غوغایِ قیاسِ قلب؛ از کانی‌مانگا و بهشت‌ زهرا تا احد و بقیع


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، گلعلی بابایی نویسنده کتاب”غوغای غبار” در ادامه روایت خود از تجربه حج تمتع و نگارش سفرنامه گفت: 

همانطور که همه اتفاقات جبهه را روزانه می‌نوشتم، در سفر حج هم یادداشت‌هایی می‌نوشتم. بعد از اینکه حسین بهزاد گفت همه را باید کامل بنویسی و تبدیل به سفرنامه کنی، جدی‌تر نوشتم. 

چون آمدن من به حج به واسطه کتابی بود که برای جبهه نوشته بودم، پس باید این جا هم حق جبهه را ادا می‌کردم. مثلاً بقیع را با شهدای گمنام، احد را با عملیات تنگه کانی‌مانگا، دهکده حضرت رسول (ص) را با عرفه قیاس می‌کردم که به نوعی یاد شهدا هم باشد.

نقطه اوج جذابیت،‌ آنجا بود که به طواف می‌رفتم و دور کعبه یاد شهدا بودم و با خدا نجوا می‌کردم. هر سال ایام حج این کتاب را مرور می‌کنم، نوشته‌های خاطره‌انگیزی دارد و گویی اصلاً نوشته‌ها فراتر از چیزی شده که در ذهنم بود.

در نگارش آن سعی کردم از سفرنامه‌های قبلی مثل آثار “جلال آل احمد” و “دکتر شریعتی” الگو بگیرم. نگارش کتاب طوری‌ست که اگر کسی توضیح‌المسائلی همراه نداشته باشد می‌تواند مناسک حج را یاد بگیرد. در کنار آن، موقعیت جغرافیایی مکه را هم سعی کردم به خوبی توصیف کنم.

در نهایت محتوای کتاب طوری شد که بیشتر کسانی که آن را خواندند، اظهار لطف داشتند و دلیل آن چیزی نبود جز اینکه آنچه به قلم آمد، شاید از توان خود من فراتر بود و لطفی از طرف حضرت حق و شهدا که توفیق دادند من این کار را انجام دهم.

 

.

 

 

 



منبع: خبرگزاری تسنیم

علی بوتراب است و من خاک پایش؛ به عالم شرف دارد این خاک بودن


به گزارش خبرنگار مهر، محمود حبیبی کسبی، شعر تازه‌ای برای امیرالمومنین حضرت علی بن ابی‌طالب (ع) سروده که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.

این غزل را در ادامه می‌خوانیم؛

*

به پای غلام علی خاک بودن

می‌ارزد به سلطان افلاک بودن

همه افتخار خلایق همین است

طفیل شهنشاه لولاک بودن

خوشا در صف سینه‌چاکان حیدر

چنان کعبه‌ی پیرهن‌چاک بودن

علی بوتراب است و من خاک پایش

به عالم شرف دارد این خاک بودن

طواف ضریحش چنان مستی آرد

که انگور روییده از تاک بودن

به سینه زند سنگ نام علی را

چه شغل شریفی‌ست حکاک بودن

هوای بهشت از سر ما پریده

خوشا در نجف خاک و خاشاک بودن

به پای علی سوخت، این کار زهراست

در آتش چو پروانه بی‌باک بودن

به روز قیامت فقط مهر مولاست

ترازوی آلوده یا پاک بودن

دمی شادی دیدنش وقت مردن

می‌ارزد به یک عمر غمناک بودن



منیع: خبرگزاری مهر

نشست خبری هفدهمین جایزه جلال برگزار می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، نشست خبری هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد روز یکشنبه ۳۰ دی در سرای کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار می‌شود.

برنامه مورد اشاره با حضور ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران همراه است.

این‌نشست خبری روز یکشنبه ۳۰ دی از ساعت ۱۰ در سرای کتاب موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران واقع در خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان فلسطین و خیابان برادران مظفرجنوبی، شماره ۱۰۸۰ برگزار می‌شود.



منیع: خبرگزاری مهر

اما و اگرها برای صادرات حرفه‌ای کتاب ایران


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صادرات کتاب، رؤیایی است که ایرانی‌ها در یک دهه گذشته در سر می‌پرورانند. هرچند بازار کتاب ایران در طول این سال‌ها متأثر از شرایط اقتصادی، بیشتر متمرکز بر چاپ کتاب‌های ترجمه بوده است، اما برخی از فعالان نشر تلاش کرده‌اند تا راهی برای معرفی محصول فکر ایرانی به بازار نشر جهانی بیابند. تلاش‌هایی که عمدتاً فردی و وابسته به یک ناشر خاص بوده است.

امسال این تلاش با برگزاری اولین دوره فلوشیپ تهران رنگ دیگری به خود گرفت و تلاش شد تا زیر سایه یک حرکت منسجم، فرصتی برای تولد دوباره کتاب‌های ایرانی به دیگر زبان‌ها مهیا شود. هرچند این رویداد اولین تجربه ایران بود و در فرصت کمی مانده به برگزاری نمایشگاه شروع آن کلید خورد، اما آمار و ارقام منتشر شده از ماحصل کار، نشان می‌دهد که می‌توان روی آن حساب کرد و به ادوار آینده آن امیدوار بود.

از میان ناشران ایرانی متقاضی حضور در این رویداد فرهنگی‌، 30 انتشارات و آژانس ادبی شامل انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان، انجمن ناشران دیجیتال کودک و نوجوان، انجمن تصویرگران ایران، شورای کتاب کودک، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، کارگزاری ادبی ناکتا، آژانس ادبی کیا، آژانس ادبی صبا، آژانس ادبی سلجوق، کارگزار ادبی با مدیریت سمیه سلطان‌پور،‌ کارگزاری ادبی روایت قلم، انتشارات شهر قلم، انتشارات میچکا، نشر افق، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، انتشارات مهرستان، نشر مهرک باادب، انتشارات براق، انتشارات پرتقال، کتابهای طوطی (انتشارات فاطمی)، انتشارات نخل سبز، انتشارات جمال، انتشارات داستان‌های کودکان، انتشارات ایران‌بان، انتشارات به‌نشر، انتشارات پی‌نما، انتشارات آی قصه و نشر گاندو، انتشارات هزار برگ، انتشارات شورا و انتشارات محراب قلم انتخاب شدند تا با 30 ناشر و آژانس ادبی از 22 کشور جهان شامل ترکیه،‌ هند، عربستان، استرالیا، چین، ازبکستان، روسیه، پاکستان، قزاقستان، مقدونیه، مالزی، مغولستان، اندونزی، ایتالیا، اسپانیا، عمان، کویت، بنگلادش، ازبکستان و قرقیزستان به مذاکره بنشینند.

