حافظ شیرازی به روایت شمس لنگرودی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، حافظ‌پژوهی از جمله موضوعات مورد توجه پژوهشگران و صاحب‌نظران طی یک سدهٔ گذشته بوده است. آثاری که در این حوزه طی این مدت منتشر شده، وجه گوناگونی از شعر خواجه شیراز را پیش چشم مخاطبان و ادب‌دوستان قرار داده است. 

کتاب “دیوان اشعار حافظ” به تصحیح شمس لنگرودی از جمله تازه‌های نشر در این حوزه است که در روزهای پایانی سال‌ گذشته منتشر شد و در حال حاضر به چاپ دوم نیز رسیده است. لنگرودی که از شاعران نام‌آشنای روزگار ماست و زبان شعرش قابل تامل است، در اثر جدید خود نیز به این وجه از شعر خواجه توجه کرده و براساس شناختی که از شعر حافظ دارد، از میان پیشنهادات مصححان، واژه‌ای را انتخاب کرده است. در واقع، همانطور که او توضیح می‌دهد، برخلاف دیگر مصصحان دیوان حافظ، نسخه‌ای را اساس قرار نداده است:

دیوان‌های موجود حافظ از دو گروه بیرون نیست، یا مصححی نسخه‌ای کهن نزدیک به زمان حافظ یافته(به این امید که نسخه دست‌نخورده‌تر و اصیل‌تر است) آن را نسخه اساس قرار داده و دیگر نسخه‌های خطی و چاپی را با آن سنجیده و نسخه‌ای چاپ کرده است، یا اینکه مثل شاعر بزرگمان احمد شاملو اعلام کرده است که من بعضی از کلمات را بدون توجه به هیچ نسخه موجود بنا به درک و ذوق خودم عوض کرده‌ام. ولی با توضیحاتی که داده‌ام پیداست که فقط ایشان نبود که بنا به ذوق و درک خود کلمات را عوض و سطور را جابجا کرده است، پیشینیان نیز همه همین کار را کرده‌اند؛ بدون آنکه بگویند و اعلام دارند. 

 

فرق دیوان حاضر با دیگر چاپ‌ها در این است که من نسخه‌ای را نسخه اساس قرار نداده‌ام و جر در چند مورد به خواست و ذوق خود نیز کلمه‌ای را تغییر نداده‌ام. من از میان واژه‌ها و سطور پیشنهادی مصحیحن دیوان حافظ واژه‌ها و سطوری را برگزیده‌ام که به لحاظ معنایی و موسیقیایی، حافظانه‌تر باشد. 

به نظر می‌رسد کتاب “درک من از درک حافظ و زیبایی‌شناسی او” که قرار است از سوی انتشارات نگاه منتشر شود، تکمیل‌کننده تصحیح شمس و روشن‌کننده نوع نگاه او به خواجه شیراز باشد. شمس، برخلاف بسیاری از حافظ‌پژوهان، معتقد است، حافظ، عارف نبوده و عرفان تنها محملی برای بیان شعر بوده است:

ما از دیوان حافظ، مثل هر اثر هنری دیگر، انتظار یکدستی ایدئولوژیک نداریم. دیوان حافظ اثری هنری است که طی سالیان و در لحظات و حالات متفاوت نوشته شده است و هر شعرش گویای احوال و افکار آن روز و آن لحظه است. با این همه در دیوان او عناصر پررنگ و مؤثر تکرارشونده‌ای وجود دارد که نوعی جهان‌بینی را القا می‌کند؛ فضایی خیامانه و عارفانه که نه خیامی است و نه الزاماً عرفانی. آسان‌گیری، هیچ بر هیچ بودن کار جهان، گرایش به شادخویی، امیدواری، طنز، نوعی سلوک با مردم و حاکمان جملگی در موسیقی و بازی زبانی رندانه‌ای ارائه می‌شود که رنگ و لعاب خیامانه-عارفانه دارد و حافظه‌اش می‌خوانیم، از وجوه پررنگ دیوان حافظ است. 

لنگرودی در دیوانی که ارائه کرده است، چند موردی نیز دست به تغییر زده است از جمله آنکه: در شعر «ساقی بیا که یار ز رخ پرده بر گرفت/ کار چراغ خلوتیان باز در گرفت» در جایی می‌خوانیم: «زین قصه هفت گنبد افلاک پر صداست/ کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت». بعضی نسخ این بیت را ندارند. بعضی نیز به جای «ببین» نوشته‌اند «مبین». من با توجه به موسیقی شعر در این سطر به جای ببین، «نگر» را قرار داده‌ام. …

شعر حافظ را می‌توان از این جهت که همواره مورد توجه اهل فن بوده، با دیگر آثار شاعران متمایز کرد. اشعار خواجه شیراز در کنار قداستی که برای عامه مردم دارد، برای متخصصین و پژوهشگران ادبی اثری است پر رمز و راز که کوشیده‌اند با ارائه تصحیح‌های مختلف، به نزدیک‌ترین دیوان به نظر او دست یابند؛ امری که دشوار می‌نماید، آن به دلیل آنکه خود حافظ بارها و بارها دیوان و اشعار خود را ویرایش کرده و دیوان او در طی قرون متمادی مورد توجه کاتبان مختلف بوده است. کتابت، یکی از علل اختلاف نسخه‌های مختلف یک اثر است اما وقتی پای شاعری چون حافظ در میان است، این اختلافات بیشتر هم می‌شود. 

