دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو


به گزارش خبرنگار مهر، آئین رونمایی از کتاب «دهخدا و لغت نامه» امروز پنجشنبه ۲۷ دی در سالن محمود افشار این مؤسسه برگزار شد.

در این مراسم که اجرای آن به عهده بهرام پروین گنابادی گذاشته شده بود، اساتیدی چون حسن انوری، محمدرضا شفیعی کدکنی، ژاله آموزگار، علی رواقی، توفیق سبحانی، محمود عابدی، حسن عشایری، علی اشرف صادقی، شیوا دولت آبادی، محمود بیجن‌خان، سید علی آل داوود، سید صادق سجادی، کاوه بیات، کامیار عابدی، محمدرضا موحدی، احمد رضا قائم مقامی و… حضور داشتند.

کتاب دهخدا و لغت نامه پژوهش مریم میرشمسی، شامل شرح حال و زندگینامه علامه دهخدا و ۳۰۰ صفحه از اسناد و تصاویر است که توسط نشر قطره چاپ و عرضه شده است. این کتاب علاوه بر ارائه سرگذشت و کارنامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یکی از چهره‌های شاخص ایران، تصویر قابل توجهی از سیاست‌های فرهنگی ایران در دوره مورد بحث به دست می‌دهد. در کنار طیف متنوعی از داده‌ها و دانسته‌های جدید در این حوزه، لزوم توجه بیشتر به مضامین طرح‌شده و پیگیری سرنخ‌هایی که آشکار شده‌اند، از جمله بخش‌های مهم این کتاب است.

مراسم با پخش آیات قرآن و کلیپی از مؤسسه آغاز شد. سپس بهرام پروین گنابادی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: امروز در این سالن، عصاره فرهنگی این مملکت را می‌بینم که برای رونمایی از کتابی گرد هم آمده‌اند. این کتاب، سرگذشت یکی از شخصیت‌های نادر روزگار ماست؛ شخصیتی که اگر در فرهنگ ایرانی رشد کرده باشید، می‌دانید معرفی او به یک فرد خارجی کار دشواری است. برای معرفی او، باید با چند شخصیت جهانی مقایسه‌اش کنید.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

دهخدا، یک بنیاد و یک مکتب

وی افزود: آقای دکتر میلانی در کتاب «ایرانیان نامدار» هنگام معرفی دهخدا به انگلیسی‌زبانان می‌گوید: دهخدا در پژوهش، بن‌جانسن ایران بود. در طنزنویسی به جاناتان سویفت می‌ماند. روزنامه‌نگاری و پایبندی‌اش به حاکمیت قانون، عظمت بن فرانکلین را به یاد می‌آورد و ظرافت و تیزبینی نوشته‌ها و داستان‌های کوتاهش، رنگی از آثار چخوف دارد. برای ما بسیار مایه افتخار است که هنگام معرفی یکی از شخصیت‌های برجسته‌مان به جهانیان، بتوانیم او را با چهار شخصیت بزرگ جهانی مقایسه کنیم. این موضوع علاوه بر بخت و اقبال، نیازمند آن است که فرد در جایگاه درست تاریخ ایستاده باشد و ویژگی‌های خاصی در وجودش نهفته باشد. دهخدا در فرهنگ معاصر ما از حد یک فرد فراتر رفته و به یک بنیاد، یک مکتب تبدیل شده است. لغت‌نامه او واقعاً یک مکتب است که از آن، فرهنگ‌نویسی، ترجمه و دستور زبان فارسی قوت بیشتری گرفته است.

حسن انوری، همراه مؤسسه از ۱۳۴۱

حسن انوری به عنوان اولین سخنران برنامه روی صحنه رفت و سخنانش را با بیان سابقه همکاری با مؤسسه از سال ۱۳۴۱ تا امروز آغاز کرد و گفت: بیشتر آنچه می‌خواهم بگویم درباره دهخدا است. دهخدا انسان بسیار بزرگی بود و باید از جهات مختلف بیشتر شناخته شود. نام او در تاریخ ۱۰۰ سال اخیر ایران بارها مطرح شده است. او در مبارزات سیاسی، یکی از مبارزان برجسته جنبش مشروطه بود تا جایی که محمدعلی شاه قاجار را به سوئیس تبعید کرد. در آنجا نیز بیکار ننشست و روزنامه «صور اسرافیل» را که پیش‌تر با همکاری رفیقش در تهران منتشر می‌کرد، در اروپا ادامه داد و چند شماره از آن را در آنجا منتشر کرد. همچنین به آسیای صغیر در حکومت عثمانی رفت و روزنامه «سروش» را منتشر کرد.

ساده سازی و احیای زبان فارسی

انوری سپس به نقش دهخدا در ساده سازی و احیای زبان فارسی اشاره کرد و گفت: او از کسانی بود که زبان فارسی را ساده کرد. نوشته‌ها و خاطراتش به زبان بسیار ساده‌ای نوشته شده‌اند. در اواخر دوره قاجار، زبان فارسی به سمت انحطاط می‌رفت و نوشته‌ها به گونه‌ای بودند که ۹۰ درصد آن‌ها عربی بود. دهخدا و برخی دیگر با این روند مبارزه کردند و زبان فارسی را ساده‌سازی نمودند. یکی از مهم‌ترین این افراد، علی‌اکبر دهخدا بود.

تسلط بر ادبیات کهن

این استاد زبان فارسی در ادامه افزود: نکته دیگری که درباره دهخدا باید گفت، احاطه بی‌نظیر او بر ادبیات فارسی و متون کهن است. او کتاب‌های خطی قدما را که برای افراد عادی قابل فهم نبود، با هوشیاری و دقت بررسی می‌کرد و حدس می‌زد که منظور از آن‌ها چیست. مثلاً در دیوان منوچهری، در نسخه‌های خطی که در دست داشت، جملاتی بود که افراد عادی نمی‌توانستند بفهمند. دهخدا حدس می‌زد که این جملات چه معنایی دارند و با جمع‌آوری این اطلاعات، توانست دیوان منوچهری را چاپ کند. نمونه‌هایی از تصحیح‌های دهخدا در مقدمه کتاب آورده شده‌اند که نشان می‌دهند او چقدر باهوش، بااطلاع و پر از دانش بود.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

یاد آر ز شمع مرده، یاد آر

انوری سپس به شاعری دهخدا اشاره کرد: دهخدا همچنین شاعر بود و در دوره مشروطه یکی از شاعران برجسته به شمار می‌رفت. شعر معروف او «یاد آر ز شمع مرده یادار» یکی از بهترین شعرهای دوره مشروطه است. این شعر را دهخدا از شعری از رجایی‌زاده اکرم، شاعر ترک آذربایجانی، اقتباس کرده است. اما نکته اینجاست که شعر دهخدا بسیار قوی‌تر و پرمعناتر از شعر رجایی‌زاده است. در برخی از ابیات رجایی‌زاده، فقط نظم وجود دارد و هیچ تصویر شعری دیده نمی‌شود. اما دهخدا توانست با استفاده از همان وزن و قافیه، شعری بسیار غنی و تأثیرگذار خلق کند.

مترجم آثار مونتسکیو

دهخدا همچنین مترجم بود و دو کتاب مهم ترجمه کرد: «روح القوانین» اثر مونتسکیو و «عظمت و انحطاط رومیان». این انتخاب‌ها نشان‌دهنده نگاه عمیق دهخدا به مسائل سیاسی و اجتماعی است. مونتسکیو نخستین کسی بود که در تاریخ اروپا نظریه تفکیک قوا را مطرح کرد و دهخدا با ترجمه آثار او، این ایده‌ها را به مشروطه‌خواهان ایران معرفی کرد. وی سپس آرزو کرد این ترجمه‌های گمشده روزی یافته شوند و به چاپ برسند.