در نهایت، به گفته علیرضا نوری‌زاده، دبیر اجرایی طرح فلوشیپ تهران‌، تعداد 168 پیش‌قرارداد بین ناشران ایرانی و ناشران خارجی به امضا رسید که نهایی شده این قراردادها در ماه‌های پیش رو مشخص می‌شود.

لزوم برگزاری دوره‌های آموزشی برای ناشران

علیرضا سبحانی‌نسب، مدیر انتشارات بین‌المللی جمال، در گفت‌وگو با تسنیم، برگزاری اولین دوره فلوشیپ تهران را مثبت ارزیابی کرد و گفت: اولین دوره فلوشیپ تهران امسال برگزار شد و همکاران تجربه قبلی برای برگزاری این رویداد را نداشتند. از سوی دیگر، از تجربه دست‌اندراکاران فلوشیپ ترکیه برای برگزاری این رویداد استفاده شد که این امر به جهت اینکه کار بهتری برگزار شود، خوب بود. مهمترین نکته این است که ترس و تردید از برگزاری چنین رویدادی در ایران از بین رفت و الآن می‌توانیم به برگزاری دوره‌های بعدی آن بیندیشیم.

او لزوم برگزاری کارگاه‌های مختلف و متنوع برای ناشران را یک امر ضروری دانست و افزود: فلوشیپ یعنی یک سال کار کنی و سه روز نمایش و مانور تبلیغاتی و عملیاتی داشته باشی؛ لذا آغاز کردن کار آن هم وقتی که تنها سه ماه به برگزاری مانده، چندان قابل پذیرش نیست. با این حال، اولین قدم در این مسیر، خوب بود؛ به شرط اینکه از الآن کار را به گونه‌ای شروع کنیم که سال دیگر 100-150 ناشر قوی در این رویداد شرکت کنند.

کتاب , بازار نشر , ادبیات کودک و نوجوان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

سبحانی‌نسب آموزش به ناشران برای حضور در چنین رویداد بین‌المللی را یک ضرورت دانست و یادآور شد: لازم است که سواد بین‌المللی حوزه نشر اعم از سواد خرید و فروش رایت، سواد حضور در فضاهای بین‌المللی و … را به ناشران در طول یک سال آینده آموزش دهیم. اینکه اصلاً چگونه به نمایشگاه‌های بین‌المللی برویم؟ قراردادهای بین‌المللی بین ناشر و آژانس ادبی چگونه است؟ اساساً چند قرارداد وجود دارد؟، در تعامل با ناشران خارجی چگونه صحبت کنیم؟ اصطلاحات حوزه نشر به زبان انگلیسی چگونه است؟ و … از جمله مباحثی است که باید به ناشران آموزش داده شود.

حرکت به سمت برگزاری فلوشیپ جهان اسلام

 سبحانی‌نسب با بیان اینکه ما الآن یک سال وقت داریم تا برای فلوشیپ سال آینده قوی‌تر ظاهر شویم، ادامه داد: لازم است برنامه‌ریزی صورت گیرد تا مرکزی در وزارت ارشاد یا با سپردن امور به مجموعه‌ای خصوصی، حداقل 10 کارگاه جدی برای بالا بردن سواد بین‌المللی ناشران در طول یک سال آینده برگزار شود تا در رویداد سال بعد، قوی‌تر ظاهر شویم.

سبحانی‌نسب در ادامه به پیشنهادی برای حضور در فلوشیپ جهان اسلام اشاره کرد؛ امری که می‌تواند هم از نظر فرهنگی و هم از نظر اقتصادی مسیر ویژه‌ای برای نشر ایران باز کند: زمزمه‌هایی برای برگزاری فلوشیپ جهان اسلام وجود دارد که اگر این اتفاق برای حوزه کودک و نوجوان رخ دهد، خیلی مبارک است.

راه‌های نرفته در مسیر جهانی شدن ادبیات ایران

بسیاری ادبیات کودک و نوجوان را سکوی پرش ادبیات ایران به بازارهای جهانی می‌دانند. این حوزه که هم از حیث کیفیت و هم از نظر تصویرگری، یک سر و گردن بالاتر از حوزه‌های مشابه در کشورهای همسایه است، ظرفیت‌های خوبی برای ترجمه به دیگر زبان‌ها و بازآفرینی در بازارهای جهانی دارد. با توجه به این امر، رضا حاجی‌آبادی، مدیر نشر هزاره ققنوس، معتقد است که فلوشیپ تهران باید سال‌ها پیش برگزار می‌شد، مانند آنچه در ترکیه رخ داده و امسال دهمین سال فلوشیپ استانبول برگزار شد یا آنچه در قزاقستان به عنوان دومین سال برگزار شد.

او در گفت‌وگو با تسنیم با ارائه پیشنهاداتی، معتقد است می‌توان به رشد فلوشیپ تهران در ادوار آینده اندیشید. مدیر نشر هزاره ققنوس دراین‌باره بیشتر توضیح داد و گفت: امیدوارم که سال آینده فلوشیپ مستقل از نمایشگاه برگزار شود؛ چرا که اخبار این دو رویداد یکدیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد و ناشران نیز در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب، درگیر غرفه خود هستند و ممکن است این عوامل مانعی باشد که به صورت قوی ظاهر شوند.

کتاب , بازار نشر , ادبیات کودک و نوجوان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

ناشران خارجی هنوز نویسندگان ایرانی را نمی‌شناسند

حاجی‌آبادی با بیان اینکه می‌توان فلوشیپ تهران را در سال بعد با حضور ناشران در دیگر موضوعات برگزار کرد، از ناآشنایی ناشران خارجی از بازار نشر ایران گفت و افزود: هنوز نسبت به نشر ایران، نویسندگان و آژانس‌های ادبی ناآگاهی وجود دارد. ناشران خارجی که در این رویداد حضور داشتند، کم و بیش بعضی از آژانس‌های ادبی یا نویسندگان مطرح ما را می‌شناختند. مسئله اینجاست که ما در این سال‌ها اقدام به برندسازی از نویسندگان و آژانس‌های ادبی‌مان نکردیم. باید فارغ از نگاه دولتی، نویسندگان مختلف به کشورهای خارجی معرفی شوند؛ چرا که وقتی کتاب معرفی شود، مسیر برای انتقال فرهنگ نیز هموار می‌شود.  