شمس معتقد آنچه برای حافظ مهم بوده، شعر است؛ نه بیان مسائل عرفانی. همین باور، سبب شده تا شمس نگاهی از وجه زبانی به شعر خواجه داشته باشد. تصحیح او را می‌توان جزو تصحیح‌های ذوقی و نه انتقادی به شمار آورد. در تصحیح او غزلیات منتسب به خواجه نیز دیده می‌شود؛ اشعاری که به باور پژوهشگران از خواجه نیست اما در اکثر دیوان‌ها تکرار شده است؛ مانند غزل “المنة لله که در میکده باز است” که گفته می‌شود از حیدر بقال شیرازی است و غزل “برو به کار خود ای واعظ این چه فریادست” از سلمان ساوجی. 

از تصحیح مرحوم عبدالرحیم خلخالی، مشروطه‌خواه و ادیب، در سال 1306 تاکنون، آثار مختلفی با نگاه‌های انتقادی و ذوقی با محوریت تصحیح دیوان حافظ منتشر شد. از جمله آثار مشهور در این حوزه، تصحیح محمد قزوینی و قاسم غنی است که در سال 1320 منتشر شد و الان نیز بسیاری از چاپ‌های حافظ براساس آن است و شهرت بیشتری در قیاس با دیگر آثار مشابه دارد، اما به گفته کارشناسان؛ خالی از خلل نیست. 

از دیگر تصحیح‌های مورد توجه در این حوزه، “حافظ به سعی سایه”، اثر هوشنگ ابتهاج است که به دلیل کثرت منابع مورد استفاده قرار گرفته، قابل اعتناست‌. تصحیح دکتر پرویز ناتل خانلری به دلیل استفاده از منابع کهن‌تر و تصحیح سلیم نیساری(1387) که در آن 50 اثر مهم قرن 9 را بررسی کرده، از جمله تصحیح‌های انتقادی مورد توجه در این حوزه است. 

در کنار تصحیح به روش انتقادی، تصحیح به روش ذوقی نیز سابقه طولانی دارد، با این حال این آثار بیشتر مورد توجه مخاطبان عام است تا اهل تحقیق. از این میان، حافظ شاملو از دیگر آثار شهرت بیشتری دارد که عمدتاً مرهون نام شاملو و دیدگاه‌های سیاسی و البته مقدمه تند و تیز اوست که نوشت:

«به راستی کیست این قلندر یک لاقبای کفرگو که در تاریک‌ترین ادوار سلطه ریاکاران زهدفروش یک تنه وعده ستاخیز را انکار می‌کند، خدا را عشق و شیطان را عقل می‌خواند و شلنگ‌انداز و دست‌افشان می‌گذرد که: «این خرقه که من دارم در رهن شراب اولی/ وین دفتر بی‌معنی، غرق می ‌ناب اولی». یا تمسخر زنان می‌پرسد: «چو طفلان تا کی ‌ای زاهد فریبی/ به سیب بوستان و بوی شیرم» و یا آشکارا به باور نداشن مواعید مذهبی اقرار می‌کند که «من امروزم بهشت نقد حاصل می‌شود/ وعده فردای زاهد را چرا باور کنم؟»

به راستی کیست این مرد عجیب که با این همه، حتی در خانه قشری‌ترین مردم این دیار نیز کتابش را با قرآن و مثنوی در یک طاقچه می‌نهند، به طهارت دست به سویش نمی‌برند و چون به دست گرفتند، همچون کتاب آسمانی می‌بوسند و به پشیبانی می‌گذارند، سروش غیبش می‌دانند و سرنوشت اعمال و افعال خود را تمام بدو می‌سپارند. کیست این مرد کافر که چنین به حرمت در صف اولیاء الهی‌اش می‌نشانند؟»

انتشار این اثر از شاملو انتقادات بسیاری را به همراه داشت؛ از جمله نقد بهاالدین خرمشاهی بر این کتاب که خواندنی است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ترجمه «درس‌های یونانی» منتشر شد


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «درس‌های یونانی» نوشته هان کانگ به تازگی با ترجمه فریبا عرب زاده توسط نشر لگا منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده قصه زنی است که رابطه ای عمیق و شاعرانه با زبان و هستی برقرار می کند.

وقتی نام هان کانگ نویسنده کره‌ای را می‌شنویم، نخستین چیزی که به ذهنمان خطور می‌کند، زبان منحصربه‌فرد و روایت‌های عمیق و انسانی اوست که مرزهای ملیت، زمان و فرهنگ را درمی‌نوردد. هان کانگ با اثر گیاهخوار توانست جایزه بین‌المللی بوکر را از آن خود کند.

در قصه «درس های یونانی» کلاس درسی در سئول هست که در آن یک زن به استاد زبان یونانی خود نگاه و سعی می‌کند حرف بزند ولی صدایش را از دست داده. استاد هم که به‌تدریج بینایی‌اش کم و کمتر می‌شود، هر روز بیشتر متوجه این زن ساکت می‌شود و به‌زودی هر دو متوجه می‌شوند که دردی عمیق‌تر از بی‌صدایی و نابینایی، آن‌ها را به هم نزدیک می‌کند.