دهخدا و درخواست مردم کرمان برای نمایندگی

بهرام پروین گنابادی سپس به بخشی از کتاب اشاره کرد و گفت: دهخدا از جهات مختلف شخصیتی تأثیرگذار در تاریخ ایران است و نامش جاودان خواهد ماند. در بخشی از کتابی که امروز رونمایی می‌شود، نامه‌ای از مردم کرمان وجود دارد که نشان‌دهنده تأثیر عمیق دهخدا بر مردم است. زمانی که دهخدا در عثمانی بود و تغییرات سیاسی در ایران رخ می‌داد، مردم کرمان بدون اینکه او را دیده باشند، او را به عنوان نماینده خود انتخاب کردند. این موضوع نشان‌دهنده تأثیر مقالات دهخدا در روزنامه «صور اسرافیل» است که توانسته بود در دل مردم نفوذ کند.

کاوه بیات، نگاه تاریخی به کتاب دهخدا و لغت نامه

در بخش بعدی برنامه، کاوه بیات با دعوت پروین گنابادی روی سن آمد و با اشاره به عشق دهخدا به کار لغتنامه گفت: این کتاب نه تنها به یکی از مهم‌ترین تلاش‌ها برای بازتعریف هویت ملی ایران از طریق زبان فارسی می‌پردازد، بلکه داستان عشق و شیدایی میرزا علی‌اکبر خان دهخدا به زبان فارسی را نیز روایت می‌کند. این داستان، سرگذشت عاشقی است که با جفا و دشواری‌های بسیاری روبرو شد، اما در نهایت، میراثی ماندگار از خود به جای گذاشت. همان‌گونه که در گفتار اول کتاب می‌خوانیم، دهخدا در خلال انقلاب مشروطه به وادی سیاست و روزنامه‌نگاری قدم نهاد. اما به تدریج، دلسردی و کناره‌گیری از این عرصه را تجربه کرد. از جمله تحولات مهم این دوره، گردن نهادن او به پاره‌ای از مسئولیت‌های اداری در وزارت معارف، از جمله ریاست مدرسه علوم سیاسی برای یک دوره، بود. در این میان، دهخدا درگیر طرح و آرزویی شد که اگرچه سال‌ها پیش در کنار دیگر کارها به آن می‌پرداخت، اما اکنون با پایان یافتن آشوب و تلاطم ناشی از انقلاب مشروطه و جنگ جهانی، این آرزو بر وجودش چیره شد.

در یکی از تعریف‌هایی که دهخدا از این مهم ارائه می‌دهد، در همین کتاب از دیدن ضعف و انکسار ملت خود سخن می‌گوید و بر لزوم مسلح شدن به سلاح زمانه، یعنی آموختن علوم روز، تأکید می‌کند. او معتقد بود که این امر تنها از طریق شناخت دقیق زبان و لغات فارسی ممکن می‌شد. از این رو، نوشتن یک لغت‌نامه جامع و کامل را در دستور کار خود قرار داد.

سرگذشت معشوق (ایران) در قرن بیستم

وی در ادامه افزود: سرگذشت دهخدا و معشوقش ایران در سال‌های نخست قرن بیستم، و چگونگی تعامل او با عاشقی سخت‌کوش و خسته‌دل، وجوه مختلفی دارد. از همان سال‌های میانی دهه ۱۳۰۰ شمسی، آگاهی نسبت به تلاش‌های دهخدا برای تدوین یک لغت‌نامه و ضرورت پشتیبانی از این امر وجود داشت. یکی از نخستین تلاش‌ها در این دوره، تلاش کمیسیون معارف در سال‌های ۱۳۰۶ و ۱۳۰۷ شمسی برای سفارش یک کتاب لغت به دهخدا بود که به کار دانش‌آموزان دوره متوسطه بیاید. اگرچه در این زمینه قراردادی نیز امضا شد، اما این کار ظاهراً به دلیل عدم آمادگی دهخدا به نتیجه نرسید.

اقدام بعدی وزارت معارف در سال‌های ۱۳۱۴ و ۱۳۱۵ برای چاپ فرهنگ دهخدا، در کنار انتشار جزوه نخست، زمینه‌ای را فراهم آورد تا جمعی از دانشمندان وقت برای همراهی با او گرد هم آیند و این مهم را به سامان برسانند. دور بعدی طرح و بحث لغت‌نامه دهخدا با یکی از مقاطع حساس تاریخ معاصر ایران، یعنی سرآغاز غائله آذربایجان در زمستان ۱۳۲۴، مقارن شد. در ۲۵ دی‌ماه همان سال، ماده‌واحده‌ای در مجلس شورای ملی به تصویب رسید که بر اساس آن، وزارت فرهنگ موظف شد تا عده‌ای از کارمندان را در اختیار علی‌اکبر دهخدا قرار دهد.

وی اضافه کرد: دکتر عبدالحمید اعظم‌زنگنه، نماینده کرمانشاه در مجلس، در توضیح علل طرح این ماده‌واحده، از اهمیت زبان فارسی در تداوم حیات ملی ایران سخن گفت و به نقش فردوسی در سرایش شاهنامه اشاره کرد. او تأکید کرد که اگر فردوسی شاهنامه را نمی‌سرود، امروز با وجود تحولات و حمله مغول و دیگر مصائب، اثری از ایران باقی نمی‌ماند. در شرایط کنونی نیز، تنها چیزی که ثابت است و ملت را حفظ می‌کند، زبان فارسی است.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

بیات سپس به تشکیل کمیسیونی به نام کمیته لغت‌نامه دهخدا، در دوره چهاردهم مجلس اشاره کرد و گفت: این اقدام در واکنش به خطر بزرگی صورت گرفت که در سال ۱۳۲۴، زبان فارسی و تمامیت ارضی ایران را تهدید می‌کرد. از این مرحله به بعد، اگرچه ادامه کار هنوز تا حدود زیادی به حال و روز دهخدا وابسته بود، اما با گرد هم آمدن جمعی برای به انجام رساندن این مهم، کار لغت‌نامه ادامه یافت. پس از درگذشت دهخدا در اسفند ۱۳۳۴، این پروژه با جابجایی مکرر محل لغت‌نامه، سرانجام در تیرماه ۱۳۵۴ به پایان رسید.

او در ادامه به برآمدن چهره‌های برجسته فرهنگی ذیل سایه لغت نامه اشاره کرد و درباره ادامه کار لغت نامه بعد از درگذشت علامه دهخدا اظهار داشت: اگر تجارب و تحولات پس از فوت دهخدا و سرگذشت لغت‌نامه را در دو دهه بعد در نظر بگیریم، بر اساس زمینه‌ای که گفتار کتاب ارائه می‌دهد، می‌توان گفت که بر اساس آن شالوده، عمارتی برپا شد و جای آن بزرگوار چندان خالی نبود. برای حمایت از کاری که دهخدا بر عهده گرفت، از همان سال‌های نخست دهه ۱۳۱۰ اقداماتی آغاز شد که در نیمه دوم دهه بعدی، در واکنش به پیشامد حوادث آذربایجان، جنبه اساسی‌تری به خود گرفت و به تأسیس سازمان لغت‌نامه دهخدا انجامید.

همکاران لغت‌نامه دهخدا

کاوه بیات سپس به نامبردن همکاران لغت نامه در کتاب اشاره کرد: در بخشی از گفتار دوم کتاب تحت عنوان «همکاران»، از نام و نشان حدود ۱۲۰ نفر از همکاران لغت‌نامه سخن به میان آمده است. بسیاری از آن‌ها از چهره‌های صاحب‌نام فرهنگ و ادب فارسی بودند و همکاری آن‌ها با لغت‌نامه، اگرچه فارغ از ضوابط اداری نبود، اما ماهیت کار هیچ‌گاه نمی‌توانست فقط در چهارچوبی اداری جریان داشته باشد. قطعاً شور و شوقی که دامنگیر دهخدا شده بود، در این توفیق بی‌تأثیر نبود.

