زنان؛ مرهم زخم‌ها و ستون‌های خرمشهر زیر سایه جنگ


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خرمشهر برای ایرانی‌ها فراتر از نام یک شهر است، خرمشهر تکه‌ای از قلب ایران، در حافظه جمعی ایرانیان نماد مظلومیت، حماسه و مقاومت است، نماد جهان‌آرا و بهنام محمدی، نماد پل خرمشهر و آن پنج نفری که تا پای جان ماندند و امروز فقط یک عکس از آنها به یادگار مانده…  . بیشتر که فکر می‌کنیم، می‌بینیم خرمشهر نماد خیلی چیزهای دیگری است که در این سال‌ها کم‌کم در ذهن ما هویت آن را شکل داده.

روایت‌هایی که در سال‌های گذشته از این شهر در جنگ منتشر شده، نشان داد که سطرهای نانوشته از جنگ بیش از آن چیزی است که فکرش را می‌کردیم. خرمشهر در اکثر خاطرات دفاع مقدس، واسطةالعقدی است که قلب ایرانیان را، فارغ از زبان و مذهب و آیین، به یکدیگر پیوند می‌دهد.

انتشار «دا» به قلم سیده اعظم حسینی در دهه 80 روایتی نو از سقوط و فتح این شهر ارائه داد؛ روایتی که در آن یکی از دختران حاضر در خرمشهر، سیده زهرا حسینی، از اتفاقاتی گفت که حتی تصور آن برای خیلی از ما دشوار بود. هرچند پیش از این نیز کتاب‌هایی مانند «پوتین‌های مریم» به خاطرات زنان در خرمشهر پرداخته بود، اما می‌توان «دا» را سرفصل جدیدی نه تنها برای خاطرات زنان، که حتی برای خاطره‌نویسی جنگ به شمار آورد.

خاطرات دفاع مقدس , شهید , خرمشهر , کتاب , ادبیات دفاع مقدس ,

نویسنده توانسته به‌خوبی با استفاده از تکنیک‌های داستان‌نویسی، با حفظ اصالت خاطرات، روایتی ارائه کند که در ماه‌های نخست انتشار توجه بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و مخاطبان عام را به خود جلب کند. «دا» در کنار این مزیت‌ها، با پرداختن به جزئیات بیشتر، دایره اطلاع ما را از افرادی که در خرمشهر ایستادند و تا پای جان مقاومت کردند، گسترش می‌دهد. دخترانی مانند صباح وطن‌خواه که خاطرات او نیز از جنگ در خرمشهر در کتابی با عنوان «صباح» به قلم فاطمه دوست‌کامی ما را با ابعاد تازه‌ای از جنگ در این شهر آشنا می‌کند.

وطن‌خواه از جمله نیروهای مردمی در خرمشهر بود که به واسطه فعالیت‌هایش در سطح شهر، خاطراتی از مکان‌های مختلف خرمشهر در بازه زمانی آغاز حمله عراق تا سقوط این شهر ارائه می‌دهد. خاطرات او از کوران جنگ در این شهر، روایتی است از سرنوشتی که جنگی ناخواسته بر سر مردم غیر نظامی آورده است. از سوی دیگر، وطن‌خواه به بیان این بخش از خاطرات اکتفا نکرده و روی دیگر سکه جنگ در خرمشهر را نیز به مخاطب امروز یادآوری می‌کند و آن، همدلی ایرانیان برای حفظ حریم مقدس خاک وطن است. 

خاطرات دفاع مقدس , شهید , خرمشهر , کتاب , ادبیات دفاع مقدس ,

حالا بعد از گذشت بیش از چهار دهه از شروع جنگ تحمیلی، جنگ چهره دیگری در تألیفات و کتاب‌های مرتبط با آن به خود گرفته است؛ دیگر جنگ تنها در میانه میدان روایت نمی‌شود؛ حالا چند سالی است که چهره شوم جنگ بر خانه‌ها و در میان خانواده‌ها روایت می‌شود. جنگ از پشت جبهه‌ها چهره مخوف‌تری دارد؛ جغد شومی که بر بام خانه‌ها نشسته و هر آن بال‌های گسترده خود را باز می‌کند و خانه‌ای را نشان می‌کند تا تنها خاطرات باقی بماند برای چند نفر باقی‌مانده از یک خانه.

کتاب «ساجی» از آن دسته از آثار است که می‌توان پیامدهای آغاز جنگ تحمیلی در خرمشهر را در آن یافت. کتاب، دربردارنده خاطرات نسرین باقرزاده، همسر سردار شهید بهمن باقرزاده، است که به قلم بهناز ضرابی‌زاده نوشته و از سوی سوره مهر به چاپ رسیده است. «ساجی» روایت‌گر جنگ تحمیلی با نگاهی انسان‌دوستانه است که از دوران کودکی نسرین باقرزاده در خرمشهر شروع شده و تا زمان جنگ در این شهر ادامه پیدا می‌کند؛ روزهایی که زنان شهر را ترک می‌کنند ولی مردها در خرمشهر مانده و از این شهر حفاظت می‌کنند. اما راوی این خاطرات در خرمشهر می‌ماند و در کنار همسرش جهت انجام ماموریت‌های نظامی  به شهرهای گوناگون همچون قم، ماهشهر و آبادان رفته و مدتی را در این شهرها زندگی می‌کند.

خاطرات دفاع مقدس , شهید , خرمشهر , کتاب , ادبیات دفاع مقدس ,

راوی «ساجی» روزها و شرایط سختی را می‌گذراند و در سال‌های پایانی جنگ دوباره به خوزستان باز می‌گردد تا اینکه در 29 فروردین 1367 همسرش سردار باقرزاده به شهادت می‌رسد. «ساجی»، نمایی است از خانواده‌ای اهل خرمشهر که جنگ به یکباره دل‌خوشی‌هایشان را دزدید.

آغاز جنگ در خرمشهر با گذشت زمان، ابعاد بیشتری از خود را نشان داد و با مهاجرت غیرنظامیان از خرمشهر به دیگر شهرهای جنوبی، وجه دیگری از خود را به نمایش گذاشت. مهاجرت‌های اجباری، گم شدن اعضای خانواده، بی‌خبری از یکدیگر، زندگی در شهرهای جدید و مشکلات متعاقب آن و … از جمله پیامدهای ثانویه جنگ بود که در کتاب‌های مختلفی می‌توان رد پایی از آن را دید. 

کتاب «زیر خط جنگ با دیگری»، نوشته تینا محمدحسینی خاطرات مهری فلاحی، از پرستاران شهر آبادان، را روایت می‌کند. این کتاب روایت زنی باردار است که علی‌رغم شرایط خاصش، تصمیم می‌گیرد در بیمارستان بماند و به فعالیت‌های خود ادامه دهد. فلاحی، نمونه‌ای از کادر درمان در جنگ تحمیلی است که ناخواسته درگیر تبعات جنگ می‌شود. در لابه‌لای سطرهای خاطرات او که از همان دوران در دفتر یادداشتش ثبت شده، می‌توان نکات قابل تأملی را یافت؛ از کودکی که جنگ او را بی‌سرپرست کرده بود تا کشته شدن پرندگان، از خواستگاری در بحبوحه جنگ تا اضطراب همسایگان خرمشهر از گسترش جنگ و … . 

خاطرات دفاع مقدس , شهید , خرمشهر , کتاب , ادبیات دفاع مقدس ,

انتشار خاطرات زنان از آغاز جنگ در خرمشهر و مقاومت مردمی در این شهر، در سال‌های اخیر وجه انسانی جنگ را پررنگ‌تر کرده و تبعات این جنگ را بر زندگی مردم عادی و غیر نظامی به تصویر می‌کشد. نمونه دیگری از این خاطرات را می‌توان در کتاب «روزهای بی‌آینه»، نوشته گلستان جعفریان دید. این کتاب که روایتگر خاطرات زنده‌یاد منیژه لشگری، همسر شهید لشگری، است روزهای زنی را به تصویر می‌کشد که 18 سال در انتظار بازگشت همسرش است و در این مدت با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کند. 