رمان «درس‌های یونانی» نوشته هان کانگ (برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۴) داستان پیوند این دو نفر و نامه‌ای عاشقانه و لطیف از ارتباط و عواطف انسانی است. رمانی پیرامون لطفِ نجات‌دهنده زبان، عواطف و ارتباط انسانی ‌است. این رمان به‌آرامی دو زندگی را که در کلاسی در سئول با هم برخورد می‌کنند را ترسیم می‌کند؛ زندگی یک معلم یونانی باستان در اواخر دهه سوم زندگی‌اش و در حال ازدست‌دادنِ بینایی‌اش، و زندگی شاگردش که مادری است جوان که درگیر نبردی کشدار برای گرفتن حضانت پسرش است و اخیراً برای بار دوم توانایی صحبت‌کردنش را از دست داده.

شخصیت معلم که داستانش از طریق نامه‌های اول‌شخص و تک‌گویی‌ها روایت می‌شود، واژه‌هایش را با حسرت گذشته به کار می‌برد؛ گویی که می‌کوشد تکه‌ای کوچک از نور خورشید را در زندگی خود حفظ کند. او با زمزمه‌ای از ناامیدی، برای زنی که زمانی دوستش داشته و شاید هنوز هم دارد، می‌نویسد و با دقتِ خاصی به توصیف جنبه‌های بصری خاطراتی که در خیال می‌گذراند، می‌پردازد. چهره‌های اقوام، گل‌هایی که از میان پله‌های ترک‌خورده می‌شکوفند،‌ مسیرهایی که کسی طی می‌کند تا به خانه برسد. آن‌ها زمانی که او نوجوان بود با هم آشنا شدند؛ اندکی پس از اینکه با خانواده از کره به آلمان نقل مکان کردند؛ جایی که او به کوری تدریجی مبتلا شد، و در دو دهه آینده به‌تدریج بر او غالب شد. او سال‌ها بعد به میهن خود بازگشته.

رمان «درس‌های یونانی» سفری‌ست به درونِ خود و به معنایِ بودن، در جهانی که گاه به نظر بی‌رحم می‌آید. کتاب درباره زنی‌ست که به‌تدریج صدای خود را در میانه سکوت می‌جوید و در این مسیر، رابطه‌ای عمیق و شاعرانه با زبان، بدن و هستی برقرار می‌کند. نثر هان کانگ، ظریف و گاه شکننده است و در این کتاب مخاطب را به بازاندیشی در مفاهیم آشنایی چون زبان، هویت و پیوند انسان با هنر دعوت می‌کند.



منیع: خبرگزاری مهر

جای خالی شعر کودک و نوجوان در قفسه‌ها؛ ناشران شعر نوجوان چاپ نمی‌کنند


بابک نیک‌طلب شاعر کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فعالیت‌های اخیرش گفت: آخرین کارم کتاب «آهای خورشید» است که انتشارات مهرسا آن را برای رده سنی خردسال و کودک منتشر کرده است. این کتاب در قالب یک مجموعه ۱۶ جلدی منتشر شده که هر جلد از آن گزیده‌ای از شعرهای یک شاعر کودک و نوجوان است. این شعرها به انتخاب آقای مصطفی رحماندوست گزیده شده‌اند. یک اتفاق خوب درباره این کتاب، انتشار یک نسخه صوتی به همراه نسخه مکتوب کتاب است که تجربه خوبی برای خردسالان و کودکان ایجاد می‌کند.

مدارس دیگر توجهی به کتاب‌ شعر نوجوان ندارند

وی با گلایه از بی‌توجهی به شعر کودک و نوجوان گفت: همه ما باید برای پیشرفت شعر کودک و نوجوان احساس مسئولیت کنیم. شعر کودک و نوجوان متولی ندارد و جایی نیست که شاعران دور هم جمع بشوند. خیلی از شاعران در شهرستان‌ها هستند و امکان حضور در تهران ندارند؛ باید با این شاعران ارتباط داشته باشیم.

این‌شاعر کودک قطع شدن ارتباط شاعران با مخاطب کودک و نوجوان را یکی دیگر از مشکلات این حوزه دانست و ادامه داد: ما قبلا در مدرسه‌ها و در جوامع ادبی و فرهنگی کودکان و نوجوانان حضور پیدا می‌کردیم، اما این ارتباط الآن حذف شده است. یک زمانی آموزش و پرورش خودش را موظف می‌دانست که کتاب‌های شعر کودک و نوجوان را بخرد و در مدرسه‌ها توزیع کند، اما الآن اصلا این اتفاق نمی‌افتد. یک زمانی وقتی وارد شهر کتاب می‌شدی، حداقل ۲۰ درصد از بخش کودک و نوجوانش شعر بود، اما الآن خیلی کم شده است. من قفسه‌های شهر کتاب را گشته‌ام؛ هیچ نوع شعر کودکی در آن‌ها نیست. نه اینکه بگویم فقط شعر کودک خوب نیست؛ بلکه شعر کودک بازاری هم نیست.