پیام تصویری رسول شایسته: پیشنهاد تألیف کتاب از سوی شفیعی کدکنی بود  

سپس پیام تصویری دکتر رسول شایسته به نمایش در آمد که به دلیل آلودگی هوا و کسالت نتوانسته بود در مراسم شرکت کند . رسول شایسته، از مؤلفان لغت نامه دهخدا است و در ۳۰ سال اخیر یکی از ستونهای اصلی تدوین لغت نامه بوده اند. او در این پیام گفت: گفت یاد روزی افتادم که چند سال پیش در یکی از جلسات لغت نامه دهخدا، که دانشمند محترمی حضور داشتند پیشنهاد کردند که آقای دکتر شفیعی کتابی درباره دهخدا و به ویژه همکاران و یاران او بنویسد و شرح حال آنها را بیان کند .راین کار بسیار ارزنده و مهمی خواهد بود قرار شد تألیف چنین کتابی به عهده خانم میرشمسی گذاشته شود . راستش من در ابتدا دچار تردید و شک ،شدم زیرا فکر میکردم هر چه درباره دهخدا گفته شده نوشته شده به ویژه پس از درگذشت شادروان دکتر محمد معین دیگر چیز جدیدی برای گفتن وجود ندارد. اما از سوی دیگر، با توجه به سابقه شناختی که از خانم میرشمسی داشتم و تواناییهای ایشان در تصحیح متون مهم زبان فارسی امیدوار شدم که این کار به خوبی انجام خواهد شد. وقتی کتاب را به من اهدا کردند متوجه شدم که فکر اولیه من نادرست بوده است. این کتاب بسیار ارزشمند و حاوی مدارک و اسناد مهمی برای مطالعه تاریخ و فرهنگ زبان فارسی است. من هیچ تلاشی برای یافتن چنین مدارکی نکرده بودم اما ایشان با دقت و تلاش فراوان این کار را به انجام رساندند. به جرئت میتوانم بگویم که این کتاب نظیر ندارد.

بهرام پروین گنابادی پس از پخش این پیام با ذکر مثلی از عربی گفت: عربها ضرب المثلی دارند که میگویند «الاسماء تنزل من السماء» (اسماء از آسمان نازل میشوند به راستی که اسم ایشان شایسته شان است.

پدران بنیادگذار ایران نو

در ادامه برنامه کامیار عابدی پشت میکروفن قرار گرفت و به همنسلان دهخدا اشاره کرد و گفت: نسلی وجود دارد که در واقع یک نسل نیست، بلکه دو یا شاید سه نسل هستند که بین دهه ۱۲۵۰ تا ۱۲۷۰ به دنیا آمده‌اند. این نسل در یک بازه زمانی ۲۵ تا ۳۰ ساله، به دنیا آمده و به شدت به هم پیوسته است. دلیل این پیوستگی این است که این نسل از یک سو تحت تأثیر آرمان‌های دوره روشنگری اروپا قرار داشت و از سوی دیگر، علاقه‌مند به گسترش فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی بود. پیشتر از این افراد به عنوان «پدران بنیادگذار ایران نو» نام برده‌ام. کسانی مانند محمد قزوینی، محمدعلی فروغی، علی‌اکبر دهخدا، سعید نفیسی و عباس اقبال آشتیانی، بسیار متمایز هستند.

دوره نخست زندگی دهخدا

وی افزود: این میان، علی‌اکبر دهخدا در دوره اول زندگی خود، وقتی کودک و نوجوان بود، به دانش‌اندوزی پرداخت. دانش‌اندوزی او عمدتاً معطوف به زبان عربی، ادبیات فارسی و زبان فرانسه بود. همچنین، علاقه‌مند به حوزه نویسندگی اجتماعی بود. در این دوره، دهخدا به عنوان یک نویسنده بسیار مبرز و برجسته شناخته می‌شد که آثار ماندگاری مانند «چرند و پرند» از او به یادگار مانده است. آرمان‌های سیاسی و اجتماعی او در اوج بود و تمایل محدودی نیز به شاعری داشت که تعداد کمی شعر از او به جای مانده است. اما برخی از این شعرها به عنوان نماد و گل سرسبد شعر دوره مشروطه شناخته می‌شوند.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

این پژوهشگر در ادامه گفت: از نظر سیاسی، دهخدا در دوره اول جزو دموکرات‌ها بود، اما پس از بازگشت به گروه اعتدالی‌ها پیوست. با این حال، آرمان‌های فرهنگی و ادبی خود را حفظ کرد. او در زمینه‌های مختلف سیاسی فعالیت داشت که گاهی با فراز و فرودهایی همراه بود. دهخدا به لحاظ سیاسی در یک خط مستقیم قرار نداشت و بر اساس احساسات و عقایدش در هر دوره، مسیر خود را انتخاب می‌کرد. اما همواره مصالح و منافع ایران را در نظر داشت.

دوره دوم زندگی دهخدا

عابدی گفت: دوره دوم زندگی دهخدا در دهه ۱۲۹۰، به‌ویژه با وقوع جنگ جهانی اول، آغاز شد. در این دوره، دهخدا به تدریج از آفرینش نثر و شعر دست کشید و حتی می‌توان گفت که قدرت قلم خود را نیز از دست داد. در عوض، به‌صورت گسترده‌ای به تحقیق در متون کهن پرداخت. به نظر می‌رسد که پس از جنگ جهانی اول، دهخدا به قدری در متون ادبی تحقیق کرد که مانند یک استاد درجه یک بر آن‌ها مسلط شد. هرچند او هیچ‌گاه در دانشکده‌های ادبیات تدریس نکرد، اما تحقیقاتش در زمینه متون ادبی بسیار عمیق بود.

وی افزود: تحقیقات دهخدا در دو دوره انجام شد. در دوره اول، او تحت تأثیر فضای آفرینش ادبی بود و به جستجوی فرهنگ عامه، ضرب‌المثل‌ها و امثال‌الحکمه پرداخت. اما در دوره دوم، به تحقیق در لغت، واژه‌ها، ترکیب‌ها و عبارت‌های زبان فارسی، فارغ از فرهنگ عامه، روی آورد. دلیل این تغییر این بود که در مرحله اول، فرهنگ عامه موجود در متون ادبی برای دهخدای نویسنده مهم‌تر بود، اما در مرحله بعد، او به تحقیق در زبان فارسی پرداخت. دهخدا با جسارت و بلندپروازی، به کاری بسیار دشوار روی آورد و آن تألیف فرهنگی بود که در عین حال، دایره‌المعارفی نیز به شمار می‌آمد.

اهمیت نهادسازی در کار دهخدا

عابدی در ادامه سخنانش به نهاد سازی دهخدا اشاره کرد و گفت: لغت‌نامه دهخدا نه تنها شامل همه آثار قبلی است، بلکه فراتر از آن می‌رود. البته عمر دهخدا کفاف این کار بزرگ را نمی‌داد. نکته مهم اینجاست که دهخدا، خواه ناخواه، به دلیل تفکر خود و اطرافیانش، به تشکیل یک نهاد کشیده شد. تشکیل نهاد در این زمینه بسیار حائز اهمیت است، زیرا تا آن زمان سابقه نداشت که برای یک امر پژوهشی، نهادی خاص تأسیس شود. بنابراین، دهخدا از این جهت بسیار مهم است؛ او فرهنگ‌نویسی را به یک نهاد تبدیل کرد. نهادی که در ابتدا جنبه شخصی داشت، اما از حد یک شخص فراتر رفت و نیازمند نظارت و بودجه دولتی شد. این نهاد با حداقل امکانات به کار خود ادامه داد و حتی امروز، با وجود دسترسی سریع و آسان به اسناد و مدارک در جهان دیجیتال، تألیف کتابی با عظمت لغت‌نامه دهخدا در دهه‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۸ حالتی افسانه‌آمیز و اسطوره‌ای دارد.