مدیر انتشارات هزاره ققنوس نیز بر آموزش به ناشران برای حضور مؤثر در عرصه بین‌المللی اشاره کرد و آن را یک ضرورت دانست. او با اشاره به اینکه ایران عضو برن نیست، اما این مسئله دردسر خاصی ایجاد نکرد، اضافه کرد: ناشران خارجی در روزهای برگزاری فلوشیپ شوخی‌هایی می‌کردند و می‌گفتند چطور در کشوری که عضو برن نیست، فلوشیپ برگزار می‌شود و این یک تناقض است. ما هم برای آنها توضیح دادیم که ناشران ایرانی تلاش می‌کنند که اخلاق را رعایت کنند و ناشرانی که در این رویداد حضور دارند، خود هزینه رایت کتاب‌های ترجمه شده را یا پرداخت کرده‌اند و یا اجازه نشر آن را گرفته‌اند.  

دریچه‌های جدید به روی صنعت نشر ایران

او ادامه داد: هرچند این مسئله مشکل و دردسر خاصی ایجاد نکرد، اما باید تلاش کنیم قانون‌مند حرکت کنیم. حرکت قانون‌مدارانه، بازار نشر خودمان را نیز سامان می‌دهد. دیگر اینطور نیست که چند ناشر از ترجمه یک ناشر که با سختی کتابی را پیدا کرده و ترجمه کرده، کپی کنند و پاسخگو هم نباشند.

اما برگزاری فلوشیپ علاوه بر اینکه می‌تواند مسیر ترجمه کتاب‌های ایرانی را هموار کند، می‌تواند دریچه جدیدی به روی صنعت نشر ایران نیز باز کند؛ البته رسیدن به این مرحله اما و اگرهایی هم دارد. فرزانه ناصر خاکی، مسئول انتشارات شهر قلم در فلوشیپ تهران، با توجه به این امر به تسنیم گفت: شهر قلم در حوزه کارهای ساخت و ساز خردسال به صورت تخصصی کار می‌کند، یک سری از کشورها در فلوشیپ می‌گفتند که این تکنولوژی را ندارند یا تولید آن از نظر اقتصادی هزینه‌بردار است و مقرون به صرفه نیست. اگر مواردی مانند تحریم نبود، به راحتی می‌توانستیم در این زمینه نیز همکاری کنیم.

کتاب , بازار نشر , ادبیات کودک و نوجوان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

فلوشیپ تهران اولین گام برای رسیدن به آن رؤیای 10 ساله است. در حالی که بازار کتاب ایران مجال عرض اندام کتاب‌های ترجمه شده است، برگزاری چنین رویدادهایی تنفس هوای تازه‌ای است که سال‌ها نشر ایران منتظر دمیدن آن بود. چند و چون ادامه این مسیر، مهمترین نکته‌ای است که باید به آن اندیشید. بسنده نکردن به اتفاقات امسال و برنامه‌ریزی برای سال آینده با ایجاد یک دبیرخانه دائمی، حرکت حرفه‌ای در این مسیر، به روزرسانی سایت آن، برگزاری دوره‌های آموزشی و در نظر گرفتن دیگر ظرفیت‌های نشر از جمله مسائلی است که باید نسبت به آن برای سال آینده برنامه‌ریزی کرد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

عرضه یک‌کتاب «خیلی محرمانه» در بازار نشر؛ از روزهای تاریک ترور تا زندگی با ضدانقلاب


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «خیلی محرمانه؛ خاطرات حسن تابان‌منش از کودکی تا پایان ماموریت در مصر» نوشته فاطمه ملکی به‌تازگی توسط نشر ۲۷ بعثت منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب هفدهمین‌عنوان از مجموعه «خاطرات شفاهی» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

کتاب پیش‌رو دربرگیرنده خاطرات یکی از مسئولان امنیتی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران است که بیش از ۳۰ سال با گروهک منافقین، نیروهای حزب توده و معاندین جمهوری اسلامی ایران مبارزه کرده و در سال‌های دفاع مقدس و پس از جنگ ماموریت‌های امنیتی و اطلاعاتی را در خارج از کشور انجام داده است.

راوی این‌خاطرات متولد سال ۱۳۴۲ در شیراز است. او فعالیت اجتماعی و سیاسی را از اتحادیه انجمن اسلامی دبیرستان و هنرستان‌های شیراز آغاز کرد و سپس پایش به سپاه پاسداران کشید شد. تابان‌منش با گذراندن دوره‌های آموزشی و تخصصی، وارد مبارزه با نیروهای سازمان مجاهدین خلق و حزب توده شد و با شروع ناآرامی‌های غرب کشور، برای مبارزه با ضدانقلاب تجزیه‌طلب و نیروهای کومله و دموکرات راهی کردستان شد. پس از ۲ سال مبارزه در این‌جبهه، به لبنان اعزام شد و مسئولیت‌های گوناگونی را به عهده گرفت و نیروهای جبهه مقاومت را آموزش داد.

حسن تابان‌منش در ماموریت‌های دیگری در کشورهای اروپایی از جمله بوسنی، کرواسی و … تا روزگار اخیر که بحران سوریه پیش آمد، شرکت کرد و آخرین‌ماموریت اطلاعاتی خود را نیز در کشور مصر انجام داد. خاطرات او از این‌ماموریت‌ها در قالب جلسات گفتگو با نویسنده کتاب تهیه و تدوین شده‌اند. در این‌مسیر هم ملاحظات امنیتی باعث شده برخی از اسامی به‌صورت اسم جهادی یا به‌صورت اسم کوچک درج شوند. برخی از عملیات‌ها و ماموریت‌های راوی به‌دلیل بالابودن ملاحظات امنیتی و اطلاعاتی به‌صورت گذرا مطرح شده و روایت مشروح ندارند.