ناشران کتاب شعر کودک و نوجوان چاپ نمی‌کنند

نیک‌طلب گفت: هرچقدر فاصله بین مولف و مخاطب بیشتر شود، انگیزه سرودن هم کمتر می‌شود. همان‌طور که انگیزه نوجوانان و خانواده‌ها را برای خرید کتاب شعر نوجوان کم می‌کند. وقتی در قفسه کتاب‌فروشی‌ها و کتاب‌خانه مدرسه‌ها و… خبری از شعر نوجوان نباشد،‌ نوجوانان هم شعر را فراموش می‌کنند. وقتی این ارتباط دوسویه برقرار نباشد، ما دیگر نمی‌توانیم دغدغه‌های کودکان و نوجوانان را بفهمیم و منعکس کنیم. چنان که در شعر نوجوان نتوانسته‌ایم مسأله را بفهمیم و حل کنیم. اگر من شعری بگویم که حال و هوای یک نوجوان دانش‌آموز را روایت می‌کند، وزارت آموزش و پرورش اجازه نمی‌دهد در مجلاتش منتشر شود. چون که می‌گوید هدف ما این نیست که عشق را در نوجوانی مطرح کنیم، یا اینکه نمی‌توانیم شعری را که نوجوان در آن از مشکل درسی‌اش می‌نالد، منتشر کنیم.

وی در پایان درباره اوضاع نشر کتاب‌های شعر کودک و نوجوان گفت: ناشران هم چاپ کتاب شعر کودک و نوجوان را تمام کرده‌اند. یعنی به جز یکی دو انتشارات هیچ‌جا شعر چاپ نمی‌کنند؛ به‌ویژه شعر نوجوان. اگر یک ناشر در یک سال چند تا کتاب شعر نوجوان چاپ می‌کند، به نظرم آن سال معجزه شده است. مثلا سال گذشته که انتشارات مهرسا به همت آقای رحماندوست چند مجموعه‌شعر چاپ کرد، به نظرم واقعا معجزه بود. یا یک سال که کانون ۲۰ تا کتاب شعر کودک و نوجوان درآورده بود، واقعا کار بزرگی بود. در حال حاضر هم انتشار کتاب‌های شعر کودک و نوجوان کم است و هم آن مقداری که چاپ می‌شود تیراژ زیادی ندارد.



منیع: خبرگزاری مهر

یادداشت|پیوندی فراتر از یک ازدواج


به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، پژوهشگر و خواهرزاده جلال آل احمد، به‌مناسبت سالروز تولد سیمین دانشور نگاهی انداخته است به زندگی این زوج ادبی. یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است: 

سیمین دانشور و جلال آل‌احمد معروف‌ترین و مؤثرترین زوج ادبی ایران در دوران معاصر می‌باشند. این دو نویسنده در فروردین 1327 با یکدیگر آشنا شدند، کتاب‌های خودشان را به یکدیگر اهدا کردند (تصویر) و ازدواجشان در سی‌ام فروردین 1329 هم پیوندی بود فراتر از یک ازدواج معمولی، چون روابط شخصی، فکری و هنری آنان، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم گسترده و چندسویه‌ای داشت و عملاً باعث شد که عصر تازه‌ای در ادبیات معاصر آغاز شود.

این یادداشت نگاهی گذراست به تأثیرات این دو نفر بر رشد شخصیتی و ادبی یکدیگر و همچنین تأثیر روابط آنان بر ادبیات معاصر:

جلال آل‌احمد و سیمین دانشور گرچه از خاستگاه‌های متفاوتی برخاسته بودند، ولی هر دو تن به مسایل اجتماعی و فرهنگی جامعه حساس بودند و توجهی ویژه به این مسایل داشتند. این نقطة عطف موجب شده بود که دنیای پیرامون خود را مشترکاً ببینند و تجربه کنند، اما به سبک و قلم خودشان، به نقد مسایل اجتماعی بپردازند: آل‌احمد با قلمی تند و بی‌پروا و زهردار و دانشور با قلمی احساسی‌تر و هنرمندانه‌تر.

به علاوه، پیوند آنان موجب شده بود که سیمین دانشور در بستر روابط و مناسبات اجتماعی آل‌احمد، در فضای مردسالارانة دهه‌های 30 و 40 شمسی حضور یابد، صدای زنانة خاص خود را پیدا کند و سرانجام به “بانوی ادبیات داستانی” تبدیل شود. جلال آل‌احمد نیز تحت تأثیر نگاه زنانه و متعادل همسرش، توانست از سیاست‌زدگی‌های افراطی و فضای خشن مردسالارانه دهه‌های مزبور فاصله بگیرد، افق‌ فکری خود را وسیع‌تر و غنی‌تر سازد و با سبک و سیاقی هنرمندانه، وارد عرصة ادبیات شود و به نقد مسایل اجتماعی بپردازد. رگه¬های روشنی ازین تأثیر و تأثر متقابل را می‌توان در آثار ادبی آنان دید. به عنوان نمونه، رمان “سووشون” که شاهکار دانشور است، آکنده از دغدغه‌های اجتماعی، فرهنگی و هویتی، همراه با موضع‌گیری در برابر حضور نیروهای خارجی است. آل‌احمد هم در اثر معاشرت فکری با سیمین دانشور، در بسیاری از آثار خود، همچون “نفرین زمین” و “مدیر مدرسه”، با نگاهی عمیق‌تر و انسانی‌تر به دنیای پیرامون خویش پرداخته و به نتایج هنرمندانه‌تری دست یافته است.