اسناد زندگی دهخدا و آثار او

وی سپس به اهمیت کتاب و ارزشمندی پژوهش مریم میرشمسی در بررسی اسناد و دوران حضور دهخدا در میان بختیاری‌ها و یا زمانی که به اراک و اصفهان رفته بود پرداخت و گفت: دوره بعد از بازگشت دهخدا و بخش‌هایی که پژوهشگران قبلی به دلیل عدم دسترسی به اسناد، از آن بی‌اطلاع بودند، به خوبی در این کتاب بررسی شده‌اند.

مکملی برای جلد اول لغتنامه دهخدا

عابدی گفت: این کتاب را می‌توان به عنوان مکملی بسیار ضروری برای جلد اول لغت‌نامه (جلد مقدمه) در نظر گرفت. در بخش‌های چهارم و پنجم جلد مقدمه، مطالبی از دکتر معین، دکتر دبیرسیاقی و دیگر استادان درباره دهخدا و لغت‌نامه آمده است. ویژگی‌های ارزشمند این کتاب عبارتند از: کاوش گسترده در آثار چاپ‌شده و اسناد چاپ‌نشده، امانت‌داری در ذکر منابع، و کشف چند قطعه شعر جدید از دهخدا. این کتاب نه تنها بسیار خواندنی است، بلکه منبعی تحقیقاتی برای آینده نیز محسوب می‌شود.

همکاران لغت‌نامه دهخدا

عابدی با بررسی ساختار کتاب و بخشهای مختلف آن افزود: این کتاب در قطع رحلی عرضه شده و شامل بخش‌های مختلفی است: حدود ۱۰۰ صفحه درباره زندگی دهخدا، ۱۰۰ صفحه درباره آثار دهخدا (غیر از لغت‌نامه)، ۶۰ صفحه درباره شکل‌گیری و استمرار لغت‌نامه، و ۱۰۰ صفحه درباره همکاران دهخدا. بخش مربوط به همکاران دهخدا بسیار کم‌نظیر است، زیرا اطلاعات زیادی درباره برخی از این افراد وجود نداشت و خانم میرشمسی با تلاش فراوان، اطلاعات ارزشمندی درباره این افراد جمع‌آوری کرده‌اند. حدود ۳۰۰ صفحه از کتاب نیز به اسناد اختصاص دارد که می‌تواند منبعی برای تحقیقات آینده باشد.

این پژوهشگر در ادامه گفت: در مورد همکارانی که در طول پنج تا شش دهه با لغت‌نامه دهخدا همکاری کرده‌اند، چند نکته قابل ذکر است: اولاً، برخی از این افراد تحصیل‌کرده رشته ادبیات فارسی بودند، اما برخی دیگر از رشته‌های مختلف مانند حقوق، ادبیات عرب، فلسفه، الهیات و تاریخ به این کار پیوستند. این نکته بسیار مهم است که افراد با زمینه‌های مختلف، علاقه‌مند به مشارکت در این امر ملی بودند. ثانیاً، این همکاران از بیش از بیست استان ایران بودند که نشان‌دهنده گستردگی مشارکت در این پروژه ملی است.

حضور بانوان در لغت‌نامه

عابدی در ادامه سخنانش به نقش بانوان در فعالیت مؤسسه دهخدا اشاره کرد و گفت: در دهه‌های اخیر، با حضور بانوان در میراث جدید لغت‌نامه، نقش آن‌ها در این حوزه ملموس‌تر شده است. بانوانی مانند خانم دکتر شکوفه شهیدی، خانم اکرم سلطانی و خانم میرشمسی، نشان‌دهنده این حضور فعال هستند. این کتاب نیز گواهی قاطع بر این مشارکت است. به سرکار خانم میرشمسی و نشر قطره که با وجود دشواری‌های مالی، این کتاب ارزشمند را منتشر کرده‌اند، صمیمانه تبریک می‌گویم.

اهمیت زبان فارسی و نقش دهخدا

سید احمدرضا قائم‌مقامی، متخصص زبان‌های باستانی و زبان‌شناسی، سخنران بعدی بود. او که سخنش را با بیان اهمیت زبان فارسی و نقش دهخدا آغاز کرد گفت: معارف این قوم به زبان فارسی نوشته شده است و نه به هیچ زبان دیگری. در طول تاریخ، هیچ یک از زبان‌های ایرانی که در این مملکت به وجود آمده‌اند، قابل مقایسه با زبان فارسی نبوده‌اند. از زمانی که زبان اوستایی وجود داشته تا به امروز، هیچ زبانی به اندازه فارسی اهمیت نداشته است. به نظر می‌رسد که وقتی این زبان، که معرف مملکت است، دچار زوال شود، معارفی که باید به این زبان نوشته می‌شد، کمتر نوشته شده‌اند. برای تقویت این زبان، یکی از کارهای ضروری، نوشتن فرهنگ لغت است و دهخدا این کار را به انجام رساند و برخی از هم‌عصران او نیز از جهات دیگر به این امر پرداختند. افرادی مانند پیرنیا، بهمن یار، همایی، علامه قزوینی و سید حسن تقی‌زاده، هر یک به شیوه خود در این زمینه تلاش کردند. کار دهخدا در این زمینه بزرگ‌تر از دیگران بود و باید بررسی شود که این کار چه معنایی دارد و نسبت آن با کارهای دیگران چگونه است. این موضوع ممکن است در کتاب حاضر تا حدی بررسی شده باشد، اما نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.

انتقادات به لغت‌نامه دهخدا

او در ادامه به برخی انتقادات به لغت‌نامه دهخدا اشاره کرد که در زمان حیات مرحوم دهخدا هم مطرح شده بود؛ وی گفت: اسنادی که خانم میرشمسی آورده‌اند، نشان می‌دهد که خود دهخدا نسبت به این انتقادات آگاه بود و پس از او نیز افرادی که مسئولیت لغت‌نامه را بر عهده داشتند، متوجه برخی عیوب آن بودند، اما به دلایلی کمتر به رفع آن‌ها پرداختند. یکی از مهم‌ترین دستاوردهای لغت‌نامه دهخدا این است که مردم توانستند آثار قدیمی فارسی را به درستی بخوانند. بدون این لغت‌نامه، دست ما در فهم متون قدیمی بسته بود. فرهنگ‌های دیگر، چه آن‌هایی که قبل از لغت‌نامه دهخدا نوشته شده‌اند و چه فرهنگ‌های بعدی، نتوانسته‌اند به اندازه لغت‌نامه دهخدا مفید باشند. این شاید مهم‌ترین دستاورد لغت‌نامه باشد؛ پیوندی که بین ما و متون قدیمی برقرار کرد و ما را به گذشته‌مان متصل ساخت.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

شیوه فرهنگ‌نویسی دهخدا

وی در ادامه گفت: یکی از این انتقادات این است که دهخدا فرهنگ‌های قدیمی را پشت سر هم ردیف کرده است. این روش اگرچه در برخی موارد مفید است و می‌تواند به محققان کمک کند، اما به معنای واقعی فرهنگ‌نویسی نیست. ردیف کردن مترادفات نیز روش مناسبی برای فرهنگ‌نویسی محسوب نمی‌شود. با این حال، این روش در بسیاری از موارد به محققان کمک می‌کند تا معانی لغات را به دست آورند.

عیب بزرگ یا حسن بزرگ؟

وی افزود: یکی دیگر از انتقادات این است که دهخدا گنجینه‌ای بزرگ از اشعار قدیمی را در لغت‌نامه خود گنجانده است. این کار اگرچه از نظر برخی عیب محسوب می‌شود، اما از نظر مرحوم قزوینی، این یک حسن بزرگ است. وقتی خواننده به لغت‌نامه مراجعه می‌کند، می‌تواند به راحتی معانی لغات را در متون قدیمی پیدا کند. البته این روش همیشه به درستی رعایت نشده است و در برخی موارد، لغاتی که در متون نثر وجود دارند، در لغت‌نامه نیامده‌اند.