خاطرات دفاع مقدس , شهید , خرمشهر , کتاب , ادبیات دفاع مقدس ,

تمرکز بر ابعاد مختلف از جنگ تحمیلی، برگ جدیدی از خاطرات را پیش روی مخاطب امروز قرار داده است. با فاصله گرفتن خاطرات از خاکریزهای جنگ و روایت زندگی‌های مختلفی که تحت تأثیر جنگ قرار گرفتند، توانسته در این سال‌ها فضای جدیدی را وارد ادبیات دفاع مقدس کرده و مخاطبان نسل جوان را با خود همراه کند. روایتی زنانه از یک جنگ مردانه و گاه نامردانه، لحظاتی را می‌سازد که بسیاری از زنان این کشور آن را بارها و بارها با پوست و گوشت و استخوان خود درک کرده‌اند. وجه مشترک این خاطرات، فارغ از راوی آنها، نشان دادن نقش تأثیرگذار زنان در تغییر سرنوشت یک ملت است. زنان در این کتاب‌ها، شخصیت‌های کنشگر و فعالی هستند که با حضور در میدان، دست به انتخاب زده و به شخصیت پویایی تبدیل شده‌اند که بر محیط خود اثرگذارند.

خونین شهر با شهادت نیروها از اقصی نقاط مختلف کشور در سوم خردادماه فتح و از اشغال دشمن آزاد شد؛  حماسه‌ای که روزنامه گاردین چاپ انگلستان درباره آن نوشت: فتح خرمشهر یعنی سقوط آخرین و مهم‌ترین افتخار جنگی عراق که ایرانی‌ها با بازپس گرفتن آن، این برگ برنده را که به وسیله آن عراق می‌کوشید ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، از دست بغداد ربودند.

برای بازگشت خرمشهر به آغوش میهن، تعداد چهار هزار و 577 نفر از شهدای سپاه و بسیج و هزار و 628 نفر از ارتش خون پاکشان را اهدا کردند؛ این تنها آمار شهدایی است که در عملیات الی بیت‌المقدس به ثبت رسیده‌ است. چه جان‌های پاکی که بی‌چشم‌داشت برای بازگشت این تکه از خاک وطن از همان روز نخست حمله عراق به ایران بر زمین ریخت و نامی از آنها در سطرهای اخبار و کتاب‌ها نیست: مستغنی از گل است مزار شهید عشق … .

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

الگوهای تعیین‌کننده سبک زندگی در اصفهان عصر صفوی


به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم،کتاب «اصفهان عصر صفوی؛ سبک زندگی و ساختار قدرت، خوانشی دیگر از شرایط اجتماعی سیاسی دوره صفویه» نوشته زهره روحی به تازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ سوم رسیده است.

زهره روحی نویسنده این کتاب متولد 1334 است و به عنوان نویسنده و تاریخ پژوه شناخته می‌شود که پیش‌تر کتاب «تن‌بارگی در عصر صفویه» را هم منتشر کرده است. او نگارش «اصفهان عصر صفوی» را سال 1396 به پایان برد که سال 97 توسط انتشارات امیرکبیر چاپ شد و نسخه‌های چاپ دومش سال 1402 به بازار نشر عرضه شدند. به تازگی هم نسخه‌های چاپ سوم این اثر توسط ناشر منتشر شده‌اند.

این مولف می‌گوید درباره سبک و شیوه زندگی مردم اصفهان در دورانی که این شهر پایتخت صفویان بوده، اطلاعات زیادی داریم؛ همچنین درباره اصلاحات سیاسی شاه عباس و بازسازی‌هایش در اصفهان. اما درباره ماهیت الگوهایی که در دوران صفویان توسط قدرت و حاکمیت پادشاهان شکل گرفت، آگاهی چندانی بین مردم وجود ندارد. کارگاه مطالعاتی کتاب پیش رو هم روی همین موضوع خیمه زده است؛ یعنی الگوهای تعیین کننده سبک زندگی در اصفهان عصر صفوی.

همان‌طور که در عنوان فرعی کتاب به چشم می‌آید، این اثر «خوانشی دیگر» از موضوع مورد اشاره است و نویسنده در مقدمه اشاره می‌کند که داریوش شایگان در کتاب «در جستجوی فضاهای گمشده»، بدون بررسی شرایط اجتماعی، این ایده را پرورانده که طرح شهرسازی شهری مثل اصفهان دوره صفوی، نمی‌توانسته بدون آگاهی از صورت مثالی باغ بهشتی که همیشه منبع الهام هنر ایرانی بوده، ریخته شود. روحی می‌گوید پس از پایان مطالعه کتاب شایگان، ذهنش درگیر این معنا بوده است: چگونگی مناسبات اجتماعی و فرهنگی قدرت و نیروی انسانی در اصفهان عصر صفوی؛ شهری که به تعبیر شاعرانه شایگان، نمونه ای مثالی از صورت باغ بهشت بوده است.

روحی می‌گوید در کتاب «اصفهان عصر صفوی» رویکرد بینامتنی را انتخاب و تلاش کرده در برخی مواقع حداکثر استفاده را از مقایسه تطبیقی تاریخی بکند چون بر این باور است که زمانی می‌توان به طور نسبی به خود اجتماعی و اقتصادی و نحوه زندگی این «خود متعارف و سرنمونی» نزدیک شد که بتوان در همان عصر و زمانه نمونه هایی در مکان و سرزمینی دیگر با ساختار اجتماعی و اقتصادی متفاوت در اختیار داشت. به همین دلیل او از انگلستان عصر الیزابت اول و فرانسه دوران لویی چهاردهم یاری گرفته است. این نمونه‌ها علی رغم تفاوت‌های خود، به طور نسبی امکان سنجش را برای درک و مطالعه بهتر موقعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اصفهان سال‌های 1722-1598 میلادی فراهم می‌کنند؛ یعنی اصفهان عصر صفوی از طلوع تا غروبش.

کتاب پیش رو 4 فصل اصلی با عناوین «پراکندگی در قدرت و ثروت»، «تمرکز در قدرت و ثروت»، «سیمای اجتماعی و اقتصادی شهر اصفهان» و «سقوط و انحطاط صفویه».

هر فصل هم عناوینی را در خود جا داده است. در فصل اول مخاطب با این عناوین روبروست:

تاریخچه صفویان و ساختار ایلاتی آن تا قبل از سلطنت شاه عباس، «قزلباشان» نماد ساختار ایلاتی در سلطنت شاه اسماعیل و شاه تهماسب، اقتدار سیاسی و قضایی حکام در ایالت‌ها، تنش و ناآرامی های اجتماعی در دوران متقدم صفوی، تجارت و ثروت اندوزی در دوران متقدم، ناآشنایی و بی خبری از «حکومت ملی»، ستیز و نزاع قبایل با خود و شاه در دوران متقدم، ستیز صفویان با عثمانیان، نتیجه‌گیری فصل اول.

فصل دوم با نام «تمرکز در قدرت و ثروت» دربرگیرنده 6 عنوان است که به این ترتیب‌اند:

تجارت شاه تحکیم قدرت، «خاصه» (ابزار تحکیم قدرت و ثروت در حکومت شاه عباس اول)، تبانی کشاورزان و ماموران مالیاتی شاه، منزلت روحانی «پادشاه صفوی» و چندلایگی فضای فرهنگی و اجتماعی، «رضایت مندی» و عدالت شاهی (شاه عباس اول) در قلمرو عمومی، تقسیمات کشوری اصناف وظایف و موقعیت آن‌ها در ساختار سیاسی شهر.