خاطرات تابان‌منش در «خیلی محرمانه» در ۲۰ فصل تدوین شده‌اند که عناوین‌شان به این‌ترتیب است:

«زیر نگاه شاه‌چراغ»، «تهران شده فلسطین»، «اتحادیه با من»، «حسرت شانزده‌سالگی»، «روزهای تاریک ترور»، «زیر یک‌سقف»، «جدال با منافقین»، «آقای قاضی»، «زندگی با ضدانقلاب»، «به‌سوی جبهه قدس»، «چالش‌های یک‌منازعه»، «جنگ اول خلیج فارس»،‌ «از اصفهان تا بوسنی»، «به‌درخواست حاج‌قاسم»، «اعزام به صربستان»، «سفر به کرواسی»، «یک ماموریت کوتاه»، «رصد انقلاب‌ها»، «در بحران سوریه» و «آخرین‌ماموریت: مصر».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

زمستان سال ۱۳۶۰، منافقین وقتی می‌خواستند عملیات کنند، ماشینی را سرقت می‌کردند. بعد با همان ماشین سرقتی می‌رفتند و عملیات ترور را انجام می‌دادند. دوتا از منافقین جلوی ماشینی را گرفته بودند. صاحب ماشین را پیاده کرده بودند و ماشینش را برده بودند. او هم افتاده بود دنبال سارقان. حوالی خیابان نادری، ماشین‌های گشت به او رسیده بودند. من هم با موتور می‌رفتم به‌سمت خانه که با آن‌ها مواجه شدم. آن‌شخص ماجرا را برای بچه‌های گشت تعریف کرد و گفت سارقان ماشین را بردند توی حیاط. من هم بچه‌های عملیات را خبر کردم.

یک‌خانه قدیمی با سقف شیروانی بود. دور و اطراف خانه را محاصره کردیم. من و بچه‌های عملیات رفتیم سمت دیوار. محسن از همکارانم بود. او از روی دیوار رفت بالا و پرید روی شیروانی. همان‌موقع صدای چاشنی نارنجک را شنیدم. خواستم داد بزنم: «محسن بیا پایین!» ولی دیر شده بود و نارنجک زیر پایش منفجر شد. ساچمه‌ها از پایین پا تا کمرش پخش شد. با یکی از بچه‌ها، محسن را بغل کردیم و از نردبان آوردیم پایین و تحویل بچه‌ها دادیم تا او را به بیمارستان برسانند. اُورکتم پر از خون شده بود. مردم هم توی خیابان جمع شده بودند. من باز برگشتم توی خانه. می‌خواستم ببینم چه بر سر منافق آمده است. رفتم زیر شیروانی. دیدم سیانور خورده و مُرده. جنازه‌اش را فرستادم پایین و بچه‌ها او را بردند پزشکی قانونی برای تشخیص هویت تا معلوم شود کیست. بعد از عملیات رفتم بیمارستان. محسن هنوز توی اتاق عمل بود. رفتم داخل اتاق عمل. دیدم دکترها تک‌تک ترکش‌ها را از تن محسن در می‌آورند. لباس تنش نبود و او هم از این‌موضوع خجالت می‌کشید. دیگر نماندم و از اتاق رفتم بیرون. عصب پایش قطع شد و دیگر نتوانست درست راه برود.

این‌کتاب با ۳۷۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۰۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

تجاری‌سازی شاهکارهای ادبی؛ از «سووشون» تا «یادداشت‌های جلال»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، پژوهشگر و مؤلف «یادداشت‌های روزانه جلال آل احمد»، در یادداشتی به دو واقعه در خصوص این اثر و «سووشون»، اثر زنده‌یاد سیمین دانشور، و بیم تجاری‌سازی از شاهکارهای ادبی پرداخت. این یادداشت که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، به این قرار است:

هنر برتر از گوهر …

(بحثی در باره هرگونه استفاده نامربوط از هنر و ادبیات، مخصوصاً استفاده‌­های کاسب­‌کارانه و شهرت­‌طلبانه)

هنر برتر از گوهر آمد پدید… (فردوسی)

هنر چیست؟

 – عنصری فرهنگی است، زبان احساس است و بسی کارآمدتر از واژه‌ها و الفاظ و متون منطقی و علمی. نقش مهمی هم در شکل‌گیری هویت فردی و جمعی دارد و انسجام و همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کند.

– هدفش چیست؟

– هدفش بیان احساسات و تجربه‌های انسانی است، خلق زیبایی حقیقی و لذت روحی و ارتباط درونی انسان با آن، نوعی تأمل و درنگ در دل زندگی پُرهیاهو، آگاه‌سازی و نقد اجتماعی، برانگیختن شوق تغییر و اعتلا، تقویت پرسش‌گری و جستجوی معنا، سکوتِ پرمعنا و نه فریاد بی‌محتوا و سرانجام، برقراری ارتباط با امر قدسی، یا متعالی. آداب و رسوم، سنت‌ها، باورها و ارزش‌های جامعه را هم به نسل‌های آینده منتقل می­‌کند و به افراد یاری می‌­رساند تا جایگاه خودشان را در جهان پیدا کنند و ارتباطات انسانی سالم و مناسب برقرار نمایند.

پس هنر گاهی وسیله نقد است، گاهی نردبانی است برای بالارفتن به‌ سوی حقیقت و گاه پناهگاهی برای روح خسته از واقعیات ناخوشایند زندگی و زمانه، اما نه هرگز ابزاری برای اهداف کاسب‌کارانه، شهرت­‌طلبانه، تصفیه حساب­‌های سیاسی و جناحی و قدرت­طلبی‌­های سطحی، مصرفی و زودگذر.

دو رویداد بحث‌­انگیز

دو رویداد تازه در قلمرو هنر و ادبیات کشورمان، موجب شده‌­اند که این پرسش­‌ها مجدداً مطرح شوند: یکی ازین رویدادها برگزاری مراسمی است در نمایشگاه کتاب تهران با عنوان «جشن امضای کتاب سَوُوشون» با حضور کارگردان و بازیگر سریالی که با اقتباس از همین رُمان ساخته شده است.

منتقدان برگزاری این مراسم می‌گویند: عوامل سریال «سَوُوشون» از شهرت نویسنده این رمان، یعنی خانم سیمین دانشور سوءاستفاده کرده‌اند و ناشر این کتاب نباید اجازه‌ می‌داد که این بدعت­ نامبارک و ضدادبیات، با رویکرد کاسب‌کارانه و شهرت­‌طلبانه گذاشته شود و ادبیات را به ابتذال بکشد، در حالی که عوامل برنامه می‌گویند قصدشان سوءاستفاده از نام و محبوبیت سیمین دانشور نبوده، بلکه هدفشان ادای احترام به او بوده و آنچه هم که در این مراسم امضا شده، کتاب «سَوُوشون» نبوده، بلکه کارت‌پستال‌هایی از تصاویر سریال مزبور بوده است.