دایره‌المعارف بودن لغت‌نامه

قائم مقامی ادامه داد: دهخدا در واقع یک دایره‌المعارف ایجاد کرده است. اگرچه او خود از این عنوان پرهیز داشت، اما اسناد نشان می‌دهد که او از ابتدا به دنبال چنین عنوانی بوده است. نام «لغت‌نامه» ظاهراً توسط مرحوم دکتر صدیقی پیشنهاد شد. این دایره‌المعارف در برخی موارد عجیب به نظر می‌رسد، مثلاً در ذیل برخی مدخل‌ها، اطلاعاتی اضافه شده که ممکن است امروز خنده‌دار تلقی شود، اما در کل، این دایره‌المعارف بسیار مفید است. حسن بزرگ لغت‌نامه دهخدا این است که به محققان کمک می‌کند تا متون قدیمی را به درستی بخوانند و با گذشته خود ارتباط برقرار کنند. با این حال، برخی عیوب نیز در آن وجود دارد، مانند ردیف کردن فرهنگ‌های قدیمی و گنجاندن لغاتی که در فرهنگ فارسی جایی ندارند. این کار ممکن است به هدف اصلی دهخدا آسیب بزند. به هر حال، لغت‌نامه دهخدا با تمام حسنات و عیوبش، هنوز هم یکی از مهم‌ترین منابع برای محققان است.

در ادامه کلیپی به یادبود سیدجعفر شهیدی پخش شد و بخشهایی از سخنان او در زمان تصدی امور مؤسسه دهخدا برای حضار به نمایش درآمد.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

در ادامه این مراسم، مریم میرشمسی نویسنده و پژوهشگر روی سن آمد و ضمن خوشامدگویی و تشکر از اساتید گفت: روز شنبه، شانزدهم تیرماه ۱۳۹۷، در یکی از جلسات تألیف لغت‌نامه بزرگ فارسی، استاد دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی در جمع مؤلفان مؤسسه لغت‌نامه دهخدا حضور یافتند. در میانه گفتگوها، دکتر شفیعی بر لزوم معرفی و شناساندن مؤلفان و همکاران لغت‌نامه دهخدا تأکید کردند. من نیز یکی از شنوندگان سخنان استاد بودم که ناگهان مخاطب ایشان قرار گرفتم و تا به خود آمدم، دیدم انجام این طرح بر عهده من گذاشته شد. استاد با اصرار گفتند: «این کار فقط از عهده فلانی برمی‌آید.» من، شرمنده از لطف و عنایت استاد و ناآگاه از گستره کار، تکلیف ایشان را پذیرفتم و این‌گونه بنیاد این کتاب گذاشته شد.

وی سپس به پیشینه پژوهش و منابع آن اشاره کرد و افزود: زنده‌یاد دکتر محمد معین در مقدمه لغت‌نامه دهخدا، که در سال ۱۳۳۷ با عنوان جزوه ۴۰ لغت‌نامه منتشر شد، علاوه بر شرح حال و مروری بر آثار دهخدا، یادداشت‌های پراکنده مؤلفان و همکاران تألیف لغت‌نامه را در دو دسته مجموعه ۶۷ نفر در حد یکی دو سطر معرفی کرده است. شادروان دکتر سید محمد دبیرسیاقی در تکمله مقدمه، که در سال ۱۳۵۹ در قالب جزوه ۲۲۲ (آخرین جزوه لغت‌نامه) منتشر شد، سرگذشت لغت‌نامه دهخدا را به تفصیل نوشت و فهرستی با عنوان «همکاران و دستیاران دهخدا و اعضای لغت‌نامه» ارائه داد. آثار دیگر دبیرسیاقی، هر کدام منبع دست‌اول پژوهش درباره دهخدا به شمار می‌روند. همچنین، ایشان آثار پراکنده دهخدا را جمع‌آوری کرد و برخی از اسناد و نامه‌های او را منتشر کرد. پژوهش‌های زنده‌یاد ایرج افشار درباره نامه‌ها و اسناد دهخدا در شماره‌های مختلف مجله «آینده» و پس از آن در مجموعه‌ای با عنوان «نامه‌های سیاسی دهخدا»، آثار ولی‌الله درودیان، کتاب‌شناسی و مجموعه‌های مقالات منتخب، و پژوهش کامیار عابدی با عنوان «صور اسرافیل و علی‌اکبر دهخدا» در پیشینه این کار درخور ذکرند.

نبود اطلاعات و سرنخ درباره همکاران لغتنامه و یکی از مؤلفان

میرشمسی گفت: درباره روش تحقیق و دشواری‌های آن به تفصیل در مقدمه کتاب سخن گفته‌ام و در اینجا تکرار نمی‌کنم. فقط می‌گویم که درباره چند تن از همکاران و یک تن از مؤلفان، اطلاعات درخوری در کتاب نیامده است، چرا که هیچ سرنخی برای شناخت آنان، از جمله آگاهی از نام و اصلیت آن‌ها، به دست نیامد. امید دارم با نقدها و گوشزدهای صاحب‌نظران، این نقیصه و کاستی‌ها و لغزش‌های احتمالی دیگر در چاپ بعدی برطرف شود.

شروع همکاری و یادبود مؤلفان و همکاران

او در ادامه افزود: من در سال ۱۳۸۵ به جمع مؤلفان لغت‌نامه بزرگ فارسی پیوستم، که تقریباً همزمان با بیماری دکتر شهیدی و مهاجرت دکتر دبیرسیاقی به قزوین بود. پس از آن، شاهد درگذشت دکتر سید جعفر شهیدی در سال ۱۳۸۶، استاد عباس دیوشلی در سال ۱۳۸۸، دکتر حسن احمدی گیوی در سال ۱۳۹۱، دکتر جواد درهمی در سال ۱۳۹۵ و دکتر محمد دبیرسیاقی در سال ۱۳۹۷ بودم. روان همه مؤلفان و همکاران درگذشته قرین آرامش و نامشان گرامی باد. به علاوه، در این سال‌ها شاگرد و همنشین چند تن از مؤلفان لغت‌نامه بودم، دکتر حسن انوری_پیشتر در دوره تألیف فرهنگ سخن و بعد در لغت‌نامه_، استاد رسول شایسته، دکتر سعید نجفی اسداللهی که امروز متأسفانه به سبب کسالت از دیدار این هر دو عزیز محرومیم، و دکتر غلامرضا ستوده _که چندی است به سبب کهولت خانه‌نشین هستند_ و دکتر علی‌اشرف صادقی که در دو سه سال اخیر در دوره فترت مؤسسه لغت‌نامه دهخدا در فرهنگستان، افتخار شاگردی و همکاری با ایشان را داشتم. همچنین باید یاد کنم از دو تن از مؤلفان مقیم خارج از ایران، دکتر محمد استعلامی و دکتر جلیل دوستخواه. سایه همه این بزرگواران بر سر ادب و فرهنگ این آب و خاک مستدام باد. از زمان شروع تألیف کتاب تا انتشار آن، متأسفانه دو تن از مؤلفان لغت‌نامه، استاد عبدالله انوار و استاد احمد سمیعی، و دو تن از همکاران تألیف، آقای ستار آل‌بویه و دکتر محمود مدبری را از دست دادیم. یادشان گرامی و نامشان جاودان باد.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

مؤلف کتاب در پایان مراتب سپاسگزاری خود ار همکاران و سخنرانان و حاضران در مراسم را اظهار داشت و گفت: از دکتر حسن انوری، استاد کاوه بیات، استاد کامیار عابدی، دکتر احمدرضا قائم‌مقامی و استاد رسول شایسته (که با پیام تصویری شاگردنوازی کردند)، دکتر بهرام پروین گنابادی که با لطف، گرداننده جلسه امروز بودند، مهندس بهرام فیاضی (مدیر فرهیخته نشر قطره) و همکارانشان، اکرم سلطانی، مهدی تجلی، علیرضا شاه‌محمدی و مهناز بیگی که در برگزاری این برنامه صمیمانه مرا یاری دادند، و همچنین از همکاری و همراهی دکتر محمود بیجن‌خان رئیس محترم مؤسسه لغت‌نامه دهخدا سپاسگزارم.

یادبود دهخدا، که خانه اش مدرسه شد

میرشمسی در پایان سخنانش به تلاش دهخدا اشاره کرد و گفت: در این روزها بیشتر از پیش به روزهایی فکر کردم که دهخدا برای ادامه تألیف لغت‌نامه و گذران زندگی‌اش، مجبور شد در فاصله سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۴، سیزده مرتبه، گاه شش دانگ، گاه سه دانگ و حتی نیم دانگ از خانه‌اش را به صورت بیع مشروط به بانک‌ها و افراد مختلف بفروشد و در قبال آن پول بگیرد و سر موعد بپردازد. در سال ۱۳۲۴، از پرداخت ۶۷۰ هزار ریال در ازای سه دانگ خانه درماند و طلبکاران در حال حراج خانه بودند که بنا بر مصوبه مجلس، وزارت فرهنگ خانه‌اش را خرید تا بعد از مرگش بر جای آن مدرسه‌ای به نام او بسازد. مدرسه ساخته شد، ولی نام دهخدا را بر آن نگذاشتند. به فکر دوران هرمان دهخدا در سال‌های پایان عمرش افتادم، روزها و ماه‌های پس از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق. دهخدا آن‌چنان مغضوب واقع شد که بسیاری از استادان و افراد سرشناس آن روزگار، به خاطر حفظ جایگاهشان، در مراسم خاکسپاری و ختم شرکت نکردند. برخلاف نظر استاد کاوه بیات، به گمان من دهخدا قدر ندید.

دهخدا باید بیشتر شناخته شود؛ محاسن و انتقادات به لغت‌نامه دَخو

او از حاضرین خواست تا دقایقی به احترام دهخدا بایستند و او را تشویق کنند. در پایان و با حضور اساتید حاضر در سالن کتاب دهخدا و لغت نامه رونمایی شد.



منیع: خبرگزاری مهر

مردمان دیگر با خواست خود به جهانشاهی ایران می پیوستند؛ دفن می‌شویم اگر به داد واژه‌ها نرسیم


به گزارش خبرنگار مهر، میر جلال الدین کزازی شاعر در مراسم رونمایی جلد دوم کتاب کلهرنامه ادبیات فولکلوریک مردم کرد نوشته ناهید محمدی که در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، گفت: ایران ما در درازنای تاریخ گرانسنگ و نازشخیز خویش همواره سرزمین بوم‌های گوناگون بوده است. هم تاریخ گواه این ویژگی بوده و هم اسطوره. جهانشاهی هخامنشی اوشان یکی از پهناورترین جهانشاهی های جهان است. بیش از بیست کشور به این جهانشاهی پیوسته بوده‌اند. ایرانیان تنها دو یا سه کشور را از بیرون با سپاه گشوده‌اند اما به یاری مردمان آن کشورها. و کشورهای دیگر به خواست خویش به این جهانشاهی پیوستند، زیرا آشکارا می‌دیدند اگر بخشی از جهانشاهی ایرانی هخامنشی باشند، سرزمین شان آباد و مردمانش آزاد خواهد بود.

وی افزود: هر کدام از این سرزمین‌ها فرهنگ دیگر و زبانی دیگر، هنجارها و ویژگی‌های دیگر داشت. اگر به اسطوره بنگریم آشکارا می‌بینیم مردمانی بسیار که در سرزمین‌های گوناگون می زیسته‌اند، بخشی از ایران بزرگ بوده‌اند. تنها به یک نمونه از شاهنامه بسنده می‌کنم؛ کیخسرو می‌خواهد به نبرد بزرگ با افراسیاب با تورانیان بشتابد، سپاهی پر شمار فراهم می‌آید از برابر کیخسرو می‌گذرند. این سپاهی ان در شاهنامه به فراخی، باریک این سان دیدن کیخسرو سپاه ایران را باز نموده شده است. سپاهیان از بوم‌های گوناگون هستند. هرکدام درفش ویژه خود را دارند که نگاره فراگیر سرزمین شان بر آن نقش بسته است. جامه‌های ویژه خویش را بر تن کرده‌اند. حتی جنگ افزارهای شان هم گاه یکسان نیست.

این پژوهشگر در ادامه گفت: از سرزمین‌های گونه گونند، اما همه یکایک خود را ایرانی می‌دانند. آماده شده‌اند که با دشمنان ایران دلیرانه بجنگند. در بخش‌هایی از شاهنامه حتی پاره‌ای از این کسان از این هم وندان جهانشاهی ایرانی به زبان دیگر سخن می گفته‌اند. به گونه‌ای که نیاز به ترجمان می افتاده است. این پدیده به دیرینگی سرگذشت ایران بوده و پدیده‌ای نو آئین نیست. هنوز تیره‌های گوناگون در این سرزمین پسند که به گفته وخشور باستانی ایران بهترین سرزمینی است که مزدا آفریده است، کاشانه دارند. یکی از کهن‌ترین، گسترده‌ترین تیره‌ها تیره کرد است. وارونه آنچه پاره‌ای از کسان می‌انگارند من کرد نیستم از دید تبار و از دید نژاد نیاکان من از کزاز استان کانونی مرکزی بوده‌اند. این نام از این روی همچنان بر ما مانده است. اما کرمانشاهیم، از دید تباری کرد نیستم، اما از دید فرهنگی هستم.

کزازی گفت: هر کدام از سخنوران بزرگ ایران فردوسی حافظ نظامی در ادب کردی همتایی دارند به همون سان مولوی کردان شاهنامه، کردان غزل‌های حافظانه و کردان رزمنامه های مولویانه دارند. به همون سان بزمنامه هایی که بر پایه بزمنامه های گنجور گنجه سخن نظامی سروده شده است. بیت‌های بلند، دلپسند، ورجاوند در ادب کردی وجود دارد. آشنایی گسترده و ژرف را به دریغ می‌بایدم گفت با ادب کردی ندارم با شاخه‌ای از زبان کردی که همین کردی کلهری است کمابیش آشنایی دارم. تنها یک بیت را بیتی که آن را بسیار گرامی می‌دارم بر زبان می رانم. این بیت مرا می‌برد به ژرفاهای تاریخ ایران دست کم به روزگار اشکانی. زبان آنچنان نژاده و ناب و دیرینه است. چاوان نگارم وه سپای مو ژه / ما چون ئه ی له شکه ر هؤن ریژ ئه مان وه خت چه پاوه (چشمان دلدارم به سپاه مژه / می‌گوید ای لشکر خونریز هم اکنون زمان چپاول فرا رسیده است)؛ زبان پهلوانه رزمی و هر چند بیتی از چکامه‌ای است. از این بیت‌ها در ادب کردی فراوان می‌توان یافت.

وی افزود: تلاش خانم ناهید محمدی تلاشی بسیار شایسته و ستودنی است، زیرا می‌خواهد سخنور یکی از شاخه‌های زبان کردی بشناسد و دانشورانه به دیگران بشناساند. کردی کلهوری، کاری آسان نبوده بلکه پژوهشی است از آن گونه که آن را میدانی می‌نامند. باید زمان و توان بسیار را در کار بیاورد. دلبستگی ما به سر زمین مان در رده انجام می‌شود. از دلبستگی به خانه‌ای که در آن زاده‌ایم، سپس کویی که این خانه در آن جای داشته است. آنگاه شهر زادگاه پس بومی که این شهر در آن است (بوم فراخ‌تر میهن). اگر یکی از اینها در کار نباشد، به ناچار آن دیگرها هم کارآمد نخواهند بود.