رابطه شهر و روستا و تنش های شهری، اصفهان: خرده فرهنگ‌ها در بستر آزادی، «شاه» متولی «عرصه تفریحات» در قلمرو عمومی، علم و دانش و طب و درمان در عصر صفویه، سلطه خرافات در قلمرو عمومی و زندگی روزمره، اقتدار منجم باشی‌ها رمالان و فال‌گیران، هنر (قالی بافی و پارچه بافی؛ نقاشی، معماری و شهرسازی؛ موسیقی) و ادبیات (شعر) هم عناوین سومین فصل این کتاب هستند.

در چهارمین فصل کتاب هم مخاطب با 2 عنوان روبروست که عبارت‌اند از: قدرت در سایه: سررشته داری بعضی از روحانیان و متحدین اندرونی (خواجگان و زنان حرمسرا)، زوال حکومت صفویه.

همان‌طور که دیدیم، در فصل دوم «تمرکز در قدرت و ثروت»، بخشی با عنوان «تجارت شاه، تحکیم قدرت» قرار دارد که در بخشی از آن می‌خوانیم:

باید توجه داشت که چه پس از آن مقطع تاریخی (به طور کلی عصر صفوی)، و چه بعد و بعدتر از آن، به دلیل متفاوت بودن موقعیت و شرایط تاریخی ایران (به تعبیر عده ای «عقب ماندگی، از مسیر رشد سرمایه داری») در عصر صفوی با نظامی مواجهیم که به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، قدرت درک و شناسایی ساختارهای هدفمندانه دولت‌های اروپایی در حال تجربه سرمایه‌داری را نداشتند. به واقع تلقی آن‌ها از عرصه اقتصادی، در مقایسه با کشورهای اروپایی زمان خود بسیار ابتدایی بود؛ حتی شاه عباس اول به عنوان مترقی‌ترین پادشاه عصر صفویه و اصلاحات و گسستش از برخی روش‌های ایلاتی و رواج زندگی شهری همراه با گشودگی قلمرو عمومی به روی غیر نمی‌توانست آن را درک کند. زیرا لازمه درک و عمل بدان، عقب نشینی‌اش از قدرت مطلق و در عوض رشد طبقه تجار و پیشه‌وران شهری در سهیم کردن ثروت خود با آنان بود. حال آنکه طبق اسناد و مدارک، وی با این روش نوظهور در اروپا ناآشنا بود (احتمالا به دلیل مغایرت با پروژه سازوکار اقتدار خود) و ظاهرا تلاشی هم برای شناسایی آن نداشت.

به هر حال او کمترین درکی از کارآمدی قلمرو اقتصادی در عرصه‌های سیاسی نداشت (فی‌المثل تصاحب بازارهای کشورهای شرقی و رقابت با دولت‌های صاحب صنایع در جذب این بازارها). در عوض از آنجاکه همچون پادشاهان پیش از خود در سلسله صفوی، در عرصه اقتصاد از الگوهای سنت ایلاتی «ثروت اندوزی» تبعیت می‌کرد، این طور به نظر می‌رسد که می‌توان با اطمینان گفت مساله تجارت در عصر صفویان (به عنوان بخشی از قلمرو اقتصادی)، در گروی الگوهای دیرین و تاریخی به روش ایلاتی و عشایری بوده است: سرازیر کردن عموم ثروت و درآمد به خزانه سلطنتی؛ خزانه‌ای که از آن همچون دفینه‌ای استفاده می‌شد که بنا به سنت ایلاتی مملو از اجناس «قابل حمل» و نفیس، همچون سکه و یا ظروف طلا و یا جواهرات باشد.

هرچند که ناگفته نماند، بین سال‌های پایانی سلطنت شاه تهماسب و تثبیت قدرت شاه عباس، برای طبقه تاجر و بازرگان ایرانی و یا آن‌هایی که در آن ایام در ایران زندگی می کردند، فرصتی حاصل شد تا با آزاد شدن (حتی موقت) فضای تجاری از انحصار شاه و یا احیانا دربار وی، به ثروتی کلان دست یابند. اصلا بد نیست بدانیم که در دوران سلطنت شاه تهماسب، صرف نظر از جنگ قدرت بین قبایل قزلباش و همچنین بین آنان با شاه، بسیاری از کشمکش‌ها ضمن نارضایتی خان‌های محلی، ناشی از تجار و پیشه‌ورانی بود که مالیات سنگینی بر گردنشان بود. اما در این سال‌ها (هرچند کوتاه مدت)، طبقه تاجر و پیشه‌ور غیردرباری و غیروابسته به دربار، توانست از همان جزئی آرامشی که به دست آورده بود، در غیاب شاه و سایر رقبای انحصارگرش، از همان اندک آرامش نهایت استفاده را کند و به ثروت هنگفت دست یابد و همچون هر کنشگر فعالی که به امکان بروز ویژه خود دست یافته، اثر اجتماعی خود را در قلمرو عمومی بگذارد؛ که معمولا بهترین نشانه آن را می‌توان به طور عینی در قلمرو هنر یا ادبیات دید.

چاپ سوم کتاب «اصفهان عصر صفوی» با 252 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 250 هزار تومان عرضه شده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

داستانی درباره صاحبان «پیشانی‌های پینه‌بسته»


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «پیشانی‌های پینه‌بسته» تازه‌ترین کتاب کامران پارسی‌نژاد است که از سوی به نشر روانه بازار کتاب شده است. کتاب، روایتی است از دوران حیات امیرالمؤمنین، امام علی(ع). کتاب از جنگ جمل آغاز شده و در ادامه به ماجراهای جنگ صفین و در نهایت به جنگ نهروان می‌رسد.

پارسی‌نژاد که تاکنون آثار مختلفی در حوزه ادبیات داستانی نوشته و در این حوزه از صاحب نظران است، در کتاب جدید خود تلاش کرده تصویری روشن از تاریخ صدر اسلام و زندگی امام علی(ع) ارائه دهد. کتاب تلاش دارد با محوریت ایشان، به شخصیت‌هایی بپردازد که در کنار امام(ع) رشد کردند و یا از دایره حمایت ایشان خارج شده و به شخصیت دیگری تبدیل شدند؛ تا جایی که مقابل امام(ع) ایستادند. شیوه پرداختن به دگرگونی و سیر تحول این شخصیت‌ها، از جمله نکات قوت کتاب است که با نثر خوب و خواندنی پارسی‌نژاد همراه شده است.

داستان کتاب از زمانی آغاز می‌شود که عایشه در بستر مرگ است. او به یاد گذشته می‌افتد و ماجرای جنگ جمل را به یاد می‌آورد. رسول خدا(ص) عایشه را از رفتن به جنگ جمل، نهی کرده بود. خوارج در جنگ جمل که هنوز به صورت یک تشکل متحد در نیامده بود، خواستار تصاحب زنان و اموال کشته‌شدگان شدند، از آنجایی که کشته‌شده‌ها مسلمان بودند، امام(ع) با آنها مخالفت کرد و این اتفاق عاملی شد تا این گروه یاغی بنای نافرمانی و هرج و مرج را برپا کنند.

کتاب , داستان , امام علی (ع) ,

در معرفی این اثر آمده است: این رمان حسب حال شورش و رویارویی گروهی از یاران امام علی(ع) است که به خوارج معروف شده‌اند. ظهور نامحسوس این گروه یاغی از جنگ جمل آغاز شد اما در جنگ صفین به‌صورت آشکارا و علنی علیه امام علی(ع) سرکشی و طغیان کردند. این گروه باعث شدند تا امام نتواند معاویه را شکست دهد و تن به حکمیت بدهد.