رویداد دوم که ایضاً مورد نقد تند قرار گرفت و بحث­‌بر­انگیز شد، برگزاری جلسه نقد و بررسی جلد اول «یادداشت­‌های روزانه جلال آل­‌احمد» در شبکه تلویزیونی همشهری (برنامه شب­‌های روشن) است. منتقدان این برنامه می­‌گویند: چرا طبقه شبه‌روشنفکر(!) ایرانی که به عدم همکاری با حاکمیت و نهادهای حاکمیتی افتخار می­‌کند و از این بابت ژست آزادی‌خواهی و مدرنیته می­‌گیرد، وقتی که شهرداری لقمه چربی را تعارف کند، بدون درنگ بر سر سفره مربوطه می‌نشیند … و با شرکت در یک برنامه تلویزیونی متعلق به شهرداری، اراجیفی را علیه جلال آل­‌احمد می­‌گوید و دروغ­‌هایی را به این نویسنده نامدار می‌­بندد تا ضمن اشتهار، خرده­‌حساب­‌های جناحی خودش را هم تصفیه کرده باشد؟

بحث تحلیلی

برای روشن ­شدن ابعاد این دو رویداد و بحث­ دقیق‌­تر درباره آثار مثبت و منفی آنها لازم است ابتدا به واقعیت‌­های روی زمین نگاهی بیندازیم و به شرح «کالایی ­شدن هنر و ادبیات» بپردازیم. واقعیت این است که علی‌رغم خواستن یا نخواستن هنرمندان به طور خاص و اعضای جامعه جهانی به طور عام، در حال حاضر و در فضای آکنده از رویکردهای سرمایه‌داری مدرن، هنر اغلب به «کالا» تبدیل شده، «چیزی» شده است برای بازارسازی، فروش و سودآوری. بدون تردید، این فرآیند، روح انتقادی، اجتماعی، یا معنوی هنر را تحلیل می‌برد و این گوهر شریف را مطیع ذائقة بازار می‌کند.

بُعد دیگر ماجرا موضوع برندسازی و سلبریتی‌­بازی­ است. در این راستا برخی از هنرمندان به‌جای تمرکز بر اثر، تمرکز را روی خودشان می‌گذارند، روی چهره‌، رفتار، سبک پوشش‌ و ازین قبیل ظواهر سطحی و عوارض مبتذل. این رویکرد بدان معناست که هنر عملاً وسیله یا بهانه‌ای شده است برای «دیده ­شدن» و «معروفیت» هنرمند، نه حرکتی در راستای تولید معنا و اثرگذاری اجتماعی.

پیامدهای فرهنگی این روندها چیزی نیست جز انحراف از حقیقت، ابتذال فرایند زیبایی‌شناسی، تنزل سطح ذائقه عمومی و عادت­ دادن مخاطب به مصرف هنر آسان، تکراری، هیجانی و بی‌عمق، و بی­اعتنا به رسالت­ها و پیام‌ها و کارکردهای واقعی هنر.

بنابراین، هرگونه استفاده نامربوط از هنر و ادبیات – اعم از کاسب­کاری، شهرت­‌طلبی، پیگیری اهداف ایدئولوژیک و تصفیه­‌حساب­‌های حزبی و جناحی و غیره- همگی تهدیدهایی هستند برای اصالت، تعهد و عمق انسانی هنر و هر جامعه‌ای هم که به این نوع هنر ابزاری عادت کند، کم‌کم گوهر فرهنگی و روح معنوی‌ هنر را از دست خواهد داد و به فقدان معنویت و بحران هویت دچار خواهد شد.

اینک معرفی چند نمونه اصیل و مقاوم از شخصیت­‌های هنری معاصر که در برابر ابتذال ایستادند و نه خواستند و نه گذاشتند که هنرشان به ابزاری برای کسب سود و اشتهار و تصفیه­‌های حزبی و جناحی تبدیل شود:

1. جلال آل­احمد که قائل به هنر متعهد و مسئولیت اجتماعی هنرمند بود و در تمام آثارش، دغدغه‌­های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی داشت و با قلمی بُرنده و نقد صریح و قاطعِ وضعیت فرهنگی جامعه، مخاطب را به فکر وامی‌داشت، فکری برای اعتلا، تغییر و رهایی.

2. دکتر سیمین دانشور نیز در بدیع‌­ترین رُمان فارسی در تاریخ معاصر، یعنی رُمان «سَوُوشون»، از تکنیک­‌ها و قالب‌­های داستانی بهره‌­ها برد تا به فجایع استبداد و مصایب استعمار، آشفته‌­حالی زنان در جامعه و نقش آنان در تحولات اجتماعی ایران بپردازد. وی با اینکه از شهرت و محبوبیت کافی برخوردار بود و به ­راحتی می‌­توانست یک دکان دونبش (!) باز کند، ولی هرگز نه خواست و نه اجازه داد که ادبیات به یک ابزارِ بازاری تبدیل شود.

3. اشعار احمد شاملو هم آکنده است از رنج رنجوران و درد و زجر درماندگان و ندای آزادی‌طلبی و عدالت­‌خواهی. او هم در برابر سیاست یا گیشه و جاذبه­‌های فربینده بازار کوتاه نیامد. در فقر زندگی کرد، اما نلغزید و سکوت نکرد.

4. فرانتس کافکا، نویسنده نامدار چکی- اتریشی هرگز برای شهرت ننوشت و حتی وصیت کرد که آثارش برای احتراز از بازاری­ شدن، سوزانده شوند.

5. جورج اورول، نوولیست انگلیسی هم در دو اثر متعهدانه و معروفش به نام­‌های «1984» و «قلعه حیوانات»، نظام‌های استبدادی و سانسور را به‌شدت نقد کرده و دیگر آثارش هم گرچه سخت‌خوان­اند، ولی در عوض متعهدانه‌ و پر از اندیشه­‌اند.