این شاعر گفت: چندین سال پیش در همایشی که در زمینه گویش‌ها و زبان‌های بومی بر پای داشته شده بود، گفتم اگر واژه‌ای از زبان‌ها و گویش‌های ایرانی بمیرد، واژگان می‌میرند، زیرا جان دارند. ایرانی نژاده ایرانی دل آگاه به سوگ خواهد نشست، آوازه در خواهد انداخت که ما فلان روز در فلان جا در فلان مزگت گرد هم می آییم تا در مرگ دریغ انگیز اندوه آمیز این واژه بموییم.

کزازی در پایان سخنانش گفت: مرگ واژه ده‌ها بار صدها بار از مرگ کسان سوگ انگیز تر است، زیرا اگر واژه‌ای بمیرد پاره‌ای از فرهنگ را با خود خواهد میراند، پاره‌ای از چیستی ما ایرانیان را، از همین روست که کار ناهید محمدی از دید من کاری است شایسته نه آفرین که زها زه است. زندگانیش دراز باد و بختش دمساز.

با شناسنامه ایرانی وارد فرهنگ جهانی شویم

در ادامه اردشیر صالح پور گفت: در کنار امواجی که امروزه فرهنگ‌ها و هویت‌ها را تهدید می‌کند، به همان میزان گمان بر آن است که دغدغه‌های فرهنگی و هویتی نیز تلاش و کوششی برای پایایی و مانایی و تزاید و تداوم خودشان است. زمانی که از هویت حرف می زنیم باید بلافاصله به چهار شاخصه آن یعنی زبان، تاریخ، جغرافیا، ملیت و همان نشنالیته نیز اشاره داشته باشیم و از فرهنگ سخن ساز کنیم که بن مایه هستی شناسی بشر است.

وی افزود: فرهنگ در لغت کهن ایرانی به معنای فرا رفتن و فر فراز است و بالاست. همچنان که می‌گوییم فرا و هنگ به مفهوم کشیدن، پس هنگامی که ما کار فرهنگی می‌کنیم و فرهنگ تنها به جا مانده‌ها نیست بلکه به یاد مانده هم است. آنچه امروز به عنوان فرهنگ ناملموس از آن یاد می‌شود، بعد معنوی فرهنگ است. معماری، لباس و صنایع جز فرهنگ مادی، فرهنگ جسمانی و فرهنگ تنانی یا فیزیکال محسوب می‌شود اما فرهنگ معنوی علم، ادب، فرهنگ به مفهوم فولکلوریک، آن اسطورها، باورها، اعتقادها همه جز ء فرهنگ قلمداد می‌شوند.

این نویسنده ادامه داد: ما باید فرهنگ را بن مایه هستی خود قرار بدهیم وبه قول فرانسیس بی کن کسی که اروپا را از تحول علم آغاز کرد و یک دگرگونی عجیبی که همچنان شتابش امروزه نیز در گستره است یاد کنیم که گفت همه چیز را فدای فرهنگ کنید و حکیم فرزانه طوس ما پیش از او گفته است که ز دانا بپرسید پس دادگر / که فرهنگ بهتر بود یا گهر / چنین داد پاسخ بدو رهنمون / که فرهنگ باشد ز گهر فزون / که فرهنگ آرایش جان بود / زگوهر سخن گفتن آسان بود / گهر بی هنر خوار و زاراست و سست / به فرهنگ باشد روان تندرست.

صالح پور گفت: یک ملت و یک قبیله برای ماندگاری خودش طبیعتاً باید به دو وجه اعتنای بیشتری داشته باشد که یکی از آن فلسفه کیستی، چیستی و چرایی است. دومین مورد می‌توان به ادب و هنر اشاره کرد. ادب و هنر تعلق و عشق، بالندگی، سرزندگی و پویندگی فراهم می‌کند. در فرهنگ ایران زمین زاگرس از یک اعتبار بشری والایی برخوردار است و ما خوشحالیم که یک بانو دخت ایرانی یک بانو دختر زاگرسی باندخت ناهید محمدی یک تنه و عاشقانه به شور و جد و جد طی سالیان اخیر دیده‌ایم که چه کوشا و بی هیچ مزد و منتی عاشقانه بخشی از بن مایه فرهنگ زاگرس را زنده نگه می‌دارد و خوشبختانه این گستره چنان وسیع شده است که ما بختیاری‌ها نیز ارادت ویژه ای به این باندخت پیدا کرده‌ایم چندان که من، دکتر عباس قنبری و کیخسرو عزیز به عنوان لر تباران بختیاری از اندکا و مسجد سلیمان در شمال شرقی خوزستان و من از ایذه بختیاری و کیخسرو از لرستان و الیگودرز این اقتران و این وابستگی و این احترام را برای این بانویی که در واقع به دو قوم بزرگ مادو پارس که حقیقتاً از اصیل‌ترین اقوام ایرانی هستند بیرق ادب و هنر و فرهنگ را زنده نگه می‌داریم و بخشی از حضور ما از این منزلت است. خانم ناهید محمدی تلاش بسیار زیادی برای کلهوران کرده است.

وی ادامه داد: کلهران نیمی به عبارتی در کرد و زاگرس و نیمی به لر اعتبار تباری دارند. ما لرها نیز به کلهرها و به کردها افتخار می‌کنیم و این پیوستگی تباری و کوه نژادی را همواره پاس می‌داریم.به عبارتی فرهنگ شفاهی مثل ماهی تازه از آب گرفته شده است خیلی زود می میرد. لازم است که اینها را ثبت و ضبط و نگاهداری کنیم. باید برای ثبت و ضبط و نگاهداری این گنجینه‌های فرهنگی که هم مقوم فرهنگ ملی و هم خرده فرهنگ‌ها هستند، تلاش و کوشش کنیم زیرا بنیه فرهنگ ملی را استحکام می‌بخشند. چنانکه ما آنان را پاس نداریم، آن زیر ساختها دچار تزلزل می‌شوند.

این نویسنده در ادامه گفت: تلاش خانم ناهید محمدی برای ایران زمین مایه افتخار و مباهات است. ما لرها و بختیاری‌ها از آن سوی زاگرس به خود می‌بالیم و به آثار هنری و ادبی و تلاشش احترام می‌گذاریم که فرهنگ محلی را به فرهنگ ملی و حتی فرهنگ ملی را به عرصه بین المللی تبدیل کرده است. برای جهانی شدن نخست باید بومی بود و ما باید با شناسنامه ایرانی وارد فرهنگ جهانی شویم.

زنده‌ایم تا زبان داریم

در ادامه عباس قنبری عدیوی نویسنده گفت: کتاب کلهرنامه را در فرصت کوتاهی که داشتم ورق زدم به نظرم پنج کتاب در یک کتاب را دیدم. ٧٩٩ ضرب المثل یا دستان یا داستان و یا به تعبیر پهلوی نیوشه را در درون خودش گنجانده است. در این کتاب بسیاری از اشعار لاوه لاوه یا لالائی های مادرانه و زنانه را شاهد هستیم. زمانی که آن را دیدم به لالایی‌های بختیاری افتادم.

وی افزود: مادرهای امروز برای بچه‌های شان لالایی نمی‌گویند و همین امر سبب می‌شود تا بخش عاطفی کودکان ما بسیار فقیر و کمرنگ می‌شود. لالایی‌ها یک دنیا آموزه‌های اخلاقی انسانی محبتی و مهربانی را دارند. کاراماها ترانه‌های مش که بوده که ناهید محمدی در کتابش آورده است.

این نویسنده گفت: ما زنده‌ایم تا زبان داریم. زنده هستیم تا زبان داریم و تا زمانی که زبان داریم، مرزهای ایران گسترده است. تا زمانی که زبان داریم آرش داریم. وقتی زبان ما بمیرد، ما مردیم. زبان ماست که مو سیقی ما را حمل می‌کند.

اگر به داد واژه‌ها نرسیم، دفن می‌شویم

در ادامه یونس شکرخواه استاد ارتباطات گفت: ارتباطات زمینه آکادمیکم است. به گمانم هیچ چیزی شکل نمی‌گیرد، مگر آنکه در سایه ارتباط باشد و شاید مثل یک نقش قالی هر یک از ما گره‌ای بزنیم و با افتخار بگوییم که ایرانی هستیم.

وی با طرح این پرسش که چرا شعر می‌تواند دست مایه بسیار قوی برای ارتباطات و شناختن باشد، گفت: سرزمین شعر و ارتباطات دریچه‌های بیان هستند. شعر بیان احساسی دارد و تصویر سازی می‌کند. بیتی که استاد کزازی خواندند، از یورش مژگان من در ترجمه یک کتابی بود که خانم ناهید محمدی در رونمایی آن حضور داشت. این کتاب ٣٠ سال پیش از یک شعر ترجمه شده بود.تنها آثار من به غیر از کتاب‌هایم در حوزه ارتباطاتم، یک شعر و یک رمان شمال و جنوب است.

این استاد حوزه رسانه و ارتباطات گفت: استاد کزازی من را یاد شعری انداختند که در آن کتابم با عنوان «سپید در آندلس»؛ قصائد عرب آندلس است. در آن کتاب مطرح کردم که تا چه اندازه تنوع فرهنگی می‌تواند به ویژه در عرصه شعر مهم باشد.

شکرخواه در پایان گفت: سپید در آندلس رنگ سوگواری است. شعر همان شعور است و باید به موجزترین صورت عمیق‌ترین معانی را بیان کرد. مرگ یک واژه برای ما که ارتباط می‌شناسیم، صدای شنیدن استخوان‌های یک واژه را می‌شنویم و اگر به داد واژه‌ها نرسیم، دفن می‌شویم.



منیع: خبرگزاری مهر

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: داریوش شایگان متولد چهارم بهمن‌ماه ۱۳۱۳ خورشیدی در شهر تبریز است که در خانواده‌ای چندزبانی و چندفرهنگی به دنیا آمد. پدرش محمدرحیم شایگان بازرگانی متمول و شیعه مذهب بود و مادرش زولوگیدزه اباشیدزه باگراتیون، اهل گرجستان و سنی مذهب بود. دایه او روس بود و فرزندانِ خانواده از کودکی زبان‌های ترکی، روسی و فارسی را یاد گرفته بودند. او دوره‌ی دبستان تا اول دبیرستان را هم در مدرسه‌ی فرانسوی‌زبان سن‌لوئی تبریز گذراند و زبان فرانسوی نیز به این ترکیب افزوده شد. سپس در ۱۵ سالگی با نیمه‌تمام‌گذاشتن تحصیل در دبیرستان تبریز، به انگلستان رفت و آنجا دبیرستان را به انگلیسی درس خواند.

داریوش شایگان پس از اتمام دوره دبیرستان به ژنو سوئیس رفت و ابتدا تحصیل در رشته پزشکی را آغاز کرد، اما پس از یک سال آن را رها کرد و به تحصیل هم‌زمان در رشته‌های علوم سیاسی، فلسفه و زبان‌شناسی پرداخت. در دوران تحصیل، او به مطالعه آثار ادیبان و فیلسوفان بزرگی مانند پل والری، مارسل پروست، کارل گوستاو یونگ، شارل بودلر و راینر ماریا ریل که علاقه‌مند شد و با فرهنگ و ادبیات اروپا در قرن بیستم آشنا گردید. در دانشگاه ژنو، شایگان تحت تأثیر استادش ژان هربر، با اساطیر و حماسه‌های هند آشنا شد و دو سال را صرف یادگیری زبان سانسکریت نزد هانری فرای، هندشناس مشهور، کرد؛ و در ۲۵ سالگی و پس از پایان تحصیلاتش به ایران بازگشت.

پس از بازگشت، شایگان شش سال را به مطالعه و تأمل در عرفان و متون کلاسیک فارسی اختصاص داد و به بررسی آثار الهیاتی و عرفانی پرداخت. در این دوره، او در دانشگاه تهران به تدریس زبان سانسکریت مشغول شد و با سید حسین نصر همکاری کرد. از طریق نصر، با هانری کُربَن، اسلام‌شناس فرانسوی، هم آشنا شد. این مطالعات و ارتباطات، تأثیر عمیقی بر شکل‌گیری اندیشه‌های فلسفی و عرفانی شایگان گذاشت.

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان

به همین مناسبت نگاهی به یک اثر این اندیشمند شش زبانه می‌کنیم:

پنج اقلیم حضور

کتاب پنج اقلیم حضور نوشته داریوش شایگان یکی از آثار مهم این مولف است که به بررسی و تحلیل عمیق فرهنگ و ادبیات ایران می‌پردازد. این کتاب در واقع تلاشی برای شناخت هویت ایرانی و جنبه‌های مختلف حضور انسان ایرانی در جهان است. شایگان در این اثر به تحلیل روحیه و شخصیت ایرانی با استفاده از دیدگاه‌های فلسفی، روان‌شناختی، و ادبی می‌پردازد.

پنج اقلیم حضور به بررسی پنج چهره برجسته در ادبیات و فرهنگ ایران اختصاص دارد: حافظ، مولانا، سعدی، خیام و فردوسی. شایگان تلاش می‌کند تا از طریق آثار و اندیشه‌های این بزرگان، به درک بهتری از هویت ایرانی و نگاه معنوی ایرانیان به جهان دست یابد. او به تأثیر این شاعران بر ساختار ذهنی و فرهنگی ایرانیان می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه این شخصیت‌ها پنج بُعد از “حضور” را در فرهنگ ایرانی نمایندگی می‌کنند.

رویکرد شایگان در این اثر، تحلیل فرهنگ ایرانی از منظر تطبیقی است، او از این منظر میان فرهنگ ایرانی و دیگر فرهنگ‌ها ارتباط برقرار می‌کند و به دنبال کشف نقاط اشتراک و تفاوت‌های تفکر ایرانی با تفکر فلسفی غربی است. شایگان با توجه به مشرب فلسفی اش به جنبه‌های عرفانی، فلسفی، و وجودی زندگی در ادبیات ایران توجه ویژه‌ای دارد.

نگاهی به «پنج اقلیم حضور» و خصلت شاعرانگی ایرانیان

اهمیت این کتاب در چیست؟

این کتاب نگاه تازه‌ای به هویت ایرانی ارائه می‌دهد و آن را در سطحی جهانی بررسی می‌کند. ترکیب تحلیل‌های فلسفی با نگاهی ادبی، باعث می‌شود که اثر هم برای علاقه‌مندان به ادبیات و هم برای دوستداران فلسفه جذاب باشد و در عین حال شایگان به شکلی خلاقانه تلاش می‌کند که تضادها و همزیستی عناصر سنتی و مدرن در فرهنگ ایرانی را شرح دهد.

سبک نوشتاری شایگان در این کتاب، روان و در عین حال پیچیده است؛ او از اصطلاحات فلسفی و تحلیل‌های دقیق استفاده می‌کند، اما تلاش دارد که مطالب برای خواننده عام نیز قابل فهم باشد.

آن طور که خودش در این باره نوشته است «شالوده این مقالات، بر اساس زاویه دید من نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پی ریزی شده است؛ بر محور این پرسش که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چه برداشتی است؟ پیوند و ارتباط درونی این مردم با شاعران بزرگشان از چه سنخ است که چنین به اعماق سرشتشان رسوخ کرده و سایه‌ای سنگین بر کل جهان بینی آنان افکنده است؟ غرض از این قلم فرسایی، سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعران ارجمندشان است، بالاخص آنان که طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافته اند… به نظرم پیوندی از این دست مولود قریحه شاعرانه ایرانی است که در جهان بی همتاست.»

کتاب پنج اقلیم حضور یکی از آثار برجسته شایگان است که می‌تواند برای کسانی که به فلسفه، ادبیات و هویت فرهنگی علاقه‌مند هستند، بسیار آموزنده و تأمل‌برانگیز باشد.



منیع: خبرگزاری مهر