 به این ترتیب، آن تفاوت خاستگاه خانوادگی و این نقطة عطف فکری موجب شده‌اند که آنان مکمل فکری یکدیگر باشند، چون هر کدام جهان را از زاویه‌ای دیگر می‌دیدند و این تنوع دیدگاه، باعث غنای آثار هر دو نفر می‌شد و مآلاً ادبیات معاصر را هم گسترده‌تر می‌کرد. از سوی دیگر، ازدواج رازآمیز و همزیستی نادر این زن و مرد نویسنده و روشنفکر، موجب شده بود که آنان به نمادی از پیوند فکری و هنری تبدیل شوند و نسل جوان‌تر جامعة روشنفکری کشور از آنان الگوگیری کند. برای اثبات این گزاره، روایتی معتبرتر از گفتارها و نوشتارهای خود آنان نسبت به یکدیگر نیست:

 دانشور درباره آل‌احمد: «جلال به من نوشتن یاد نداد، اما به من یاد داد خودم باشم. من اگر چیزی شدم، مدیون جلالم. او باور داشت که یک زن هم می‌تواند فکر کند و بنویسد.»

  آل احمد درباره دانشور: «سیمین برای من نه تنها همسر، که رفیق و همکار بود. ما با هم درد وطن داشتیم. اگر من تندتر می‌رفتم، او آهسته‌تر و عاقلانه‌تر مرا همراهی می‌کرد.»

 دانشور در باره همکاری با آل‌احمد: «جلال و من زیاد با هم بحث می‌کردیم. گاه مخالف بودیم، اما همیشه می‌فهمیدیم که هر دو، از درد یک خاک می‌نویسیم.»

  آل‌احمد در باره تأثیر دانشور: «سیمین آینه‌ای بود که وقتی به آن نگاه می‌کردم، می‌دیدم چقدر می‌شود در میان غوغای حرف‌های روشنفکری، دل آدمی را هم دید.»

بنابراین، می‌توان گفت که ازدواج جلال آل‌احمد و سیمین دانشور، تنها یک ازدواج معمولی و یک پیوند شخصی نبود، بلکه موهبتی بود که به رشد فکری و هنری خود آنان و غنای ادبیات معاصر منجر شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

«فراز و فرود دموکراسی» در کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فراز و فرود دموکراسی؛ از دوران باستان تا امروز» نوشته دیوید استاساویج به‌تازگی با ترجمه لی‌لا سازگار توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات دانشگاه پرینستون چاپ شده است.

دیوید استاساویج نویسنده این‌کتاب، فیلسوف سیاسی آمریکایی است که به‌خاطر آثار و افکارش درباره دموکراسی و اقتصاد سیاسی شناخته می‌شود و سال ۲۰۱۵ به عضویت آکادمی هنر و علوم آمریکا درآمد. او معتقد است وقتی طیف گسترده‌ای از جوامع انسانی را در نظر بگیریم، معلوم می‌شود رخدادهایی در مناطقی دورافتاده و زمان‌های خیلی دور رخ داده که ممکن است نکات عجیبی درباره نهادهای سیاسی امروز روشن کنند. دموکراسی اغلب در مناطقی شکوفا شده که اصلا انتظارش نمی‌رفته است. پس روایت دموکراسی فقط روایتی نبوده که بزرگان اندیشه در کتاب‌های مهم نوشته باشند. بلکه مردم هم در ساختنش سهم داشته‌اند؛ مردمی که برای حکمرانی بر خود به‌شیوه جمعی، به‌طور عملگرایانه دست به کار شده‌اند.

کاری که مولف «فراز و فرود دموکراسی» انجام داده، این است که برداشتش از تاریخ دموکراسی را گسترش دهد. او که بیش از ۲۰ سال درباره دموکراسی پژوهش کرده می‌گوید در دهه‌های اخیر، با گسترش روال انتخاب آزاد رهبران در دنیا، دموکراسی حالتی ناگزیر پیدا کرده و گویی برای کسانی که به آن گوش سپرده‌اند، ندای آینده بوده است. استاساویچ در این‌کتاب چگونگی تحول دموکراسی‌های غربی را هم بررسی کرده و می‌گوید دموکراسی امروزی، فقط یکی از شیوه‌های بالقوه سازماندهی امور است و زمانی که این‌نکته درک شود، موقعیت بهتری برای توجه به نحوه تکامل دموکراسی در آینده به وجود می‌آید.

کتاب پیش‌رو ۳ بخش اصلی دارد که ۱۲ فصل را در خود جا داده‌اند. «دموکراسی اولیه»، «واگرایی» و «دموکراسی مدرن» عناوین ۳ بخش کتاب هستند که بخش اول ۴ فصل «خاستگاه‌های فرمانروایی دموکراتیک»، «دموکراسی اولیه فراگیر بود»، «دولت‌های ضعیف دموکراسی را به ارث بردند» و «زمانی که فناوری پایه‌های دموکراسی را سست کرد» را شامل می‌شود.

فصل‌های پنجم تا هشتم کتاب در بخش دوم قرار دارند که از این‌قرارند: «توسعه نظام مبتنی بر نمایندگی در اروپا»، «چین، گزینه بدیل دیوانسالاری»، «دموکراسی در دنیای اسلام چگونه از میان رفت» و «دموکراسی و توسعه اقتصادی در بلندمدت».

«چرا انگلستان متفاوت بود»، «دموکراسی _ و برده‌داری _ در آمریکا»،‌ «گسترس دموکراسی مدرن» و «تجربه مستمر دموکراتیک» هم عناوین فصل‌های نهم تا دوازدهم این‌کتاب هستند که در بخش سوم قرار دارند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

سوئد مثالی از این‌پدیده را در اختیار می‌گذارد. حکومت سوئد که در ۱۹۰۱ نگران چشم‌انداز درگیرشدن در جنگی اروپایی بود، توانست قانونی برای خدمت وظیفه تمام مردان وضع کند. دیری نگذشت که این‌کار به طرح شعار جدید سوسیال دموکرات‌های سوئدی، که حزب اقلیت بودند، انجامید: «یک مرد، یک سلاح، یک‌رای» درست همان‌طور که آتنی‌ها لازم دانسته بودند که نقش سیاسی مهم‌تری برای فرودست‌ترین طبقه اجتماعی (thetes) در نظر بگیرند، زیرا آنها بودند که برای قایق‌ها پارو می‌زدند، همان استدلال در حدود ۲۵ قرن بعد نیز مطرح شد. یالمار برانتینگ، که بعدها نخستین نخست‌وزیر سوئدی سوسیال دموکرات شد، تا آنجا پیش رفت که بگوید «حق رای برترین موضوعی است که در سوئد باید از آن حمایت کرد.» سوئد حق رای عمومی مردان را در سال ۱۹۰۹ تصویب کرد، و تردید زیادی وجود ندارد که استدلال در مورد سربازگیری به باز کردن مسیر این‌تغییر یاری رساند.

همچنین می‌توانیم در حالی که حق رای مردان و زنان را از هم جدا می‌کنیم، شواهد کلی‌تری درباره سربازگیری همگانی و حق رای همگانی در اروپا را بررسی کنیم. هرچند شعاری مشابه وجود نداشت که بگوید «یک‌زن، یک‌سلاح، یک‌رای»، موضوع این است که در دوره دو جنگ جهانی زنان نقش‌های جدیدی عهده‌دار شدند، و برخی گفته‌اند که این‌کار پشتوانه‌ای برای ادعاهای آنها در مورد حق رای برابر شد.

برای مشاهده الگوی کلی سربازگیری و حق رای مردان در مجموعه‌ای از بیست کشور اروپایی، به دو خط در شکل ۲.۱۱ توجه کنید. خط توپُر نشان‌دهنده کسری از نمونه کشورهایی است که نظام سربازگیری همگانی داشتند. خط نقطه‌چین نشان‌دهنده کسری از کشورهایی است که در آنها حق رای همگانی برای مردان وجود داشت. این دو خط چنان تنگاتنگ پیش می‌روند که رابطه‌ای قوی بین آن دو استنباط می‌شود.

این‌کتاب با ۵۰۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۶۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

اسامی ناشران میهمان ویژه نمایشگاه کتاب تهران


به گزارش خبرگزاری تسنیم، ثائر جعفر العصامی، معاون رئیس اتحادیه ناشران عراق در گفت‌وگو با ستاد خبری سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: عراق از اینکه میهمان ویژه سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است، احساس خرسندی می‌کند و این حضور مایه مباهات کشور ماست. شکی نداریم که حضور در این نمایشگاه باعث افزایش تعامل و روابط فرهنگی بین عراق و ایران می‌شود.

به گفته العصامی، 15 انتشارات از کشور عراق قصد دارند خود را به نمایشگاه کتاب تهران برسانند. از بین این 15 انتشارات یک انتشارات وابسته به هیئت وزیران و 14 انتشارات عضو اتحادیه ناشران عراقی است.

 

معاون رئیس اتحادیه ناشران عراق در ادامه اسامی این مؤسسات را به این شرح معرفی کرد: دار المسلمة القانونیة، بیت الحکمة، دار الفراشات، موسسه العصامی، دار الکتب العلمیة، دار اولدبوک، دار الورشة، دار الکتب الادبیة، دار مصابیح، دار المعبد، دار سحر القلم، دار قندیل، کتابخانه الروضه الحیدریه و مکتبة العلویه، نماینده دار العارف للمطبوعات، دار العارف للمطبوعات و دار بابل.

ثائر جعفر العصامی در پایان افزود: عبدالوهاب مزهر الراضی رییس اتحادیه ناشران عراق در سی‌وششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور خواهد داشت.

سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از 17 تا 27 اردیبهشت‌ماه با شعار «بخوانیم برای ایران» در محل مصلای امام خمینی (ره) برگزار خواهد شد.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

«در غرب خبری نیست» به چاپ ششم رسید


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «در غرب خبری نیست» اریش ماریا رمارک با ترجمه سیروس تاجبخش به‌تازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ ششم رسیده است. رمارک، که خود از سربازان جنگ جهانی اول بوده، در این اثر تجربیات شخصی‌اش را بازتاب داده و احساسات سربازان جوان را در برابر هولناکی جنگ به تصویر کشیده است.

این‌رمان دربرگیرنده داستان سربازی جوان به نام پل بومر است که همراه همکلاسی‌هایش برای جنگ جهانی اول به جبهه فرستاده می‌شود.

کتاب با توصیف‌های بی‌رحمانه از خشونت جنگ آغاز می‌شود؛ جایی که سربازان تنها برای بقا تلاش می‌کنند و هر روز شاهد مرگ دوستان و هم‌رزمان خود هستند. رمارک به‌جای تمرکز بر قهرمانی‌های نظامی، بر تأثیرات روانی و جسمی جنگ بر افراد متمرکز شده است. پل بومر و دوستانش در حالی که برای میهن‌شان می‌جنگند، به تدریج متوجه پوچی و بی‌معنایی جنگ می‌شوند. یکی از پیام‌های این‌کتاب، شکاف عمیقی است که میان نسل جوان و نسل‌های گذشته ایجاد شده است. معلمان و والدین، جوانان را با تبلیغات و آرمان‌گرایی‌های پوچ به جبهه فرستاده‌اند، در حالی که خود از واقعیت‌های هولناک جنگ بی‌خبر بوده‌اند.

«در غرب خبری نیست» در طول دهه‌ها الهام‌بخش آثار متعدد هنری و سینمایی شد و اقتباس سینمایی آن که سال ۱۹۳۰ به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد، توانست جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کند.



منیع: خبرگزاری مهر

با خودم می‌گویم از این‌دو چه‌چیزی برتر است؛ خونِ بر عمامه یا عمامه خونین تو؟


به گزارش خبرنگار مهر، سیده فرشته حسینی شاعر جوان، برای شهیدان علی رازینی و محمد مقیسه‌ دو قاضی انقلابی و قاطع در برابر مخلان امنیت مردم، سروده تازه‌ای دارد.

این غزل را در ادامه می‌خوانید؛

*

در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو

روزگار ساده تو، حجره رنگین تو

چشم بستم تا هجوم اشک را مخفی کنم

چشم وا کردم بیاموزم کمی از دین تو

درد دین داری و عمری خون دل قوتت شده

داغ‌ها جاری است بر پیشانی پرچین تو

بی‌تعلق، بی‌ریا، در خاک و خون افتاده‌ای

سادگی، آزادگی، افتادگی آیین تو

با خودم می‌گویم از این دو چه چیزی برتر است؟

خونِ بر عمامه یا عمامه خونین تو؟

می‌رود از سینه‌ات رنج تمام سال‌ها

آن زمانی که می‌آید عشق بر بالین تو



منیع: خبرگزاری مهر

کتابی برای “بازسازی پیمان زخم‌خورده”


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، “بازسازی پیمان زخم‌خورده”، از جمله‌ تازه‌ترین آثار نشر معارف است که با نگاهی به پدیده‌های اجتماعی و با رویکرد روان‌شناسی تلاش دارد راهکارهایی را به زوجینی ارائه دهد که دست تقدیر مسیر زندگی آنها را به سمت دیگری سوق داده است. 

راضیه جعفری و محمد زارعی تلاش دارند با ارائه راهکار به افرادی که زندگی آنها از سر خیانت از هم پاشیده شده، مرهمی بر دردهای درونی آنها گذاشته و کمک کنند تا زندگی برای این دسته از افراد در جریان درست خود قرار گیرد. 

 

در معرفی این کتاب آمده است:  زخم ناشی از پیمان‌شکنی زناشویی از عمیق‌ترین زخم‌های روانی و ارتباطی است که زوجین درگیر را با چالش های روانی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی گوناگونی مواجه می‌سازد. کتاب حاضر با رویکردی یکپارچه خداسو و با نگرش روان‌شناسی و اسلامی و با توجه به فرهنگ ایرانی و اسلامی برای درمان پیمان شکنی زناشویی نگاشته شده است تا به عنوان کتاب کار قدم به قدم به آنان در بازسازی زخم ناشی از پیمان‌شکنی زناشویی یاری رساند. در عین حال برای پیشگیری از پیمان‌شکنی زناشویی مفید است و به همه زوجین خواندن این کتاب توصیه می‌شود.

 مفهوم پیمان‌شکنی مثل لکه‌ای تیره بر روی پارچه‌ای سفید، در میان آثار ادبی هم به خوبی خودنمایی می‌کند و توجه مخاطبان را به خود جلب می‌کند. این بخشی از وضعیتی‌ است که بشر با آن درگیر و اغلب به عنوان نشانه ضعف شخصیت به آن نگاه می‌کنند.

در واقع کتاب “باسازی پیمان زخم‌خورده” علت‌های که افراد درگیر پیمان‌شکنی می‌شوند و راهکارهایی برای جلوگیری و التیام زخم‌های فرد آسیب‌دیده بیان می‌کند و با راهکارهایی به شخص پیمان‌شکن کمک می‌کند که درگیر در پیمان‌شکنی نشود و زندگی خانوادگی خود را حفظ کند. 

کتاب مورد نظر به دنبال کمک به افراد آسیب‌دیده از پیمان شکنی و پیشگیری از پیمان شکنی و راهکار برای درگیر نشدن در پیمان‌شکنی است.

این کتاب برای تمام اقشار جامعه مفید است و با زبان روان برای عموم نوشته شده و تمام افراد درگیر در پیمان‌شکنی می‌توانند از آن بهره گیرند حتی اشخاصی که برای پیشگیری کتاب را می‌خوانند نیز راه‌گشا است. همچنان این کتاب با دو ترکیب رویکرد دینی و روان‌شناختی نوشته شده است.

چاپ اول این کتاب به همت نشر معارف در فروردین 1404 به قیمت 195 هزار تومان به شمارگان هزار نسخه روانه بازار شده است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

چاپ جلد دوم «من یک‌اطلاعاتی بودم» درباره انجمن حجتیه


به گزارش خبرنگار مهر، جلد دوم کتاب «من یک‌اطلاعاتی بودم» شامل خاطرات افسر اطلاعاتی علی مهدوی با زیرعنوان «از مسئولیت میز انجمن حجتیه تا معاونت حراست مجلس» با مصاحبه و پژوهش رضا اکبری آهنگر و خاطره‌نگاری راضیه ولدبیگی به‌تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب دربرگیرنده خاطرات یک‌افسر اطلاعاتی در بازه زمانی ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۲ است و انتشار آن برای اولین‌بار رخ می‌دهد. چون تا پیش از این، کتابی از خاطرات افسران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران منتشر نشده است. ابتدای انقلاب، خنثی‌کردن کودتا، اعدام صادق قطب‌زاده و ورود به وزارت اطلاعات، ازجمله خاطراتی هستند که راوی این‌کتاب در جلد اول آن روایت کرده است.

جلد دوم نیز به ناگفته‌های راوی درباره فعالیت او درباره انجمن حجتیه در خلال سالیان طولانی است. مهدوی در این‌جلد از خاطراتش به افشاگری درباره ارتباط تنگاتنگ برخی از سران حجتیه با خواص حوزه و دانشگاه و مسئولین نظام می‌پردازد.

معاونت حراست مجلس شورای اسلامی و مشاغل دیگری که به عهده گرفته ازجمله مطالب مربوط به خاطرات جلد دوم «من یک‌اطلاعاتی بودم» هستند و نکته دیگر درباره این‌جلد، این است که خاطراتی از دیدار و هم‌نشینی با شهید حاج‌قاسم سلیمانی را نیز در برمی‌گیرد.

جلد دوم «من یک‌اطلاعاتی بودم» از فصل پانزدهم خاطرات شروع می‌شود و با فصل بیست و نهم به پایان می‌رسد. عناوین این‌فصول به‌ترتیب عبارت‌اند از: «انجمن حجتیه»، «فساد اخلاقی برخی مسئولین و اعضای انجمن»، «برخی از شیفتگان انجمن حجتیه»، «گزارش به آیت‌الله خامنه‌ای درباره انجمن»، «انجمن در استان‌ها»، «تفکرات انجمن علیه وحدت شیعه و سنی»، «مواضع آقای افتخارزاده»، «دیدار با علما و مراجع»، «عضوگیری انجمن از مدارس»، «مهربانی وزارت با انجمن»، «جلسه دانشگاه امام صادق(ع)»، «برکناری من از وزارت»، «ورود به مجلس» و «بازنشستگی».

کتاب پیش‌رو به غیر از فصول نام‌برده ضمائمی هم دارد که به این‌ترتیب‌اند:

ضمیمه شماره ۱: موسس انجمن خود امام زمان (عج) است، ضمیمه شماره ۲: سخنرانی شیخ محمود حلبی در مخالفت با جهاد و تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت، ضمیمه شماره ۳: نمونه‌ای از مکتوبات متعددی که انجمن در آن‌ها اظهار اعتقاد به انقلاب و نظام اسلامی نموده است، ضمیمه شماره ۴: متن نامه شیخ محمود حلبی به آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی (رحمت‌الله)، ضمیمه شماره ۵: بیانیه انجمن مبنی بر تعطیلی کلیه فعالیت‌ها، ضمیمه شماره ۶: جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان با آیت‌الله خامنه‌ای در دانشگاه تهران، ضمیمه شماره ۷: نامه مهم امام خمینی به فقهای شورای نگهبان و هشدار پیرامون انجمن حجتیه.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

برخورد با مدارس تحت سلطه انجمن

اما عوامل مختلفی باعث شد نتوانیم با این‌مدارس تقابل کنیم، یکی مخالفت مجلس بود، بحث این‌مدارس در مجلس هم مطرح شد، نمایندگان بررسی کردند ولی از بس که بچه‌های خودشان در این‌مدارس بودند؛ کار خیلی برای ما سخت شد، طوری شد که اگر ما می‌خواستیم برخورد کنیم انگار با مسئولین نظام برخورد کرده‌ایم، اینها رفتند پشت مسئولین نظام سنگر گرفتند که «آقا ببینید، یک‌مدرسه مذهبی داریم که بچه‌هایمان دارند آنجا درس‌شان را می‌خوانند که آن‌ را هم وزارت می‌خواهد تعطیلش کند.»

چند روز پیش خانه یکی از اقوام رفته بودیم، گفت: «دنبال این هستیم که بچه‌مون رو مدرسه علوی ثبت‌نام کنیم.» گفتم: «می‌شناسی مسئولای مدرسه رو؟» گفت: «بله خیلی مذهبی هستن» گفتم: «آره خیلی مذهبی‌ان، اصلا کاتولیک‌تر از پاپ هستن» این را که گفتم جا خورد. گفتم: «ببین من مسئول بررسی‌شون بودم دیگه؛ جریان اینا؛ اینه اینه اینه!»

این‌کتاب با ۴۰۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۸۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر