حمایت از ترجمه کتاب‌های فارسی به زبان‌های دیگر


به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از روابط عمومیمعاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مشاور علمی، فرهنگی و مدیریتی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با جمعی از فارسی‌آموزان از کشور ترکیه دیدار کرد.

ایوب دهقانکار، در ابتدای این دیدار به اهمیت آموزش زبان‌ در کشورهای مختلف اشاره کرده کرد و گفت: مبحث آموزش زبان بسیار عمیق و یکی از بارزترین مصادیق در مقوله دیپلماسی فرهنگی کشورها است.

وی با بیان اینکه هر ملتی را می‌خواهید بشناسید، زبان و ادبیات آن کشور را بیاموزید و مطالعه کنید، تاکید کرد: نماینده اصلی هر کشور همان چیزی است که در زبان و ادبیاتش تجلی پیدا کرده است. آشنایی با یک زبان جدید یعنی آشنایی با دنیای جدید و به گفته نوآم چامسکی: «زبان آیینه تجلی افکار است.» یعنی افکار، جهان‌بینی، تفکر و نگاه هر قوم و ملتی در زبان و ادبیاتش متجلی می‌شود.

مشاور علمی، فرهنگی و مدیریتی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه زبان و ادبیات فاخر فارسی بهترین معرف فرهنگ و باورهای ماست، افزود: اگر می‌خواهید فرهنگ ایران را بشناسید و بدانید ایرانی‌ها چه ملتی هستند باید زبان فارسی را بیاموزید وادبیات ما را مطالعه کنید. اشعار مولانا، حافظ، سعدی و سایر بزرگان ما یا اشعار فارسی که بخشی از آنها جهانی شده مانند «بنی آدم اعضای یکدیگرند» که بر سر در سازمان ملل نقش بسته و باعث افتخار ماست، نشان‌دهنده فرهنگ، جهان‌بینی، دین، اعتقاد و مذهب ماست. شما وقتی زبان و ادبیات ایران را می‌خوانید، همزمان با همه اینها آشنا می‌شوید.

وی تصریح کرد: ما انتظار داریم فارسی‌آموزانی که زبان و ادبیات فارسی می‌خوانند، سفیران فرهنگی ما باشند. مشکلی که امروزه وجود دارد ایران‌هراسی است. متاسفانه فضاسازی رسانه‌های خارجی به گونه‌ای است که مردم دنیا را از ایران، اسلام، و ایرانی‌ها می‌ترسانند، درحالیکه شما که زبان و ادبیات فارسی می‌خوانید قطعا متوجه شده‌اید که یکی از صلح‌طلب‌ترین و نوع‌دوست‌ترین کشورها در جهان، ایران است و ایرانیان برای مردمان سایر کشورها آرزوی خیر و سلامتی دارند.

دهقان‌کار زبان فارسی را از جمله مهم‌ترین میراث‌های فرهنگی ایران و جهان دانست که باید حفظ شود و توضیح داد: در ایران نهادهای مختلفی داریم که به این حوزه مرتبط هستند، از جمله آنها بنیاد سعدی است که پل ارتباطی بین ما و فارسی‌آموزان خارج از کشور است و یکی از وظایف ما هم به‌عنوان معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حمایت از فعالیت‌های حوزه زبان فارسی است مانند طرح حمایت از انتشار ترجمه کتاب‌های فارسی به زبان‌های دیگر.

مشاور علمی، فرهنگی و مدیریتی معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اقداماتی که سفیران زبان‌آموز می‌توانند انجام دهند، گفت: شما می‌توانید کتاب‌های ایرانی را ترجمه کنید و ما تمام یا بخشی از هزینه انتشار آن در کشور خودتان را پرداخت می‌کنیم. برای انتخاب کتاب هم راه‌های مختلفی وجود دارد مانند مطالعه نامزدها و برگزیدگان جوایز ادبی ایران از جمله جایزه جلال آل احمد که بزرگ‌ترین جایزه ادبی ایران است و شما می‌توانید از بین نامزدها و برگزیدگان این جایزه کتاب مورد نظرتان را برای ترجمه انتخاب کنید.

دهقانکار از فارسی‌آموزان دعوت کرد به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بیایند تا با ادبیات و تازه‌های نشر ایران بیشتر آشنا شوند و یادآور شد: ما هرساله در نمایشگاه کتاب ترکیه و فلوشیپ استانبول شرکت می‌کنیم؛ زیرا این کار سبب تداوم ارتباطات فرهنگی در حوزه کتاب و نشر بین دو کشور می‌شود.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

برگزاری اختتامیه جایزه جلال با حضور یک میهمان ویژه


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیین اختتامیه هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد.

سیدعباس صالحی میهمان ویژه این مراسم بود. 

محسن جوادی، سرپرست معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخستین سخنران این مراسم بود. وی ضمن خیر مقدم به حاضران گفت: از همه کسانی که برای برگزاری این جایزه کمک کردند، تشکر می‌کنم. همین طور از همه کسانی که آثارشان را از اختیار ما قرار دادند، تالیف یا ترجمه کردند تقدیر می‌کنم. 

او اضافه کرد: ادبیات خود فرهنگ و فرهیختگی است، اما خاستگاه بسیاری از مسائل مثل خلاق، خردمندی و نوع دوستی است و بسیاری از مفاهیم در قالب ادبیات شکل می‌گیرد. بنابراین پرداخت به ادبیات در صورت‌ها و اشکال مختلف می‌تواند ضامن حفظ ارزش‌های انسانی و ایرانی باشد. ادبیات رمز ماندگاری حفظ هویت ماست و از همه کسانی که این هویت را حفظ می‌کنند، تشکر می‌کنم. 

جوادی در پایان گفت: از دبیر محترم علمی جشنواره، دوستان خانه کتاب و دکتر امیرخانی تشکر می‌کنم که این رویداد را به خوبی برگزار کردند.

غلامرضا امیرخانی رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی دیگر سخنران این مراسم بود. او گفت: کتابخانه‌های ملی و عمومی در کل دنیا وظیفه حفظ و حراست از میراث مکتوب آن کشور را برعهده دارند و کتابخانه ملی ایران نیز با سابقه صدی و اندی ساله نیز از این قاعده مستثنی نیست. 

وی اضافه کرد: باید اشاره کنم کتابخانه‌های ملی و عمومی طبیعتا بخش مهمی از آثار را در خود جای داده‌اند که بخش عمده آن آثار ادبی است؛ به خصوص در کتابخانه‌ ملی ما که بیشترین مراجعه به این آثار است. در واقع پرطرفدارترین آثار، کتاب‌های ادبی به ویژه داستان، شعر و رمان است. 

رئیس کتابخانه ملی خاطرنشان کرد: فناوری‌های جدید به ویژه فضای مجازی هرچند تأثیراتی داشته و ممکن است عده‌ای بگویند کتاب به کنار رانده شده است، اما باید بگویم کمترین تاثیر، در ادبیات و داستان بوده است و هنوز پرفروش‌ترین آثار ادبی در همین شاخه می‌باشد. ممکن است فلسفه توجه به ادبیات قابل درک و توجیه باشد که چرا با وجود امکان‌های جدید، کتاب در حوزه ادبیات و به ویژه داستان و رمان، همچنان جایگاه خود را دارد. چندی پیش متنی را از نویسنده ایرلندی می‌خواندم که تعریف خوبی از ادبیات داشت. این نویسنده می‌گوید: «ادبیات بیان ساده واقعیت نیست بلکه چیزی به واقعیت می‌افزاید و به ما ارائه می‌دهد.» با این دید، می‌توان گوشه‌ای از اهمیت ادبیات را دریافت کرد.

در ادامه این مراسم، مسعود کوثری بیانیه شورای علمی و داوران جایزه جلال احمد را خواند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

برگزیدگان جایزه جلال معرفی شدند


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار شد و برگزیدگان بخش‌های مختلف این جایزه ادبی معرفی شدند.

براین اساس برگزیدگان بخش‌های چهارگانه هفدهمین دوره این جایزه به شرح ذیل معرفی شدند:

بخش مستندنگاری

در این بخش، مستندنگاری «خاک کارخانه؛ پارچه‌های ناتمام چیت‌سازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» نوشته شیوا خادمی از نشر اطراف شایسته تقدیر شد. هدیه نقدی این بخش 150 میلیون تومان است. 

داستان بلند و رمان

 در این بخش، کتاب‌های «دختران قبیله جنگ» اثر جواد افهمی و «دم اسبی» نوشته رامبد خانلری به عنوان شایسته تقدیر اعلام شدند. 

علاوه بر این، «سنگ اقبال» اثر مجید قیصری به عنوان برگزیده بخش داستان بلند و رمان جایزه جلال معرفی ‌و برنده جایزه 500 میلیون تومانی شد. 

داستان کوتاه

داستان کوتاه «آن پری‌زاد سبز پوش» اثر صمد طاهری به عنوان برگزیده و «پرنده باز تهران» اثر ندا رسولی به عنوان شایسته تقدیر معرفی شدند.

نقد ادبی

در این بخش، نقد ادبی «دیرش روایی» نوشته بهمن نامورمطلق از نشر سخن شایسته تقدیر شد. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

جایزه جلال، فرصت طلایی برای ارتقای ادبیات ملی است


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختتامیه جایزه جلال گفت: این جایزه در 17 دوره برگزاری خود با فراز و فرودهایی همراه بوده است، اما اکنون در نقطه‌ای هستیم که باید دیدی نسبت به گذشته و نسبت به آینده تصویری تازه داشته باشیم. روزگاری که این جایزه در شورای فرهنگی تصویب شد، در آیین‌نامه جایزه آمده بود که این جایزه به منظور ارتقای زبان فارسی، ادبیات ملی و ادبیات دینی، تصویب می‌شود. در حقیقت سه چشم‌انداز برای این جایزه وجود داشت؛ زبان فارسی، ادبیات ملی و ادبیات دینی.

صالحی ضمن معرفی ادبیات ملی گفت: وقتی از ادبیات ملی سخن می‌گوییم، منظور انقطاع از ادبیات جهانی نیست، تضاد و تقابل با ادبیات جهانی نیست، همچنین منظور ادبیات نژادپرستانه نیست. ادبیات ملی مولفه‌هایی دارد و با اوصافی شناخته می‌شود. ادبیات ملی، ادبیاتی است که در خدمت انسجام ملی، همبستگی ملی  و هم‌گرایی قرار میگیرد.  ادبیات ملی، ادبیاتی است که می تواند روح وحدت را به فضای تکثر اجتماعی منتشر کند. ادبیات شرآفرین، تفرقه‌آفرین و فصله‌افزا نمی‌تواند  ادبیات ملی باشد.

وی خاطرنشان کرد: ویژگی دوم ادبیات ملی این است که به هویت ملی کمک میکند و مانع از هضم یک ملت در جهان مدرن میشود و بتواند در عین مبادله، امتیازهای هویت ملی را حفظ و  صیانت کند. ادبیات ملی، ادبیات فرصت ساز برای اتصال این هویت است، آنهم در شرایطی که خطر انقطاع و گسست‌ها وجود دارد.

سیدعباس  صالحی تأکید کرد: ویژگی سوم است که ادبیات ملی رنگ، بو و طعم تاریخ و جغرافیای ملت را دارد، حس بوم‌گرایی در ادبیات وجود دارد. ادبیات ملی ایرانی از چندهزارسال تاریخ و هزاران سال سابقه سرزمینی جغرافیایی ایران ارتزاق می‌کند و از آن مایه می‌گیرد و از آن فاصله نمی‌گیرد، گرته‌برداری نمی‌کند، می‌آموزد اما مقلد نمی‌شود. ویژگی چهارم ادبیات ملی است است که خرده فرهنگ‌های داخل ملت را در درون خودش قرار می‌دهد، خرده‌فرهنگ‌ها را بخشی از بافت ملی می‌داند و ملت را در مقابل فرهنگ‌های درون خودش قرار می‌دهد. ادبیات ملی ایرانی، ادبیاتی است که فرهنگ‌های اقوام و خرده فرهنگ‌های مذاهب، ادیان را به عنوان اجزای ملی خودش تلقی کند و با آن همراهی و همسازی می‌کند. 

او در ادامه خاطرنشان کرد: به نظر می‌آید جایزه جلال با توجه به این گونه مولفه‌ها و مولفه‌های ادبیات ملی تاسیس شده است.جایزه جلال برای ارتقای ادبیات ملی است. 
 
صالحی گفت: جلال نویسنده ملی بود و می توان با آرا او موافق بود یا منتقد پاره‌‌ای از رفتار و گفتار او بود، می‌توان او را پسندید یا نپسندید اما تردیدی نیست که جلال یک ادیب ملی معاصر بود و با همین مولفه‌هایی که گفته شد،  زمانی که دید حزب توده، فاصله‌ای با ملت پیدا کرده و تظاهرات توده‌ای‌ها را در حمایت نفت شمال دید، راه خود را جدا کرد، زیرا  نمی‌توانست با فضای ناهمگرایی ملی همخوان و همراه باشد.

 او خاطرنشان کرد: ادبیات ملی که جایزه جلال با این مولفه‌ها و متغیرها تعریف می‌شود، اهمیت بسیاری دارد و توجه به آن مهم است. ادبیات است که ایران را نگهداشته است‌ ادبیات می‌تواند حافظ این میراث و سنت تاریخی ایران باشد. ادبیات ایرانی  افتخار گرانبها انسانیت را در دورن خود داشته و جهان به آن مدیون است. 

انتهای پیام/ 



منبع: خبرگزاری تسنیم

خاطرات بازیگر سریال «پایتخت» از جبهه‌های جنگ


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «من هم دلم گریه می‌خواست» بازخوانی زندگی و هنر عطاءالله صفرپور، هنرمند فقید و نمایشنامه‌نویسی است که در جبهه‌های جنگ تحمیلی فعالیت داشت. این اثر نه تنها به عنوان یک بیوگرافی، بلکه به عنوان یک مستند تاریخی عمل می‌کند که تلاش‌ها و آرمان‌های فرهنگی-هنری در دوران دفاع مقدس را به تصویر می‌کشد.
کتاب با مقدمه‌ای آغاز می‌شود که نویسنده تجربیات و دیدگاه‌های خود را در مورد اهمیت خنده و شادی حتی در شرایط سخت جنگی به اشتراک می‌گذارد. نمایش‌های کمدی و سیاه‌بازی، به ویژه نمایش «جیجک علیشاه» که توسط عطاءالله صفرپور در جبهه‌ها اجرا می‌شد، مورد توجه قرار گرفته است. این نمایش‌ها نه تنها برای سرگرمی رزمندگان بودند بلکه به عنوان یک عنصر مهم برای بالا بردن روحیه آنها و ایجاد امید در میان آنها عمل می‌کردند. بخشی از کتاب به بررسی تاثیرات بلندمدت نمایش‌های صفرپور بر روی شرکت‌کنندگان و تماشاچیان می‌پردازد.

آزاده جهان‌احمدی، کارشناس حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی این اثر پرداخته و آن را از زوایای مختلف بررسی کرده است. این یادداشت که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:

فصل چهار سریال پایتخت سکانس‌هایی در غسالخانه داشت. غسال شیرین آن سریال که سر صبر و با حوصله برای سحری کتلت می‌خورد، مرحوم عطاءالله صفرپور بود. احتمالاً شما هم مثل من گمان می‌کردید این هنرپیشه شمالی از هنروران همان خطه است. اما وقتی کتاب «من هم دلم گریه می‌خواست» را دیدم، تازه فهمیدم مرحوم صفرپور در عین گمنامی برای ما مخاطبین عادی و غیرشمالی تلویزیون در خطه شمال و برای خودش، هنرمندسرشناسی بوده است.

کتاب «من هم دلم گریه می‌خواست» که به زندگی صفرپور پرداخته است، در دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری استان گلستان تهیه شده است. این کتاب از دو بخش تشکیل شده است که بخش اول با نام «سیر زندگی از تولد تا مرگ» به زندگی نامه عطاءالله صفرپور، هنرمند سیاه‌باز فقید گرگانی می‌پردازد و بخش دوم آن با عنوان «جیجک‌علیشاه در جبهه‌های جنگ تحمیلی» به حضور سیاه‌بازان گرگانی در میدان جنگ و در میان رزمندگان اسلام اشاره دارد. در فصل پایانی «من هم دلم گریه می‌خواست» مشخصات فردی، فهرستی از فعالیت‌های «آموزشی و تخصصی»، «سریال، فیلم، تله تئاتر» «تقدیرنامه‌ها» ، سوابق در «روزنامه‌ها، مجلات و خبرگزاری‌ها»، اسناد و مدارک و عکس‌های مرحوم صفرپور به همراه منابع و مآخذ آورده شده است.

صفرپور در سال 1324 در شهر گرگان متولد شد و مانند غالب کودکان کودکی پرشیطنتی داشته است. برای همین مادر برای اینکه اندکی نفس راحت بکشد، او را به مکتب می‌فرستد و به این ترتیب فصل جدیدی از زندگی برای او رقم می‌خورد.  اما عطاءالله تمام تنبیه‌های بدنی ملای مکتب را به جان می‌خرد و دست از بازیگوشی برنمی‌دارد. این هنرمند نامی در خاطراتش از بزرگواری و مهربانی پدر، صبوری و اقتصاددانی مادرش خاطرات جذابی تعریف می‌کند که همه‌ آنها نشان‌گر این است که در چه خانواده و با چه سطح فکری بزرگ شده است؛ خانواده‌ای با جمع گرم ودوست داشتنی.

کتاب , تئاتر مقاومت , سوره مهر ,

زندگی پر از فراز و نشیب صفرپور غافلگیری زیاد دارد. او بعد از ترک تحصیل در مقطع دبیرستان تصمیم می‌گیرد استخدام نظام شود. فضای غیرمنعطف محیط کار با روحیه لطیف و همیشه شوخش سازگار نیست. عطاءالله که از کودکی کارش نشاندن لبخند بر روی صورت اطرافیان است حالا باید ساعت‌های عمرش را در محیط خشن ژاندرمری بگذراند.

 زنده‌یاد صفرپور شخصیت ویژه‌ای داشت. اینکه یک فرد بتواند خنده مردم را به درد خود ترجیح دهد و بگوید حسرت این را می‌خوردم که زندگی به من فرصت دهد تا برای خودم گریه کنم، برای روزهای از دست داده‌ام، برای غم برادرم گریه کنم موضوعی بسیار سخت است که نه می‌شود آن را توضیح داد و نه می‌توان توصیفش کرد. چنین شخصیتی که با وجود چنین شرایطی به بهترین شکل کار خود را انجام می‌دهد یک انسان ویژه است و شخصیت بسیار خاصی داشته است. شاید غیرقابل باور بنماید که زندگی به آدم گاهی فرصت گریستن بر غصه را هم ندهد. بله، این امر پیچیده و غیرقابل توصیف و انکار زندگی است. جریان زندگی همانقدر که پرقدرت است همان اندازه هم پرشتاب به پیش می‌رود. زندگی صفرپور در کتاب من هم دلم گریه می‌خواست دقیقا همین موضوع را متذکر می‌شود.

در این کتاب صفرپور اشاره مستقیم به این نکته دارد که بر روی صحنه نمایش، در خیابان و محافل دوستانه مردم را خندانده و فرصتی برای گریه کردن پیدا نکرده است. او حتی زمانی که خبر شهادت برادرش را در روز پنج آذرماه می‌شنود، باید روی صحنه نمایش می‌رفته و با وجود غمی که در دل داشته، تئاتر اجرا می‌کرده است؛ بنابراین گریه‌ و فشاری که به وی وارد شده را پشت آن اجرا پنهان می‌کند و در چنین شرایطی تألم روحی را به پایین‌ترین حد خود می‌رساند تا مردم را بخنداند. او هیچ‌گاه فرصتی برای گریه کردن نیافت؛ لحظه‌ای که بغض‌های سال‌ها تلمبار شده‌ در گلو را بیرون بریزد.

صفرپور به تکلیفی که در قالب نمایش برایش تعریف شده بود، به خوبی عمل می‌کرد. او در مقطعی به همراه گروهش پس از اجرای نمایش در جبهه غرب برای صرف شام سوار مینی‌بوسی می‌شوند که یک پاسدار از آنها می‌خواهد که نمایش دیگری را اجرا کنند. زنده‌یاد صفرپور همان لحظه به پاسدار می‌گوید که گروه اجرای نمایش، خسته هستند و رزمنده می‌گوید که مخاطبان این اثر خط‌شکنان عملیات همان شب خواهند بود و قرار است با عبور از روی مین و درست کردن پل ارتباطی با بدن‌هایشان مسیر را برای دیگر رزمنده‌ها باز کننند. صفرپور پس از فهمیدن این موضوع گروه را آماده می‌کند و در منطقه‌ای کم‌نور نمایش روحوضی اجرا می‌کند. او می‌گفت زمانی که روی سن حضور داشته متوجه می‌شود که همه مخاطبان جوان و کم سن و سال هستند و همه در حال خندیدن از ته دل. به گفته صفرپور، اجرای نمایش برای آنها که می‌دانستند تعداد زیادی‌شان به خانه برنمی‌گردند، بدترین روز زندگی این هنرمند بوده است؛ حتی غیرقابل توصیف هم نمی‌تواند آن شرایط را به طور کامل تصویر کند: تو به عنوان یک هنرمند صدای خنده جوانانی را می‌شنوی که زندگی و جان را در آوردگاهی بی‌رحم روی مین گذاشته‌اند.

کتاب , تئاتر مقاومت , سوره مهر ,

از این جهت موضوع کتاب جالب  و جذاب است؛ چراکه وقتی صفرپور روی صحنه حضور پیدا می‌کرده وظیفه‌اش خنداندن مردم و انتقال مسائل و مشکلات سیاسی اقتصادی به زبان طنز به مخاطب بوده و اینکه چطور چنین کاراکتری وارد جبهه شده و توانسته در آن زمان و روزهای گلوله‌باران و شهادت و زخمی شدن، نمایش طنز اجرا کند، کار خیلی سخت و طاقت‌فرسایی است.

اینکه در جبهه‌ها و بحبوحه سینه‌زنی که همه خود را آماده برای یک هجرت بی‌بازگشت و شهادت می‌کنند، گروهی برای خنداندن وارد جبهه شوند و یک اتفاق در کشور را به طنز بکشند تا افراد مشتاق برای شهادت بخندند، از نظر من یک نوع تضاد دارد. همچنین اینکه نمایش ایرانی در منطقه غرب کشور روی سنی که در میدان صبحگاه رزمندگان ساخته شده، اجرا شود خیلی جذابیت دارد.

تیپ شخصیتی عطاءالله صفرپور اینگونه است که با شاد کردن دیگران خودشان انرژی می‌گیرند و شاد می‌شوند؛ یعنی این انبساط  را اول صادر کرده و بعد چندبرابرش را دریافت می‌کنند. آنها نیاز دارند شادی‌آفرین جمع باشند تا از عمق لبخند و برق نگاه دیگران انرژی بگیرند.

صفرپور پس از تصادف با ماشین دولت و دردسرهای بعدش که با ادبیاتی گرم و شیرین در کتاب نقل کرده، تصمیم می‌گیرد بعد از هفت سال و اندی به دشواری و با هزاران دردسر از شر لباس نظامی که شوخ طبعی روحش را به اسارات کشیده بود، خلاص شود.

در نهایت کتاب برای ما مسیر زندگی سوژه را نشان می‌دهد که پس از این خلاصی به دل جاده می‌زند و می‌شود از جماعت بنی‌هندل و آنجا هم کم ماجرا ندارد. در مجموع با اینکه کتاب فرم ندارد و مصاحبه با روایت اول شخص به پیش رفته است، اما به واسطه حضور شخصیت جالب، کارهای پرفراز و نشیب سوژه خواندنی است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

صنعت اسباب‌بازی ایران هنوز مخاطبان خود را نمی‌شناسد


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صنعت اسباب‌بازی در ایران علی‌رغم تمام ظرفیت‌های موجود، با چالش‌های اساسی مواجه است. اسباب‌بازی تنها حلقه از صنایع فرهنگی در ایران نیست که با این چالش‌ها دست و پنجه نرم می‌کند. این حوزه با وجود زمینه اشتغال‌سازی برای نیروی کار، از حوزه‌های مغفول صنایع فرهنگی است. این در حالی است که برخی از کشورهای جهان با هدف‌گذاری در این زمینه تلاش دارد تا علاوه بر گسترش اقلام داخلی در بازار، حضور خود در دیگر مناطق را نیز گسترش دهند. در همین راستا می‌توان از شرکت معروف «لگو» یاد کرد که در کنار شعب مختلف خود در سراسر جهان، تصمیم گرفته است با ایجاد شعبه‌ای در دبی، مناطقی از جمله آفریقا و خاورمیانه را گسترش دهد.

نهمین دوره جشنواره ملی اسباب‌بازی از 25 دی‌ماه تا دهم بهمن‌ماه در کانون پرورش فکری کودکان در حال برگزاری است. در این جشنواره در کنار عرضه محصولات ایرانی، نشست‌های تخصصی نیز به منظور بررسی وضعیت بازار این صنعت در ایران برگزار می‌شود که فرصتی است برای بررسی دوباره وضعیت صنعت اسباب‌بازی به عنوان یکی از صنایع مهم و تأثیرگذار فرهنگی در ایران و جهان. در همین راستا، نشست «بازی، اسباب‌بازی و اقتصاد» با نگاهی به چالش‌های پیش روی این صنعت، از جمله واردات گسترده، کمبود نوآوری و عدم نشان‌سازی و همچنین فرصت‌های پیش ‌رو، مانند استفاده از ظرفیت‌های دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی با حضور محمدمهدی ایزدخواه دکتری مدیریت بازرگانی و مدیرعامل انتشارات ترجمان و سجاد خانی استادیار دانشکده تجارت و بازرگانی دانشگاه تهران در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.

در زمینه شناخت مخاطب و نشان‌سازی عقب هستیم

خانی با اشاره به این امر، با تأکید بر اینکه صنایع خلاق می‌توانند نقش مهمی در اقتصاد ایفا کنند، گفت: در جهان 570 شغل مرتبط با اسباب‌بازی وجود دارد و صنایع خلاق می‌توانند نقش مهمی در اقتصاد ایفا کنند، به‌طوری که کشورهایی مانند بریتانیا در این حوزه فعال هستند. نیروهای انسانی آموزش دیده می‌توانند به رشد و توسعه اقتصاد اسباب‌بازی در داخل کمک کنند.

دنیای اسباب‌بازی در جهان از حالت سنتی خارج شده و با دسته‌بندی مخاطبان و در نظر گرفتن نیازهای رشدی آنها، در حال تکامل است. به گفته سجاد خانی، بررسی‌های صورت گرفته حکایت از آن دارد که  بازی برای کودکان شش تا 12 سال جنبه هیجانی دارد؛ در حالی‌ که نوجوانان 13 تا 18 سال بیشتر به بازی‌های دیجیتال و تعاملی علاقه نشان می‌دهند.

این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه 80 درصد بازار اسباب‌بازی در ایران از طریق واردات، چه رسمی و چه غیررسمی، تأمین می‌شود، بر لزوم بررسی قوانین بازرگانی و تأثیر آن بر این صنعت اشاره کرد. او «نوآوری» و «انسجام دیجیتال» را از جمله عوامل مهم در رشد و توسعه بازار اسباب‌بازی دانست و گفت: یکی از چالش‌های پیش روی این صنعت، حرکت به سمت بازی‌های دیجیتال است که باید روی طراحی آنها کار شود تا ببینیم این اسباب‌بازی‌ها در دنیای هوش مصنوعی چگونه می‌توانند به ما کمک کنند.

مدیریت تقاضاهای فصلی از دیگر موضوع‌های مهمی بود که خانی به آن پرداخت. در حالی که فروشگاه‌های فیزیکی توزیع محصولات خارجی را در نبود نظارت قیمتی در دستور کار خود دارند، توجه به بسترهای دیجیتال برای عرضه محصولات داخلی می‌تواند سهم کالای ایرانی را در بازار اسباب‌بازی افزایش دهد. خانی در همین رابطه با تأکید بر اینکه با برگزاری پویش‌های تبلیغاتی می‌توان تقاضای فصلی میان مخاطبان ایجاد کرد، یادآور شد: فروشگاه‌های آنلاین باید تنوع محصول، خدمات پس از فروش و نشان‌سازی(برند) مناسبی داشته باشند تا بتوانند مخاطب را جذب و درگیر کنند.

خانی با تاکید بر اینکه صرف عرضه یک محصول نمی‌تواند تضمین‌کننده فروش آن باشد، اضافه کرد: چیدمان، دکوراسیون، قیمت‌گذاری، خدمات پس از فروش و… همه بر روی انتخاب و فروش محصول اثرگذار هستند و باید به‌گونه‌ای عمل کرد که مشتری تجربه خوبی داشته باشد.

این مدرس دانشگاه، تحقیقات بازاریابی را ابزاری مهم برای شناخت نیازهای مشتریان دانست و افزود: در حالی که کشورهای دیگر به دنبال توسعه بازار جهانی خود هستند، ما هنوز در زمینه شناخت مخاطب و نشان‌سازی عقب مانده‌ایم. ما می‌توانیم با انجام تحقیق‌های بازاریابی آنلاین و بررسی اینکه مشتری به دنبال سرگرمی یا مهارت است، به شناخت بهتری از بازار دست پیدا کنیم. همچنین، مشارکت با مؤسسات آموزشی و استفاده از ظرفیت‌های فرهنگ ایرانی اسلامی برای نشان‌سازی می‌تواند به رشد صنعت اسباب‌بازی کمک کند.

یک گام جلوتر از رقبا باشید

در حوزه صنایع فرهنگی از جمله اسباب‌بازی، نبود اطلاعات دقیق از فعالان بازار، دغدغه‌های تولیدکنندگان و سلیقه و نیاز مخاطب پاشنه آشیل برای ادامه راه و طراحی و برنامه‌ریزی در این حوزه است. بر همین مبنا به نظر می‌رسد تدوین سند چشم‌انداز صنعت اسباب‌بازی که چندی است در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شده و در دست بررسی است، می‌تواند تا حدودی رفع‌کننده خلأهای این حوزه باشد. از جمله خلأهای این حوزه عدم حلقه واسط میان تولیدکننده و مصرف‌کننده است. فقدان طرح‌های پژوهشی برای بررسی گرایش بازار به سمت خرید محصولات و تغییر ذائقه آنها در سال‌های مختلف فضای غبارآلودی را برای تولیدکننده ایجاد کرده است.

محمدمهدی ایزدخواه در همین رابطه بر ایجاد برندسازی تأکید و اضافه کرد: در بحث تجاری‌سازی، سه لایه طراحی درست اهمیت دارد. نخست اینکه باید در صنعت درستی قرار بگیرید و بدانید که بازار آن در حال رشد است. دوم اینکه باید تحلیل دقیقی از روند و گرایش‌ها(ترند) داشته باشید. اگر در جای درستی قرار نگیرید، حتی با داشتن گروه خوب هم شکست خواهید خورد.

او همچنین با اشاره به نقش فناوری در تغییر بازار، افزود: با ورود فناوری به‌ناچار محصول شما از بین نمی‌رود. همان‌طور که کتابفروشی‌ها با وجود رشد فروش آنلاین کتاب هم‌چنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند، صنعت اسباب‌بازی نیز می‌تواند با نوآوری و استفاده از مزیت‌های رقابتی، خود را حفظ کند.

این فعال فرهنگی به مزیت رقابتی به عنوان یکی از عوامل موفقیت در کسب‌وکار اشاره کرد و افزود: باید ببینید آیا مزیت رقابتی دارید یا نه. اگر مخاطب به دنبال شماست، مزیت‌هایی دارید که برای او جذاب است. نیاز نیست از همه بهتر باشید، همین که یک قدم جلوتر از رقبا باشید کافی است.

این دکترای مدیریت بازرگانی به سه مزیت حیاتی در کسب‌وکار، یعنی مالی، بازاریابی و منابع انسانی اشاره کرد و گفت: بازاریابی سه کار مهم انجام می‌دهد: آگاهی‌رسانی، ایجاد برتری‌دادن و یادآوری. باید تحلیل کنید که مخاطب شما کجاست و همان جا بازاریابی کنید. بسیاری از تصمیم‌ها در نقطه خرید اتفاق می‌افتد و چیدمان فروشگاه‌ها در این زمینه بسیار مهم است. نگهداری مشتریان قدیمی نیز بسیار اهمیت دارد، زیرا فروش به مشتری قدیمی 5 برابر راحت‌تر از مشتری جدید است.

ایزدخواه در پایان به اهمیت شبکه‌های اجتماعی در بازاریابی اشاره و تاکید کرد: امروز تحلیل محصول و تولید محتوا در شبکه‌های اجتماعی اهمیت بسیار زیادی دارد. متاسفانه در ایران کسب‌وکاری که در حوزه اسباب‌بازی فعال باشد و محتوای خوبی در شبکه‌های اجتماعی تولید کند، وجود ندارد؛ در حالی که در دنیا کسب‌وکارهایی است که فقط به تحلیل اسباب‌بازی‌ها می‌پردازد.

امروزه توجه به این صنعت به دلیل گسترش آگاهی خانواده‌ها در تأثیر اسباب‌بازی بر تربیت کودکان، کاهش فضای باز برای بازی کودکان و گسترش شهرنشینی، اهمیت این صنعت در انتقال فرهنگ و نقش آن در بهبود وضعیت معیشت بخشی از جامعه و … افزایش یافته و سرمایه‌گذاری بر این بخش هر ساله در کشورهای مختلف روند تصاعدی را طی می‌کند. افزایش توجه به این حوزه با در نظر گرفتن نقش آن در مسائل تربیتی از ضرورت‌های بخش صنعت و فرهنگ کشور است.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

۱۰ روایت خواندنی از زندگانی پیامبر مهربانی(ص)

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، انتشار ادبیات دینی و آیینی برای گروه سنی کودک و نوجوان در سال‌های گذشته از نظر کمی رشد قابل توجهی داشته است، با این حال برخی از کارشناسان بر این باورند که لزوماً این کمیت، کیفیت را به همراه نداشته است. موضوعات تکراری و پرداخت سطحی به آنها از جمله آسیب‌هایی است که در این سال‌ها وارد حوزه ادبیات دینی کودک و نوجوان شده است. با این حال، بازار نشر در این حوزه چندان دست خالی نیست و می‌توان نمونه‌های موفقی را ذکر کرد.

کتاب «بهترین هم‌بازی»، نوشته محسن نعما از جمله این آثار است که مروری بر آن در آستانه فرارسیدن مبعث رسول خدا(ص) چندان خالی از فایده نیست. این کتاب که برای گروه سنی نوجوان نوشته شده است، تلاش دارد تا برش‌هایی از زندگی پیامبر اکرم(ص) را برای مخاطبان خود روایت کند.

محوریت کتاب، رفتار و مهربانی‌های رسول خدا(ص) در حق کودکان است. کتاب تلاش می‌کند با استفاده از این روایت‌ها، ارزش‌های انسانی، اخلاقی و آموزشی را به کودکان بیاموزد و از سوی دیگر، مخاطب را با بخشی از سیره حضرت رسول(ص) آشنا کند.

کتاب شامل 10 داستان کودتاه است که هرکدام به نحوی به رابطه پیامبر(ص) با کودکان و آموزه‌های ایشان اشاره دارند. این حکایت‌ها می‌توانند به والدین و مربیان کمک کنند تا با الهام از سیره پیامبر(ص)، رفتارهای مثبت و محبت‌آمیز را در فرزندان خود پرورش دهند.

از جمله ویژگی‌های «بهترین هم‌بازی» زبان ساده و قابل فهم آن برای مخاطبان امروزی است. نویسنده تلاش نکرده زبانی قدیمی و به سبک گذشتگان داستان را پیش ببرد، به همین خاطر مخاطب از همان ابتدا می‌تواند با کتاب ارتباط برقرار کند. از سوی دیگر، نویسنده با استفاده از منابع روایی و تاریخی صحیح، تلاش دارد روایتی متقن به مخاطب خود ارائه دهد و اطلاعات درست را در این حوزه در اختیار او بگذارد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: یکی از روزها من و بچه‌های کوچه، مثل همیشه مشغول بازی و تفریح بودیم. هشت نفر بودیم. همه‌مان هم کوچولو موچولو بودیم. وسط بازی یک‌دفعه رفیقم یونس آمد پیشم و گفت: ابراهیم، آنجا را نگاه کن، پیامبر دارد به این سمت می‌آید. بعد هم نگاهم کرد و یک لبخند شیطنت‌آمیزی زد. گفتم: خب، منظورت چیست؟

یونس گفت: ابراهیم! بیا به پیامبر بگوییم تا با ما بازی کند.

با تعجب گفتم: این چه حرفی است؟ او پیامبر است، مگر یک انسان معمولی است؟ …

نشر جمال کتاب «بهترین هم‌بازی» را به قیمت 70 هزار تومان منتشر کرده است.

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری تسنیم