از سوی دیگر، نمونه‌های مسأله‌دار و تجاری‌ساز در حوزه هنر و ادبیات فراوانند، همچون: ادبیات زرد (Pulp Fiction) در آمریکا و اروپا، رمان‌های معروف به «فَست‌فودی» که بیشتر بر هیجان، رازآفرینی و معماگونگی تکیه دارند و هدف اصلی­شان هم سرگرمی و فروش میلیونی است. همچنین کتاب‌های عامه‌پسند با جلدهای رنگارنگ و داستان‌های هیجانی پر از قتل و جنایت و خیانت، یا رمان‌های عاشقانه‌­­ آبکی که بدون عمق و بدون دغدغه فکری نوشته می‌­شوند و تنها هدفشان هم تولید کلیشه‌های تکراری، جذابیت‌های ظاهری و هیجان‌سازی سطحی است و البته قربانی­ کردن هنر در پیشگاه بازار و فروش و چاپ چندباره. نمونه دیگر ازین کاروان ابتذال را هم می­‌توان در عبارات و شعرهای شناور در فضای مجازی دید، کلمات و عباراتی به‌ظاهر عالمانه یا هنرمندانه‌ (!) ولی در واقع، لفاظی و بازی با کلمات‌ برای تحریک احساسات و عواطف، جلب لایک و معروفیت و گیشه.

آنچه در پایان می­‌توان گفت، این است که هنر و ادبیات اصیل همواره از دلِ رنج، دغدغه­‌های انسانی و آرمان­‌های متعالی بشری برمی‌آید، نه از بازار و شهرت و سیاست و جنگِ قدرت. و هرگاه که یک اثر هنری به ابزار بدل شود، بدون تردید در معرض خطر ابتذال قرار خواهد گرفت و به ­سرعت از جوهر و معنا و کارکرد واقعیِ تهی خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

رونمایی از پوستر هفتمین جایزه ارغوان


به گزارش خبرگزاری مهر، پوستر هفتمین دوره جایزه ادبی ارغوان با موضوع «چمدان» و طراحی مجید عباسی رونمایی شد.

مجید عباسی در نوشتاری درباره طراحی پوستر این جایزه توضیح داده است:

«وقتی از موضوع جایزه مطلع شدم، اولین تصویری که به ذهنم رسید، چمدانی بود که دربرگیرنده‌ خاطرات و هویت فرد است؛ چیزی فراتر از یک وسیله‌ی ساده‌ی سفر. چمدان نمادی از حرکت و جابجایی است؛ نشانه‌ای از ترک گذشته به امید ساختن آینده‌ای تازه که در عین القای هیجان، بار سنگین دلتنگی و چالش‌های ناشی از جدا شدن از ریشه‌ها را نیز به همراه دارد. به نظرم «چمدان» بازتاب‌دهنده‌ی تجربه‌ی مشترک بسیاری از انسان‌ها در دنیای امروز است که مهاجرت به واقعیتی روزمره تبدیل شده؛ اما استفاده مستقیم از تصویر چمدان برای این مسابقه، آن هم با موضوع «چمدان» کافی و قانع‌کننده به نظر نمی‌رسید. به همین دلیل به‌جای تصویر چمدان، از نمای پنجره‌ی هواپیما استفاده کردم؛ نمادی از سفر، تغییر، و چشم‌اندازهای تازه که حس فاصله گرفتن از گذشته و نزدیک شدن به مقصدی ناشناخته را تداعی می‌کند. این تصویر فضای میان گذشته و آینده را به نمایش می‌گذارد و حس تعلیق مهاجرت را به‌خوبی القا می‌کند. پنجره‌ی هواپیما می‌تواند لحظه‌ی عبور از مرزهای جغرافیایی و احساسی را به تصویر بکشد؛ لحظه‌ای که با امید و انتظار همراه است، اما اندوه و دلتنگی نیز در آن نهفته است. از این نظر، این تصویر به‌خوبی تضادهای درونی یک مهاجر را بازتاب می‌دهد؛ اشتیاق برای شروعی تازه و دلتنگی برای گذشته.»

هفتمین دوره جایزه داستان کوتاه ارغوان با دبیری اوژن حقیقی ویژه نویسندگان زیر ۳۰ سال، برگزار می‌شود. مهلت ارسال آثار به این‌رویداد از اول دی‌ تا ۱۵ فروردین ۱۴۰۴ است و داستان‌های کوتاه باید به صورت تایپ‌شده در فرمت‌های .doc. docx و .rtf در سامانه پایگاه اینترنتی جایزه «ارغوان» به نشانی www.jayezeharghavan.ir ثبت شوند.



منیع: خبرگزاری مهر

ثبت ۹۶۵ هزار مشارکت در جشنواره کتابخوانی رضوی


به گزارش خبرگزاری مهر، محمدرضا اسفاری مدیرکل ترویج کتابخوانی و امور فرهنگی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، با اشاره به اتمام مهلت شرکت در سیزدهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی در پایان آذرماه ۱۴۰۳ گفت: میزان مشارکت و ارسال اثر در دو بخش مکتوب و الکترونیک به دبیرخانه جشنوراه ۹۶۵ هزار و ۲۷۱ مورد است.

وی افزود: این دوره از جشنواره بعد از آسیب‌شناسی صورت گرفته و انجام اصلاحات فرایندی با تعهد به گاه‌شمار جشنواره، برابر تاریخ فراخوان به مدت ۹ ماه، به اتمام رسید.

مدیرکل ترویج کتابخوانی و امور فرهنگی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور گفت: در حال حاضر فرآیند داوری در جریان است که شاهد افزایش کیفیت آثار نسبت به دوره‌های پیشین هستیم. در تلاش هستیم پس از اتمام داوری، اختتامیه جشنواره را پیش از پایان سال جاری برگزار کنیم.

اسفاری گفت: مشارکت بین‌المللی را یکی از ویژگی‌های این دوره از جشنواره توصیف کرد و گفت: ۱۵۷ هزار و ۲۲۳ مورد مشارکت بین‌المللی این دوره ثبت شده است که اغلب از کشورهای عرب‌زبان شامل لبنان و سوریه است. همزمانی برگزاری این دوره از جشنواره با تحولات منطقه و شرایط خاص مردم مظلوم فلسطین و لبنان، موجب شد تا در این مناطق، بخش ویژه این دوره با موضوع حضرت محمد(ص) را مورد توجه بیشتری قرار دهیم. با هدف انجام اقدام فرهنگی برای خانواده‌های لبنانی و سوری که در حملات رژیم اشغالگر قدس دچار آسیب شده بودند، منابع جشنواره که به زبان عربی ترجمه شده بود در اختیارشان قرار گرفت و توانستند در بخش‌های مسابقه نقاشی و مکتوب، شرکت کنند.

وی در پایان گفت: سیزدهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی، با هدف ترویج کتابخوانی و توسعه کرامات انسانی و حیات طیبه توسط نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، با همکاری بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) و معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر مبنای ۵ عنوان کتاب با موضوع امام رضا (ع) و ۴ عنوان کتاب با محوریت پیامبر اکرم (ص) برگزار شد که اشاعه و ترویج فرهنگ و معارف ائمه معصومین(ع) و آموزه‌های آن به ویژه فرهنگ منور رضوی؛ گسترش فعالیت‌های کتابخوانی و مطالعه کتاب‌های مرتبط با سیره حضرت محمد(ص) و حضرت امام رضا(ع)؛ شناسایی و معرفی کتاب‌های فاخر مرتبط با فرهنگ و سیره اهل بیت(ع) از طریق انتشار گسترده این آثار و تولید محتوای ادبی و هنری کتاب‌محور ناظر به فرهنگ معصومین(ع) در فضای فرهنگی جامعه، از اهداف این دوره از جشنواره بود.



منیع: خبرگزاری مهر

تزریق ۲۰ میلیارد تومان یارانه مصرف نشده به بازار کتاب


به گزارش خبرگزاری تسنیم، بخش پیوست سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که از یکشنبه (28 اردیبهشت) آغاز به کار کرده است تا پایان روز پنجشنبه اول خرداد (1404) به کار خود ادامه می‌دهد.این بخش به فروش ویژه کتابفروشی‌ها اختصاص دارد و علاقه‌مندان می‌توانند به هر دو صورت حضوری و مجازی از کتابفروشی‌های عضو سامانه بازار کتاب منابع مورد نظر خود را با 20 درصد تخفیف یارانه کتاب تا خرید دو میلیون تومان برای هر کدملی، تهیه کنند.

آن دسته از دانشجویان، طلاب، اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها، پژوهشکده‌ها و مراکز علمی و آکادمیک دیگر و عموم مردمی که برای دریافت یارانه سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ثبت‌نام کرده و همچنین اهالی قلم که مشمول دریافت اعتبار خرید کتاب بوده اند و هیچ مبلغی از یارانه دریافتی خود را مصرف نکرده‌اند، می‌توانند آن یارانه را در سامانه بازار کتاب و در طرح پیوست به مصرف برسانند.

 یارانه‌های مصرف نشده در بخش مجازی سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران 20 میلیارد تومان است که به سامانه بازارکتاب منتقل شده است و علاوه بر آن معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مبلغ 10 میلیارد تومان یارانه برای عموم مردم درنظر گرفته تا در طرح پیوست نمایشگاه کتاب تهران به مصرف دوست‌داران کتاب برسد.

علاقه‌مندان برای خرید کتاب از پیوست سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران تا پایان روز پنجشنبه اول خرداد (1404) فرصت دارند تا به سامانه bazarketab.ir مراجعه کرده و به تهیه منابع مورد نظر خود با 20 درصد تخفیف یارانه کتاب بپردازند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

رمان «خیابان الزهرا»‌ واکنشی به طوفان الاقصی است؛ عناصر مهم در نوشتن رمان برخط


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: رمان «خیابان الزهرا»‌ به تازگی به قلم بهزاد دانشگر توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. دانشگر نگارش این‌رمان را تنها یک ماه پس از طوفان الاقصی شروع کرد و بخش‌های ابتدایی آن را به صورت برخط و در فضای مجازی منتشر کرد.

به بهانه انتشار نسخه مکتوب این رمان سراغ بهزاد دانشگر رفتیم و گپ و گفتی داشتیم.

متن مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

* آقای دانشگر چه شد تصمیم گرفتید کتاب را در بستر فضای مجازی بنویسید و منتشر کنید؟

روند چاپ و نشر در کشور ما روند زمان‌بری است. معمولا نوشته شدن یک داستان بین چندماه تا یک سال طول می‌کشد، بعد از آن هم روند چاپ کتاب یکی دو سال طول می‌کشد. من احساس می‌کردم اگر بخواهم این رمان را سر فرصت و در فرایند طبیعی خودش بنویسم، خیلی طول می‌کشد. جنگی شروع شده بود و من احساس می‌کردم که باید واکنش من واکنشی باشد که همان روزهای جنگ مردم را حساس بکند و واکنشی از طرف من باشد. اینکه کتابی درباره مسائل غزه یکی دو سال بعد از آن طوفان الاقصی نوشته و چاپ بشود خوب است ولی به نظرم دیر بود.

ترجیح می‌دادم واکنشم سریع‌تر رخ بدهد. این است که تصمیم گرفتم همین‌طور که دارم می‌نویسم، آن را به صورت برخط و قسمت به قسمت منتشر کنم. یک بخش‌هایی را منتشر کردم و توجهاتی را هم جلب کرد. همان‌طور که شما گفتید بازتاب‌هایی داشت. بعدش دیگر سر فرصت متن را تکمیل کردم و فرایند چاپ را ادامه دادیم و به تازگی هم کتاب منتشر شده است.

* موضوع رمان خیابان الزهرا چیست؟ از چه دریچه‌ای به مسأله طوفان الاقصی و غزه پرداخته‌اید؟

این کتاب یک مجموعه چند جلدی است که تازه جلد اول آن منتشر شده است. داستان پر فراز و نشیب و پرحادثه و پرماجرایی درباره نوجوان اسرائیلی است که در روز طوفان الاقصی به همراه خانواده‌اش و برخی دیگر از اسرائیلی‌ها به اسارت گرفته شده و به داخل غزه برده می‌شود. این نوجوان آنجا با موقعیت‌های جدیدی روبرو می‌شود و مسائل جدیدی را می‌بیند که در مواجهه با این مسائل، باید تصمیمات مهمی بگیرد؛ چرا که این مسائل تغییرات بنیادینی در ذهنش به وجود می‌آورد.

* با توجه به قصه و موضوعی که این رمان دارد،‌ فکر می‌کنم داستان کتاب می‌تواند برای مخاطب غیر ایرانی هم جذاب باشد. درست است؟

این کار من نیست که کتاب را به دست مخاطب خارجی یا حتی اسرائیلی برسانم. ولی احتمال دارد اگر این اتفاق بیفتد و رمان به دست مخاطب اسرائیلی یا انگلیسی‌زبان برسد، اثرگذار باشد. من کتاب را برای مخاطب خودم نوشته‌ام. اینکه چه مخاطبی پیدا می‌کند، اتفاقی است که بعدها رخ می‌دهد و دست من نیست. اما شخصیت این رمان مسیر پر پیچ و خمی دارد و این اتفاقات می‌تواند حرف‌هایی برای مخاطب خارجی هم داشته باشد.

* گفتید قرار است این رمان چند جلد باشد. جلد اول آن که را زیرعنوان «فرار کن موسی، فرار کن»‌ منتشر شده است، از بخش‌هایی است که قبلا در فضای مجازی منتشر شده است؟

نه. آن چیزی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود، تقریبا ۲۰ درصد این کتاب است و هفتاد هشتاد درصدش جلد اول پیش از این هنوز منتشر نشده بود.

* قرار است که تا چند جلد ادامه داشته باشد؟

الآن مشغول نوشتن جلد دومش هستم و احتمالا جلد سومی هم داشته باشد.

* انتشار برخط رمان چه برای شما چه تجربه‌ای داشت؟ به دیگران جنین توصیه‌ای می‌کنید؟

خیلی به خود شخصیت نویسنده برمی‌گردد که این کار برایش خوشایند باشد یا نه. من چون آدم خیلی فعالی در فضای مجازی نبودم، برایم تجربه جالبی بود و تأثیر اولیه خوبی داشت. منتها به دلیل اقتضائات شغلی نمی‌توانستم حضور مداوم و زیادی در فضای مجازی داشته باشم. استمرار این کار احتیاج به فعالیت‌های جدیدی داشت که در توان من نبود. چون من صبح تا شب درگیر اتفاقات اجرایی شغل خودم در دفتر داستان حوزه هنری بودم و اگر می‌خواستم بیشتر از این به این کتاب بپردازم، از مشغله‌های خودم دور می‌افتادم و حق نویسندگان و دوستانم ضایع می‌شد.

در نوشتن رمان برخط چیزی که مهم است، منظم بودن است. من تا یک زمانی به صورت منظم جلو آمدم و نزدیک پانزده شاندزه قسمت از کتاب را در فضای مجازی منتشر کردم ولی بعد از آن گرفتاری‌های شغلی‌ام این اجازه را نمی‌داد. دیدم اگر بخواهم بدون آن اقتضائات هم بنویسم و ادامه بدهم، ممکن است داستان بی کیفیت شود و به مخاطب بی‌احترامی شود. به همین خاطر مهم است که نویسنده رمان برخط یک ارتباط مداوم و خوبی با مخاطبانش در فضای مجازی داشته باشد و سبک زندگی‌اش هم این اجازه را به او بدهد که هرروز یک وقت مناسبی را برای ادامه نوشتن داستان داشته باشد. برای خود من تجربه خوبی بود وی متأسفانه نتوانستم ادامه بدهم.

* شما تصمیم گرفتید از وقایع فاصله نگیرید و در کمترین فرصت یک اثر داستانی با موضوع طوفان الاقصی خلق کنید. نوشتن در دل حادثه چه‌قدر روی کار اثر می‌گذارد؟ این نوع نوشتن به خاطر هم‌زمانی با وقایع ویژگی‌های خاص و جدیدی به کار می‌افزاید. درست است؟

اصل اتفاق و آن چیزی که مدنظر من بود، این بود که رمان را با تعامل با مخاطبم جلو ببرم. یعنی تعامل با مخاطب چیزهایی را به رمان اضافه بکند و دقیقا از همان جایی که احساس کردم نمی‌توانم این تعامل را برقرار کنم، کار را در فضای مجازی ادامه ندادم. درستش این است که این تعامل برقرار شود ولی من من نتواستم این تعامل را ادامه بدهم.

* به لحاظ عاطفی چقدر روی کار اثر داشت؟ هم روی نثر شما و هم موقعیت‌ها و شخصیت‌پردازی‌ها.

تأثیر می‌گذاشت. روی روند حوادثی که در داستان پیش می‌آمد، به صورت جدی‌ تأثیر می‌گذاشت و باعث می‌شد که من هم احساس خستگی نکنم. احساس کنم که دارم کار جدی انجام می‌دهم و سهم خودم را ادا می‌کنم. طبیعتا من نمی‌توانستم در میدان مبارزه کاری کنم، ولی احساس کردم که میدان من اینجاست. جایی که می‌توانم در آن کاری انجام بدهم و توجه یک نفر را جلب بکنم، همین است. همین ویژگی‌های مثبت بود که باعث شد من این کار را تا پانزده قسمت پیش ببرم، وگرنه با مشغله‌ها و گرفتاری‌هایی که داشتم این کار ممکن نبود. به صورت کلی فکر می‌کنم نوشتن در دل وقایع باعث می‌شد من هم در کار خودم جدی‌تر باشم و آن را ادامه بدهم.

* درست است شما نتوانستید انتشار برخط آن را در فضای داخلی ادامه بدهید، اما امکان ندارد همین کار را در فضای انگلیسی‌زبان و عبری‌زبان انجام داد؟ با توجه به داستانی که روایت می‌کنید، فکر می‌کنم برای مخاطب خارجی جذاب خواهد بود.

بله، ولی واقعیتش این است که این کار، کار من نیست. کار من نوشتن است. چیزی که شما می‌گویید یک مدیریت رسانه‌ای می‌خواهد که اگر من بخواهم دنبال آن بروم از دیگر کارهایم باز می‌مانم. من در این سال‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌ام که باید کار خودم را انجام بدهم و کار من هم نوشتن است. بقیه کارها را به عهده دیگر افراد می‌گذارم. کسانی که ارتباطات رسانه‌ای دارند و می‌توانند این کار را انجام بدهند، باید انجام بدهند.

* یعنی اگر کسی چنین پیشنهادی بدهد استقبال می‌کنید؟

بله، حتما. من کتاب را برای همین نوشته‌ام. من که ننوشته‌ام تا برای خودم بماند. نویسنده کتابش را می‌نویسد تا مخاطب بخواند و با آن ارتباط برقرار کند و دایره خوانندگان آن گسترش پیدا کند و بتواند بر آدم‌های اطرافش تأثیر بگذارد. ولی من با اینکه نویسنده خودش تبدیل به یک آدم رسانه‌ای شود مخالفم. الآن می‌بینید طرف اهل رسانه است اما به جای اینکه در زمینه رسانه‌ای کار خودش را به خوبی انجام بدهد، می‌آید و رمان می‌نویسد. به نظر من همان‌قدر که این کار اشتباه است، به همان اندازه رفتن من به سمت کار رسانه‌ای اشتباه است؛ چون تخصص من نیست و کار من نیست.

امیدوارم اهل رسانه کتاب را بخوانند و اگر می‌توانند برای کارهای رسانه‌ای در کنار ما باشند.



منیع: خبرگزاری مهر