روایتی از دوران حیات امام علی(ع)

داستان پارسی‌نژاد در این کتاب دارای پنج فصل است که نویسنده در هر فصل به فرد حقیقی خاصی اشاره کرده که به عنوان شخصیت اصلی نقش ‌آفرینی می‌کند. عناوین فصل‌ها عبارتند از: ام‌سلمه، محمد بن ابی بکر، اشعث بن قیس، مالک اشتر نخعی، حرقوص بن زهیر، ابوقتاده انصاری و امام علی(ع). قالب اثر داستان است و روند شکل‌گیری حوادث به گونه‌ای است که خروج و دسیسه‌های این گروه طغیانگر در سه جنگ جمل، صفین و نهروان به تصویر درآمده است. «پیشانی‌های پینه‌بسته» یکی از القابی است که امام علی(ع) به این گروه داده‌اند.

پرداختن به دوران حیات امام علی(ع) به واسطه علاقه و ارادت خاص نویسندگان به ایشان و همچنین وقایع مهم و تأثیرگذاری که در دوران زندگانی ایشان در تاریخ اسلام رخ داد، سبب شده تا آثار متعددی درباره ایشان منتشر شود. به همین دلیل، پرداختن به دوران حیات ایشان شاید یکی از سخت‌ترین کارها برای نویسنده‌ای باشد که قصد دارد کتابی متفاوت ارائه دهد. به نظر می‌رسد پارسی‌نژاد در «پیشانی‌های پینه‌بسته» توانسته از این چالش به بهترین شکل عبور کند.

کتاب , داستان , امام علی (ع) ,

در بخش‌هایی از این کتاب می‌خوانیم:

از خمیه‌گاه بیرون زد. آفتاب از رمق افتاده بود. گردباد بزرگ چون تنوره دیو در دل دشت‌های بی‌کران دومه الجندل در خود می‌پیچد و پیش می‌آمد. مالک دستانش را مقابل چشمانش گرفته بود. از هر سود صدای فریادی می‌آمد. خیمه‌ها در بازی طوفان و خاک اسیر شده بود و می‌رفتند تا از جا کنده شوند.

به آسمان گرد و خاک گرفته بالای سرش نگاه کرد. عقابی اسیر بازی تند باد شده بود. خود را همچون آن عقاب می‌دید که بالای سرش سعی در حفظ تعادل داشت و با همه توانش بال می‌زد. عقاب چرخی ناخواسته در آسمان خورد و بر زمین فرو افتاد. خود را آن عقابی می‌دید که حالا توان پرواز کردن را از دست داده بود. مکر شیطان در شکل و شمایل باد می رفت تا همه چیز را ویران کند. توان ماندن نداشت. داخل خیمه‌گاه شد.

پیشگویی امام علی(ع) از عاقبت خوارج

در منابع اسلامی، ویژگی‌های مختلف و گاه متضادی برای خوارج ذکر شده است؛ از جمله اینکه اهل حفظ و قرائت قرآن بدون تدبر در آن بوده‌اند، جهل و تنگ‌نظری، غرور و ستیزه‌جویی و همچنین تعصب در باورها. آنها اولین گروه معارض و اولین فرقه دینی در تاریخ اسلام دانسته شده‌اند. پژوهشگران، خوارج را نه یک گروه، که یک جریان فکری می‌دانند. پیشگویی امام علی(ع) از سرنوشت این جریان نیز خواندنی و قابل تأمل است. آیت‌الله مکارم شیرازی در این‌باره می‌نویسند:

نخست در پاسخ یاران خود که بعد از جنگ نهروان خدمتش عرض کردند «اى امیرمؤمنان! تمام خوارج نابود شدند» فرمود: «نه; به خدا سوگند (این گونه که شما مى پندارید نیست) آنها نطفه هایى در پشت پدران و رحم مادران خواهند بود»! «کَلاَّ وَاللهِ، إِنَّهُمْ نُطَفٌ فِی أَصْلاَبِ الرِّجَالِ، وَ قَرَارَاتِ النِّسَاءِ.

به فرض که مردان آنها در این جنگ کشته شده باشند، ولى نطفه هاى دیگرى در آینده پرورش مى یابد و از مادر متولّد مى شود که راه خوارج را مى پوید و به جرگه آنها مى پیوندد. و همان گونه که امام پیشگویى فرموده بود در سالهاى بعد، بلکه قرنهاى بعد نیز گروهى پا به عرصه وجود گذاشتند که همان راه نکبت بار خوارج را ادامه دادند.

اضافه بر این، همان‌گونه که در گذشته نیز اشاره شد، 9 نفر در نهروان نجات یافتند و فرار کردند و در بلاد مختلف پراکنده شدند و پایه‌هاى این مکتب فاسد و مفسد را بنا نهادند. از طرفى مى‌دانیم آنها که در نهروان حاضر شدند، تمام خوارج نبودند گروه دیگرى نیز وجود داشتند که در میدان جنگ حاضر نبودند و همان راه را ادامه دادند. سپس در ادامه این سخن به پیشگویى دیگرى پرداخته، مى‌فرماید: «هر زمان شاخى از آنها سر بر آورد قطع مى‌شود: کُلَّما نَجَمَ مِنْهُمْ قَرْنٌ قُطِعَ». این سخن از یک سو اشاره به شرارت و شیطنت و درنده خویى خوارج مى کند که همچون یک حیوان شاخدار درصدد ایذاء و آزار دیگران بودند و از سوى دیگر اشاره به شکست هاى پى درپى و ناکامى‌هاى مکرّر آنها در طول تاریخ حیات کثیفشان دارد و همان‌گونه که در ادامه این سخن در بحث نکته ها خواهد آمد، این امر بوضوح در تاریخ منعکس است.

و در پایان این سخن پیشگویى سومى مى‌فرماید و آن این که «در آخر کار آنان دزدان و راهزنان خواهند شد(و از شکل یک گروه به اصطلاح مذهبى و یا سیاسى به صورت یک مشت دزد غارتگر درمى‌آیند): حَتّى یَکُونَ آخِرُهُمْ لُصُوصاً سَلاّبِینَ». همان‌گونه که در ادامه سخن در بحث نکته‌ها خواهد آمد صدق این پیشگویى نیز از نظر تاریخى روشن مى‌شود چرا که ارباب تواریخ افراد متعدّد و سرشناسى از خوارج را نام برده‌اند که به صورت دزدانى خطرناک درآمده اند و به راهزنى مشغول شده‌اند.

به‌نشر کتاب «پیشانی‌های پینه‌بسته» را در 288 صفحه و به قیمت 280 هزار تومان در دسترس علاقه‌مندان قرار داده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

تمدید مهلت ارسال اثر به چهارمین دوره جایزه شهید اندرزگو


به گزارش خبرگزاری تسنیم، دبیرخانهٔ دائمی جایزهٔ ادبی «شهید سیدعلی اندرزگو» مهلت شرکت و ارسال اثر به چهارمین دورهٔ این جایزه را تا 31 خرداد ماه سال جاری تمدید کرد.

دبیرخانۀ دائمی جایزۀ مردمی و ادبی «شهید سیدعلی اندرزگو»، برای برگزاری چهارمین دورۀ جایزه، از تمامی پدیدآورندگان و ناشران در چهار گروه داستان بلند و رمان بزرگ‌سال، داستان و رمان کودک و نوجوان، تاریخ شفاهی و روایت مستند و همچنین ادبیات نمایشی دعوت می‌کند تا آثار خود را با درون‌مایه‌های مقابله با تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی‌ها و همچنین بیان حقایق و روشنگری درباره آن‌ دوران به دبیرخانۀ جایزۀ ادبی شهید سیدعلی اندرزگو ارسال کنند.

رویکرد جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو، بیان و روشنگری حقایق درباره دورۀ منحوس پهلوی‌هاست و اینک قرار است پس از گذشت دو دوره از این جایزه، چهارمین دورۀ آن با آرمان برجسته‌نمایی و تقدیر از کتاب‌ها و آثار تولیدی با موضوع مقابله با تحریف تاریخ و تطهیر پهلوی‌ها به همت مراکز و تشکل‌های فرهنگی و ادبی برگزار شود.

شرایط پذیرش آثار:

چاپ اول سال‌های 1402 و 1403 در موضوعات مرتبط با جایزه 

موضوع آثار :

مقابله با تحریف تاریخ و بزک رژیم پهلوی‌؛ روشنگری دربارۀ انقلاب اسلامی؛ روایت زندگی شخصیت‌های تأثیرگذار در پیروزی انقلاب اسلامی.

پدیدآورندگان می‌توانند دو نسخه از آثار خود را تا 31 خردادماه 1404 به دبیرخانۀ دائمی جایزۀ شهید سیدعلی اندرزگو به نشانی تهران، خیایان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین، خیابان شهدای ژاندارمری، پلاک 140، مجمع ناشران انقلاب اسلامی و کدپستی 1314673884 ارسال کنند.

همچنین علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به mananashr.ir مراجعه کرده یا با دبیرخانۀ این جایزه به شماره تماس 02166976349 (داخلی 203) – 09053597495 (پیامک) تماس بگیرند.

مراسم اختتامیۀ چهارمین دورۀ جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو درپایان تابستان 1404 برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

رکود نفس‌‌گیر در بازار کاغذ


حمید نیکدل رئیس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم‌، از رکود شدید حاکم بر بازار کاغذ خبر داد و گفت: قیمت‌ها در بازار کاغذ چند هفته‌ای است که با کاهش مواجه شده است ولی هم‌چنان بازار کاغذ و مقوا با رکود مواجه است.

وی ادامه داد:  این رکود،‌ با پایان سال تحصیلی،‌ پایان نمایشگاه کتاب و خروج ناشران از بازار کاغذ و … توام شده است و همین فضای بازار را نفس‌گیر کرده است.

نیکدل با اشاره به قیمت‌های فعلی در بازار کاغذ و مقوا گفت:  هر بند کاغذ تحریر 70 در 100 با گرماژ 70 گرم بندی یک میلیون و 650 تا یک میلیون و 680 هزار تومان قیمت‌گذاری شده است. اما خرید و فروش بسیار پایین است،‌ هم‌چنین کاغذ نیز بسته ای 198 هزار تومان است.

وی قیمت‌های فعلی در بازار کاغذ و مقوا را تاحدودی مطابق با واقعیت دانست و گفت:‌ تصور نمی‌کنم که قیمت‌ها کاهش جدی‌‌تری داشته باشد. 

نیکدل در پایان با اشاره به شرایط دشوار واردات کاغذ نیز گفت:‌ متاسفانه روند ثبت سفارش‌ها طولانی شده و تخصیص ارز به ناشران بالای 5 ماه طول می‌کشد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

شعری برای قهرمانان خرمشهر


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از نویسندگان و شاعران کشور همزمان با فرارسیدن سالروز فتح خرمشهر، با انتشار تازه‌ترین مطالب، یاد شهدای حماسه‌ساز را گرامی داشتند. 

 

احمد رفیعی، شاعر، نیز در تازه‌ترین شعر خود، به یکی از دیوارنوشته‌های معروف در جریان فتح خرمشهر اشاره کرده است. سروده او را می‌توانید در ادامه بخوانید: 

ما آمدیم‌.‌.. اما نبودید

پروانه بودید و پیِ پروا نبودید
عین یقین بودید در رؤیا نبودید

در هاله ابهام بود امروز ایران
دیروز اگر قربانی فردا نبودید

در سنگر عشق آفرینی لحظه لحظه
یار شما بوده خدا تنها نبودید

نام سلحشوری زمین می‌ماند اگر که
ای اهل خرمشهر در دنیا نبودید

دل را به دریای فداکاری سپردید
هرچند خودهم کمتر از دریا نبودید

یادم نرفته هرچه انشا می‌نوشتم
حتی نشد یکبار در انشا نبودید

مایی نبود امروز شاید اصلاً اینجا
دیروز اگر با جان به فکرما نبودید

جئنا لنبقی روی دیوارت نوشتند
زیرش نوشتید آمدیم اما نبودید

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

۱۰۲ روایت مردمی از امام جمعه مردمی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «مردم پناه» به همت مرکز روایت حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی، در 212 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب 102 خاطره مردم از امام جماعت شهید تبریز را روایت می‌کند؛ مردی که از مردم بود و پناه آنها. شهید آیت‌الله آل هاشم مردی بود که در میان مردم می‌زیست و با منش اخلاقی خود، حتی افرادی را که دل در گرو انقلاب نداشتند، مجذوب می‌کرد.

در مقدمه کتاب آمده است: «خبر شهادت سرنشینان پرواز اردیبهشت که پیچید، لابه‌لای روایت اشک‌ها و حسرت‌ها، یک کلمه را زیاد می‌شنیدیم: «ائل دار و مردمی». این کلمه شده بود فصل مشترک همۀ روایت‌ها، به خصوص روایت‌های مردم از آیت‌الله آل هاشم؛ امام جمعه‌ای که تراز جدیدی از امام جمعه بودن و مدیریت و تربیت ایجاد کرده بود. این تراز در عالم واقع جدید بود، اما در حقیقت نه. اصلاً بنا بود روحانی همین‌طور مردمی باشد؛ دوشادوش مردم رنج دیده. بنا بود امام جمعه همین‌طور باشد؛ در کنار مردم و همدرد با آنها. انگار زمان ما را بلعیده بود و منشور روحانیت امام خمینی(ره) شده بود گمشده جامعه و حالا که نمونه‌اش را در گوشه‌ای از شمال غرب کشور پیدا کرده بودیم، باید به همه نشان می‌دادیم منشور روحانیت نه تنها اصطلاحی انتزاعی نیست؛ بلکه حتی می‌تواند ما به ازای بیرونی داشته باشد.»

کتاب , سوره مهر , شهدای خدمت ,

برای تدوین این کتاب، خاطرات مردم شهر با برگزاری پویش «روایت سید شریف شهید» گردآوری و منتخب آنها با هدف یکسان‌سازی قلم، بازنویسی شده است. گزیده‌ای از این روایت‌ها را می‌توانید در ادامه بخوانید:

اتاق مخصوص

ارتباطش با خانواده شهدا طوری بود که انگار برادر خودش شهید شده است و این‌ها خانواده او هستند. هوایشان را خیلی داشت. با حاج حسن مشهدی عبادی، مسئول روابط عمومی تبلیغات ارتش تبریز، هماهنگ می‌کرد تا در عیدهای پیش‌رو حتماً به دیدار خانواده شهدا بروند. بعضی مراسم‌ها مثل سالگردها و ختم‌ها یا مراسم‌های مذهبی هم بود که خودش از طرف ارتش و مساجد برگزار می‌کرد.

تأکید می‌کرد که حتماً خانواده شهدا و جانبازان را دعوت کنند. با اطمینان می‌توانم بگویم مجلس ختم یک شهید را هم از دست نداد. برای جانبازان خیلی احترام قائل بود و به آنها اهمیت می‌داد. روزهایی که تبریز بود یا در بیمارستان به عیادتشان می‌رفت یا در خانه به دیدارشان.

 یکی از اتاق‌های بیمارستان ارتش را به پشتیبانی از جانبازها اختصاص داده بود آنجا را پر از وسایل ضروری کرده بود. هر جانبازی که می‌خواست ترخیص شود، از آنجا سهمیه داشت: رخت و لباس تمیز و مرتب خوراکی و پول سهمیه‌اش را که می‌گرفت، راهی خانه‌اش می‌شد.

نهی عملی

-حاج آقا، فلانی اصلاً روزه نمی‌گیره.

-از کجا می‌دونین؟

-خیلی راحت روزه خواری می‌کنه.

-خب شاید کسالت داره.

حاج آقا آل‌هاشم سعی داشت از اشتباه‌ها چشم‌پوشی کند، ولی این‌بار ظاهراً قضیه جدی شده بود، چند نفری این خبر را به ایشان گزارش کرده بودند. چند روز دیگر گذشت اما همچنان این ماجرا تکرار می‌شد. یک روز حاج آقا گفت: «به این آقا بگین بیاد دفتر!» چند نفر دیگر از کارکنان هم در دفتر بودند تا این آقا وارد اتاق شد، حاج آقا گفت: بابا من ایشون رو می‌شناسم، این مرد اصلاً اهل روزه‌خواری نیست. من هم فکر کردم کیه که می‌گن روزه نمی‌گیره. بعد هم به آن همکار گفت: شما بفرمایین سر کارتون اشتباه شده.

از آن روز به بعد این شخص دیگر روزه‌خواری نکرد و همیشه هم در نماز جماعت‌ها حاضر بود.

عیادت از نقاش شهدا

همسرم، آقای کریم‌نژاد، اطلاع داد که حاج آقا آل‌هاشم می‌خواهد به عیادت استاد مرتضی شریفی برود. استاد شریفی از اوایل انقلاب در زمینه هنر انقلابی فعالیت می‌کرد. زمانی که رایانه نبود، پوسترهای دستی طراحی می‌کرد. اوایل حضور حاج آقا آل‌هاشم در تبریز، استاد در بستر بیماری افتاد. حاج آقا وقتی اطلاع پیدا کرده بود به همسرم گفته بود که برای عیادت هماهنگ کند.

من 20 سال شاگردی استاد را کرده بودم و رفت و آمد داشتیم. زودتر رفتم به منزلش تا مقدمات پذیرایی را آماده کنم. وقتی گفتم قرار است امام جمعه بیاید عیادت، هم ذوق کرد و هم تعجب: «مگه امام جمعه هم میاد دیدن کسی مثل من؟ این دیدار برای من هم تازگی داشت و هیجان داشتم بدانم چطور جلو می‌رود. وقتی همسرم زنگ زد و گفت نزدیک خانه‌اند، جلوی در رفتم. یک تاکسی زرد رنگ ایستاد جلوی خانه و حاج آقا از آن پیاده شد. نه محافظی در کار بود نه تشریفاتی. آمد داخل و با استاد دیده‌بوسی کرد. بعد از احوال‌پرسی سراغ آثار استاد رفت، یکی یکی کارها را با دقت می‌دید و گاهی درباره برخی از آنها با استاد حرف می‌زد. مشخص بود رفتارش از روی علاقه است نه از سر بازکنی. جلوی یک تابلو ایستاد و شروع کرد به تحسین از هنر استاد. تابلوی نقاشی شهید آذرآبادی حق بود.

کتاب , سوره مهر , شهدای خدمت ,

چند قدم بعد که به تابلوی شهید دیگری رسید، دوباره شروع کرد به تعریف و تمجید از اثر. خیلی خاکی و متواضع پای درد دل استاد شریفی نشست. قرار بود بسازبفروشی خانه استاد را بازسازی کند و او مجبور بود مدتی در خانه اجاره‌ای زندگی کند. خانه جدید جای مناسبی نداشت که استاد آثارش را نگهداری کند. حاج آقا تا مدت‌ها پیگیر محل مناسب برای آثار ایشان بود. با اینکه نتیجه‌ای نداشت، نفس این پیگیری برای همه ما ارزش داشت و دلگرممان می‌کرد که در استان کسی به هنرمند و هنرش بها می‌دهد.

عینک حاج آقا

-حاج آقا تشریف می‌برین مراسم افطاری؟

-من خونه خواهرم مهمونم. احتمال داره نرسم.

ماه رمضان بود و تازه به تبریز آمده بودند. یکی از هیئت‌ها برای مراسم افطاری کارت دعوتی فرستاده بود. از من که پرسیدند چطور حاج آقا آل هاشم را دعوت کنیم؟ گفتم: «خودتون برین پیش حاج آقاد و دعوتنامه رو بدین بهشون.» بعد از آن روز هی از من پیگیر بودند که حاج آقا می‌آد؟ نمی‌آد؟

اوایل حضور حاج آقا در تبریز بود و برای رفتن به جاهایی که نمی‌شناخت، احتیاط می‌کرد. چون بزرگان زیادی هم دوروبرش بودند به خودم جرئت نمی‌دادم حتی چیزی را پیشنهاد کنم. چون هیئت از من پیگیر بود، مجبور شدم زنگ بزنم و جویا شوم که گفتند مهمان‌اند. اصرار نکردم و گفتم: «حاج آقا هر طور راحت باشین ما در خدمتیم و قطع کردم.»

10 دقیقه‌ای گذشته بود که دوباره تماس گرفتند که کجایی؟ گفتم: «دارم میرم همون هیئت افطاری.» گفت: «همون جا جلوی در باش.» من هم رسیدم. پرسیدم: «حاج آقا آخه شما مهمون بودین؟»

گفت: «نه احساس کردم شاید بعداً بگن چون مسیر فکری هیئت خاصه، آل هاشم نمی‌آد.»

 این هیئت با فضاهای انقلابی و دفتر امام جمعه زیاد مأنوس نبود. تا وارد مجلس شد، همه بهت‌زده نگاه می‌کردند. انگار هیچ‌کس انتظار نداشت حاج آقا برود؛ حتی متولیان خود هیئت. افطار کرد و حدود 20 دقیقه‌ای نشست، بعد عذرخواهی کرد: «من خونه خواهرم مهمونم و باید برم.» خداحافظی کرد و رفت.

با یکبار آمدن کاری کردند کارستان. اهل آن هیئت و حتی خانواده‌هایشان را جذب انقلاب و نماز جمعه کردند. همان جا به ایشان گفتم: «حاج آقا، عینک شما هم انقلابیا رو می‌بینه و هم اونایی رو که با انقلاب مأنوس نیستن. شما امام جمعه هر دو هستین.»

تربیت پینگ‌پنگی

وسط بازی بود که فرمانده لشکر را صدا کردند، پای تلفن بازی نصفه ماند. حاج آقا عصرها با فرمانده لشکر پینگ‌پنگ بازی می‌کرد. بازی‌اش هم خیلی خوب بود و اغلب هم همه‌مان را می‌برد. فرمانده رفت جواب تلفن را بدهد. حاج آقا رو کرد به یکی از کارکنان که آنجا توی سالن ایستاده بود.

-تو بیا ببینم چیزی بلدی؟

او هم رفت پای میز. سرویس دست حاج آقا بود. تا طرف دستش را برد بالا که جواب سرویس را بدهد یک دسته کارت پاسور از توی جیبش ریخت روی زمین و میز. فرصت نشد تعجب کنیم یا نگران شویم. یک دفعه حاج آقا رو کرد به یکی از همراهانش.

-آقای فلانی بیا اینجا بیا!

تا طرف خواست به خودش بجنبد، حاج آقا بدون وقفه هی حرف توی حرف آورد.

-بدو ! بدو برو به فرمانده لشکر بگو فلان چیز چطور شد و فلان … جملات اصلاً مفهوم نبودند. مشتی کلمه درهم می‌گفت.

همین‌طور که تندتند از طرف می‌خواست کاری کند که اصلاً معلوم نبود چه کاری است، راه افتاد.

بابا به تو می‌گم… اصلاً ولش کن بذار برم خودم بهش بگم! و راهش را کشید و به سمت اتاقش رفت. همه این بازی‌ها را درآورده بود تا آن نیرو فکر کند اصلاً حاج آقا پاسورها را ندیده است. همیشه همین‌طور بود، هر وقت خطایی از کسی سر می‌زد، کم‌کاری یا لغو دستور طوری خودش را به ندیدن می‌زد که از خجالت آب می‌شدیم.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

۱۸ سال بلاتکلیفی و مرگ تدریجی خانه آل احمدها


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، خواهرزاده زنده‌یادان شمس و جلال آل احمد در یادداشتی نسبت به روشن نبودن تکلیف خانه پدری آل احمد و طولانی شدن این پروژه زیر سایه سکوت مسئولان انتقاد کرد. 

یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

مرگ تدریجی مواریثِ فرهنگی

(نقد عملکرد وزارت میراث فرهنگی و توابعش، از جمله درباره مرمت خانه پدری آل‌احمدها)

لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ

(آیة 2، سوره الصف)

خانه تاریخی آیت‌الله حاج سید احمد طالقانی (پدر جلال و شمس آل احمد) واقع در محله پاچنار تهران، در سال 1383 در فهرست آثار ملی ثبت شد و در سال 1385 برای مرمت و بازسازی در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار گرفت. وزارتخانه مزبور هم 15 سال بعد، یعنی در تاریخ 28/2/1400، این خانه را به سرمایه‌گذار منتخب خودش واگذار کرد تا عملیات مرمت را انجام دهد و کار تا تاریخ 28/2/1401 به پایان برسد.

 از طرف دیگر، چون این پروژه پس از 18 سال به نتیجه‌ای نرسیده بود، لذا در اسفند 1402 موضوع در شورای اسلامی شهر تهران مطرح و تصویب شد که این پروژه با حمایت شهرداری تهران احیا شود و در پاییز 1403 به بهره‌برداری برسد، اما آنچه پس از 18 سال در دست است، تنها سکوت است و بی‌خبری و این پرسش مقدر که: برادران و خواهران محترم! چرا چیزی را می‌گویید که بدان عمل نمی‌کنید؟

قبل از ورود به بحث اصلی، باید به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا بناهای تاریخی مهم‌اند و چرا باید آنها را مرمت و بازسازی کنیم؟ زیرا:

*بناهای تاریخی نمایانگر ریشه‌های ما هستند و نشان می‌دهند که چه کسانی بوده‌ایم، چگونه می‌زیسته‌ایم، و از چه مسیری به امروز رسیده‌ایم. بدون برخورداری ازین حافظه، دچار گسست فرهنگی خواهیم شد و نسل‌های بعدی هم بی‌ریشه خواهند ماند.

* بازدید از یک بنای تاریخی، بیشتر از خواندن ده‌ها صفحه کتاب مؤثر و ارزشمند است و کودکان و نوجوانان با لمس واقعی تاریخ، بهتر یاد می‌گیرند و عمیق‌تر احساس هویت می‌کنند.

* بسیاری از بناهای تاریخی شاهکارهای معماری‌اند و با بی‌توجهی و تخریب آن‌ها، بخش مهمی از گنجینة هنری و خلاقیت بشری از دست خواهد رفت.

* بناهای تاریخی جاذبه‌های مهم گردشگری‌اند و موجب جذب توریست، ایجاد شغل و درآمدزایی می‌شوند.

پرسش بعدی این است که چرا با وجود مزایای مزبور، موضوع مرمت و بازسازی بناهای تاریخی در کشور خودمان دچار چالش‌های مداوم و ظاهراً لاینحل است؟

 مهمترین چالش‌ها درین راستا عبارتند از: ضعف آموزش عمومی، بی‌توجهی فرهنگی، وجود تعارض بین نهادهای مسئول، کمبود منابع مالی، فقدان تخصص و آگاهی‌های کارشناسی و سرانجام، گرفتارشدن در دام مرمت‌های غیرعلمی و غیراصولی.

متخصصان این حوزه معتقدند که راهکارهای فایق آمدن برین چالش‌ها عبارتند از:

1) آموزش همگانی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی،

2) تربیت مرمت‌گر متخصص و متعهد،

3) جلب و افزایش مشارکت بخش خصوصی، البته همراه با نظارت دقیق و کافی، ولی نه مزاحم و خفه‌کننده،

4) تدوین قوانین مناسب و اجرای متعهدانه آنها برای حفاظت واقعی از مواریث فرهنگی و تاریخی.

حال ببینیم درین رابطه چه کرده‌ایم و به چه نتایجی رسیده‌ایم؟

سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی و گردشگری ایران از وجود بحران در مرمت آثار تاریخی سخن گفته و به¬صراحت از حضور “دلالان” یاد کرده است و واگذاری پروژه‌های مرمتی به “پیمانکاران فاقد صلاحیت علمی”. یکی از مرمتگران بناهای تاریخی هم از فرایندهای معیوب در واگذاری پروژه‌های مرمتی گفته است: وقتی که مرمت آثار تاریخی به رقابت بر سر کمترین رقم مناقصه‌ها ختم می‌شود، نتیجه چیزی جز تخریب تدریجی هویت معماری ایران نخواهد بود!

اخبار ناگوار تازه‌ای هم که از سوی خودِ وزارتخانه مربوطه شنیده می‌شوند، بی‌اعتنایی به تذکرات و راهکارهای علمی و دلسوزانه است و متقابلاً رفتن به دنبال نگاهی سطحی و سوداگرانه، یعنی اجاره دادن فضای بناهای تاریخی با عنوان‌های فریبنده‌ای مانند “نمایشگاه صنایع دستی”، یعنی عملاً نقض هویت اصلی بناها و ساختن بازاری برای فروش کالاهایی کاملاً بی‌ربط، همراه با نصب سازه‌های فلزی، یا چادرهای برزنتی با انبوه بنرها و تابلوها و تخریب منظر بناهای تاریخی.

و اما برگردیم به موضوع مرمت خانه پدری جلال و شمس آل‌احمد که قرار بود سه سال پیش به پایان برسد، ولی هنوز دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل! به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مسئول مرمت و احیای خانه پدری آل‌احمدها درباره علل تأخیر در اجرای پروژه، ضمن اشاره به مشکلات اداری، همچون اخذ تأییدیه‌ها و دست‌اندازی‌های اداری، گفته است: قرارداد ما برای سال 1399 بود و تأخیرهای لحاظ شده تأثیری در هزینه‌های ما که اکنون 400 برابر بیشتر شده نداشت. هر روز هم با چالش جدیدی روبرو می‌شویم.

وی در ادامه ضمن اشاره به عدم دریافت وام برای عملیات ترمیم، گفته است: صندوق احیا هر روز سنگی تازه جلوی پایمان می‌اندازد. یک روز صورت‌وضعیت را بهانه می‌کند و یک روز ریز متر می‌خواهد. یک روز می‌گویند دریافت وام ربطی به صورت‌وضعیت ندارد و یک روز دیگر چیز دیگری می‌گوید. گویی کارشناسان صندوق بهره‌برداری و احیای خانه‌ها و بناهای تاریخی، سلیقه‌ای عمل می‌کنند و استانداردی در این خصوص وجود ندارد!

بدون تردید، ادامه این روند نتیجه‌ای نخواهد داشت جز “مرگ تدریجی” میراث تاریخی و فرهنگی کشورمان.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

شمه‌ای از شکوه سیرت صادق آل محمد(ع)


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «فواره گنجشک‌ها»، نوشته محمود پوروهاب از جمله معدود آثاری است که تلاش دارد بخشی از شکوه سیرت امام صادق(ع) را برای گروه سنی کودک در قالب داستان روایت کند.

کتاب حاضر شامل 32 داستان کوتاه است که نویسنده در هرکدام، به بخشی از خصائص اخلاقی و سیره این امام همام اشاره کرده است. حکیمه سادات نظیری، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته، نگاهی انداخته است به این اثر از پوروهاب. این یادداشت در آستانه سالروز شهادت صادق آل محمد(ع) به این شرح منتشر می‌شود:

زندگی اهل بیت(ع) پس از شهادت سیدالشهداء دگرگون شد. خلفای بعد از یزید، می‌دانستند که دیگر آزار و اذیت امام جامعه و به شهادت رساندن ایشان بهای بسیار سنگینی دارد پس…

«فواره گنجشک‌ها» داستان زندگی امام جعفر صادق(ع) است. داستان‌هایی روان و دلنشین که از کودکی و تولد امام آغاز شده و روزهای امامت امام محمدباقر(ع) و شهادت ایشان را نیز نشان می‌دهد. این کتاب به خوبی نشان می‌دهد که خلفای پس از یزید، چطور امام را در سخت‌ترین لحظه‌ها محاصره می‌کردند و همین نکته سختی کار ائمه را نشان می‌دهد.

 

داستان‌های کتاب از زوایای مختلفی نوشته شده و جنبه‌های گوناگونی از زندگی امام صادق(ع) را به ما نشان می‌دهد. مثلاً داستان تولد امام از زبان دخترک کوچک و شیرین زبانی روایت می‌شود که دختر خادمه خانه است و با تولد امام، انگار که فواره گنجشک‌ها را احساس می‌کند. گنجشک‌هایی که می‌پرند و سروصدا می‌کنند و شادترین لحظه عمرشان را جشن می‌گیرند.

گاهی هم داستانی می‌خوانیم از سیاست بازی خلفا و اذیت و آزارهایی که برای تحقیر یا توهین به اهل بیت ترتیب می‌دادند. برخی داستان‌ها هم ما را می‌نشاند پای نور امام و حال و هوای حجره و زندگی باصفای امام ششم شیعیان را به تصویر می‌کشد.

مولای ما جعفر صادق(ع) بیشترین شاگردان را در طول سال‌های امامت اهل بیت، تربیت فرموده است. این شاگردان بعدها کتاب نوشته‌اند، خودشان تدریس کرده و شاگردان بیشتری را از نور علم امام سیراب کرده‌اند.

زندگی امام ششم شیعیان از جهات بسیاری قابل توجه است؛ چرا که با جهان ما سوای همه نکاتی که در عصر اهل بیت وجود دارد، به جهت علمی بودن همبستگی بالایی دارد. شاید خواندن خط به خط زندگی امام هم برای ما واجب باشد. برای ما شیعیانی که در عصر علم‌زدگی زندگی می‌کنیم و بسیار می‌بینیم که مسلمانان و علی الخصوص شیعیان را محکوم به عقب‌ماندگی می‌کنند.

«فواره گنجشک ها» تلاش درخشانی از محمود پوروهاب است تا شده حتی یک گام به امام جعفر صادق(ع) نزدیک شویم. اما این گام گام اول است.

امروز یکی از بزرگترین جهادها می‌تواند جهاد علمی باشد چرا که اگر جهاد علمی شاخ ظلم را نمی‌شکست این‌همه شهدای هسته‌ای و دانشمند نداشتیم. همین امر نشان می‌دهد علم‌اندوزی و پیشرفت روز افزون کشورهای اسلامی، دشمن را چنان به زمین می‌کوبد که اینطور دست به ترور می‌زند.

«فواره گنجشک‌ها» داستان است. داستان‌های کوتاهی که حتی نوجوانان می‌توانند بخوانند و لذت ببرند. همین آینده سازان جوان و غیور.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

برپایی پنج روز نمایشگاه مجازی اختصاصی برای کتابفروشان


به گزارش گروه فرهنگی  خبرگزاری تسنیم،‌ ابراهیم حیدری، قائم‌مقام نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با اشاره به اینکه با تدبیر شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب، مشکل ناشران برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران در قالب و فرمی تازه حل شد، عنوان کرد: در پی اعتراض تعدادی از کتاب‌فروشان به این تصمیم، ستاد اجرایی نمایشگاه موضوع را مجدداً در شورای سیاستگذاری مورد بحث قرار داد که اعضا پس از تبادل‌نظر مجدد بر رأی قبلی خود اصرار داشتند؛ اما تأکید کردند که معاونت فرهنگی به اشکال دیگر از کتاب‌فروشان در طول سال حمایت کند.

وی ادامه داد: برای رسیدن به شکلی کم‌خطر و ایده‌آل که نه‌تنها عاری از تعارض منافع و بلکه موجب ثمربخشی و افزایش رضایت‌مندی همه دست‌اندرکاران و علاقه‌مندان کتاب نیز باشد، مقرر شد از بابت تجربیات گذشته و هم‌فکری و تبادل نظر اقدامی صورت پذیرد که منافع ذی‌نفعان تأمین شود.

حیدری افزود: در نهایت تصمیم بر آن شد تا در امتداد نمایشگاه امسال از روز 28 اردیبهشت به مدت پنج روز، امکان فروش به صورت جداگانه فقط برای کتابفروشان مهیا شود و ضمن اختصاص یارانه‌ای جداگانه تا 10 میلیارد تومان برای آن‌ها، فرصت خرید برای کسانی که یارانه خود را در نمایشگاه کتاب مصرف نکرده‌اند نیز از کتابفروشان فراهم شود و در عین حال هزینه ارسال این کتاب‌ها نیز توسط موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران برای خریداران پرداخت شود، علاوه بر آن تصمیم گرفته شد که از کتابفروشان در طول سال در قالب‌های مختلف طرح‌های فصلی به شکل حضوری و مجازی، مناسبت‌های مختلف، حمایت شود.

وی ادامه داد: این امر به طور قطع باعث مشکلاتی در روند اجرا برای مجری نمایشگاه می‌شود؛ ولی باتوجه‌ به نگاه معاونت فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص حمایت از همه صنوف نشر سعی می‌کنیم با استفاده از ظرفیت‌ها و توانایی‌ها این رویداد مهم را با کمترین مشکل برگزار کنیم تا بتوانیم خدمات خود را به‌صورت گسترده به کلیه هم‌وطنان خود در اقصی‌نقاط کشور ارائه کنیم.

 قائم‌مقام نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران افزود: امید است این شکل مشارکت ذی‌نفعان اصلی صنعت نشر موجب رضایتمندی هر دو گروه ناشران و کتاب‌فروشان و بیش از آن، خشنودی علاقه‌مندان و خریداران کتاب را موجب شود و تجربه حاصل از آن در کنار همراهی و هم‌فکری اصحاب نشر و فعالان اصلی صنعت نشر در نمایشگاه کتاب سالهای آینده به کار آید.

حیدری تأکید کرد: با توجه به اینکه حمایت از حلقه‌های مختلف نشر از جمله وظایف معاونت امور فرهنگی است در طول سال‌های گذشته تلاش شده است به اشکال مختلف در دولت‌های گذشته از صنوف مختلف نشر حمایت شود، یکی از این حلقه‌ها کتاب‌فروشی‌ها است که نقش به‌سزایی در ترویج کتاب‌خوانی، رونق اقتصاد نشر دارد و به همین دلیل معاونت امور فرهنگی در قالب‌های مختلف مانند طرح‌های فصلی، بازار کتاب، حضور در نمایشگاه کتاب از این صنف حمایت می‌کند. اما یکی از اقداماتی که در دو سال اخیر در حمایت از این صنف اتفاق افتاده حضور کتاب‌فروشی‌ها در بخش نمایشگاه مجازی است که این حضور با اعتراض ناشران سراسر کشور مواجه شد و هم در شکل اجرای نمایشگاه مشکلاتی را به وجود آورده است که باعث اختلاف دیدگاه‌های متعدد در این موضوع شد.

وی در پایان گفت: با توجه به اختلاف دیدگاه‌های زیادی که بین صنوف مختلف نشر در خصوص حضور کتاب‌فروشان در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران وجود داشت، این موضوع در شورای سیاست‌گذاری سی و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران  مطرح و پس از بحث‌وبررسی تصمیم گرفته شد که کتاب‌فروشی‌ها در نمایشگاه حضور نداشته باشند، ولی به اشکال مختلف از آنها در طول سال حمایت شود.

خبرگزاری تسنیم‌، امروز در گزارشی با عنوان «طرح جدید ارشاد برای کتابفروشان فرصتی برای حمایت یا رفع تکلیف؟» ضمن ارائه جزئیاتی از این طرح به ایرادات و نواقص آن نیز پرداخت.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم