چاپ یک‌رمان نوجوان دیگر از باربارا دی؛ قصه تاب‌آوری دختری که برادرش بیمار است


به گزارش خبرنگار مهر، رمان نوجوان «زندگی من در تنگ ماهی» نوشته باربارا دی به‌تازگی با ترجمه بیتا ابراهیمی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب دویست‌وپنجاه‌وچهارمین عنوان «رمان نوجوان» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

باربارا دی نویسنده ‌این‌کتاب دارای مدرک کارشناسی رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه یِیل و دانشجوی نیمه‌کاره رشته حقوق از دانشگاه شیکاگو است. او تحصیل در رشته حقوق را رها و ازدواج کرد. از وقتی هم فرزندش به سن مدرسه رسید، نوشتن داستان برای نوجوانان را شروع کرد. او ۱۱ کتاب برای نوجوانان در کارنامه دارد و جوایزی را هم به‌خاطرشان به دست آورده است. او با همسر و سه‌فرزندش در نیویورک زندگی می‌کند.

از این‌نویسنده پیش‌تر رمان «کمی تا قسمتی معمولی»، با ترجمه محبوبه نجف‌خانی توسط همین‌ناشر چاپ شده است. «کمی تا قسمتی معمولی» درباره دختر نوجوانی بود پس از دو سال مبارزه با بیماری سرطان خون، آماده برگشتن به زندگی معمولی و دبیرستان است. اما همکلاسی‌ها با او رفتاری متفاوت دارند و طوری با او روبرو می‌شوند که گویی قرار است هرلحظه اتفاقی برایش بیافتد. «کمی تا قسمتی معمولی» سال ۲۰۱۷ چاپ شد.

«زندگی من در تنگ ماهی» هم که سال ۲۰۲۰ منتشر شد، درباره زندگی یک‌دختر نوجوان دیگر با نام زینی است که گویی یک‌بمب در خانواده‌اش منفجر شده و همه‌چیز را به هم ریخته است. گابریل برادر زینی، دچار بیماری اختلال دوقطبی شده، مادرش دیگر مثل قبل نیست و پدرش هم کمتر در خانه حاضر دارد و تازه هر دو به او گفته‌اند این‌وضعیت یک‌مساله خصوصی است و زینی نباید درباره بیماری گبریل با کسی حرف بزند. در این‌وضعیت که خانه و خانواده به هم ریخته، دوست‌های زینی هم از او ناراحت‌اند و نمی‌داند باید چه کند! به همین‌دلیل حس می‌کند مثل یک خرچنگ یا ماهی در تنگ گیر افتاده است.

رمان پیش‌رو قصه به‌هم‌ریختن روابط اجتماعی زینی است و نویسنده اثر ضمن تشریح وضعیت یک‌بیمار دوقطبی، راه‌های تسکین و تاب‌آوری دختری ۱۲ ساله را در مواجهه با این‌مشکل، برای مخاطب روایت می‌کند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

مطمئن بودم خانم مولینا می‌خواهد به‌خاطر رفتارم در گروه خارچنگی توبیخم کند. اما او صبر کرد همه از اتاق بیرون بروند و بعد با لبخندی برگشت سمت من. گفت: «واقعا این تحقیق خارچنگی رو دوست داری، مگه نه.»

سریع گفتم: «بله. و متاسفم که رفتارم مودبانه نبود. درباره شناپاها هم پز دادم. من کلی توی اینترنت درباره‌شون خونده بودم …»

«هیچ‌وقت به‌خاطر شوقی که به کار علمی داری عذرخواهی نکن. به‌خاطر این نمی‌خواستم باهات حرف بزنم.» چشمانش برق می‌زدند. «زینی، تا حالا اسم آزمایشگاه دریایی گروه آبی رو شنیدی؟»

سر تکان دادم که نه.

«خب، اون‌ها هر تابستون برای بچه‌هایی که واقعا به زیست‌شناسی دریایی علاقه‌مندن یه برنامه‌ چهارهفته‌ای دارن. یه‌جور اردو حساب می‌شه، و بچه‌ها کارهای تحقیقاتی واقعی انجام می‌دن، و کاملا هم مجانیه، چون بودجه خوبی دارن. بهش علاقه داری؟»

شوخی می‌کرد؟ «آره، منظورم اینه که بله، صد در صد!»

این‌کتاب با ۲۸۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۵۵ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

چاپ مقالات آیزاک آسیموف درباره ادبیات علمی‌تخیلی


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «آسیموف؛ از ادبیات علمی‌تخیلی می‌گوید» نوشته آیزاک آسیموف به‌تازگی با ترجمه سعید سیمرغ توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب سیزدهمین‌عنوان از مجموعه «دانش و فن برای همه» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

آیزاک آسیموف یکی از نویسندگانی است که در دهه ۱۹۴۰ دوران طلایی ادبیات علمی‌تخیلی را شکل دادند. او همراه با رابرت اِی. هاینلاین و آرتور سی.کلارک تبدیل به ۳ غول این‌گونه ادبی شدند و این‌مقام را تثبیت کردند. اگرچه کلارک و هاینلاین از نظر ادبی قوی‌تر بودند، اما آسیموف به‌دلیل گستره وسیع موضوعات آثارش، شهرت بیشتری داشت. علاقه‌مندان آثار داستانی او، به خواندن آثار غیرداستانی‌اش هم ترغیب می‌شدند و همین‌اتفاق در جهت عکس برای خوانندگان آثار غیرداستانی‌اش هم اتفاق می‌افتاد. پس مخاطبان توقع داشتند نویسنده صدها داستان کوتاه و بلند و ده‌ها رمان علمی‌تخیلی، گاهی درباره ادبیات علمی‌تخیلی هم بنویسد.

آسیموف در سال‌های فعالیتش، به درخواست نشریات گوناگون و گاهی به خواست خودش، درباره ادبیات علمی تخیلی مقاله نوشت که این‌نوشتارها منبعی برای آشنایی با این‌نوع ادبیات و چگونگی خلق آن هستند.

کتاب پیش‌رو ازنظر فصل‌بندی نوشتارها، ۸ فصل دارد که هرکدام عناوین مختلفی را در برمی‌گیرند. فصول «آسیموف» به این‌ترتیب‌اند:

«کلیت تخیل علمی» با ۵ زیرعنوان «دیدگاه شخصی من»، «سفرهای شگفت‌انگیز»، «نام این‌گونه ادبی»، «جهان علمی‌تخیلی» و «ماجراجویی!».

«نوشتن داستان علمی‌تخیلی» با ۸ زیرعنوان «سرنخ‌ها»، «به هیچ‌وجه عوامانه نیست»،‌ «ابزار آموزش»، «خیلی بامزه است»، «شیشه رنگی و شیشه ساده»، «دانشمند در مقام تبهکار»، «واژگان علمی‌تخیلی» و «تلاش برای نوشتن».

«پیش‌بینی در ادبیات علمی‌تخیلی» با ۲ زیرعنوان «دیدن آینده چقدر آسان است!» و «رویاهای علمی‌تخیلی».

«تاریخچه علمی‌تخیلی» با ۱۰ زیرعنوان «جهان پیشاعلمی»، «علمی‌تخیلی و جامعه»، «علمی‌تخیلی، ۱۹۳۸»، «علمی‌تخیلی چگونه تبدیل به کسب و کاری بزرگ شد»، «انفجار علمی‌تخیلی»، «دوران طلاییِ پیشِ رو»، «فراسوی مغز ما»، «اسطوره ماشین‌ها»، «علمی‌تخیلی اتحاد شوروی» و «باز هم علمی‌تخیلی اتحاد شوروی».

«نویسندگان علمی‌تخیلی» با ۱۳ زیرعنوان «نخستین رمان علمی‌تخیلی»، «نخستین نویسنده علمی‌تخیلی»، «حفره‌ای در میان»، «رخنه در ادبیات علمی‌تخیلی»، «بزرگ، بزرگ، بزرگ»، «لمس کمبل»، «به یاد پِگ»، «هوراس»،‌ «دومین نواَختر»، «ری بردبری»، «آرتور سی.کلارک»، «ریش‌سفید ادبیات علمی‌تخیلی» و «برادری در دنیای علمی‌تخیلی».

«هواداران علمی‌تخیلی» با ۶ زیرعنوان «همایش‌های ما»، «هیوگو»، «سالگردها»، «ستون نامه‌ها»، «مقاله‌های مجلات علمی‌تخیلی» و «نامه‌های برگشتی».

«نقد علمی‌تخیلی» با ۶ زیرعنوان «چه‌چیزی باعث خوب‌شدن یک‌داستان علمی‌تخیلی می‌شود؟»، «۱۹۸۴»، «حلقه شیطان»، «پاسخی به جنگ‌های ستاره‌ای؟»، «ادبیات گمانه‌زن» و «منتقد بی‌میل».

«دنیای علمی‌تخیلی و من» با ۵ زیرعنوان «هیچ‌چیزی مثل یک‌بنیاد خوب نیست»، «مجموعه وندل اِرت»، «آیزاک آسیموفز ساینس فیکشن مگزین»، «من و هالیوود» و «نویسنده پرکار».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

با این‌همه حال و هوای سده نوزدهم به‌سرعت به‌سوی خوش‌بینی میل پیدا کرد. توسعه انقلاب صنعتی شکل‌گیری مجموعه کارخانه‌هایی را در بریتانیای کبیر سرعت بخشید که یکی از کابوس‌های وحشتناک تاریخ به‌شمار می‌رود، ولی طبقه‌های متوسط و اعیان به فراوانی از آن سود بردند. امپراتوری بریتانیای کبیر گسترش یافت و کشورهای دیگر نیز همچنان که صنعتی می‌شدند و قدرت و ثروت بیشتری (هرچند که به‌صورت مساوی توزیع نشده بود) به دست آوردند.

پس جای تعجبی ندارد که نویسنده فرانسوی، ژول ورن (نخستین علمی‌تخیلی‌نویس حرفه‌ای، به آن‌معنا که نخستین کسی بود که بخش بزرگی از هزینه‌های زندگی‌اش را از طریق نوشتن چیزهایی که اکنون علمی‌تخیلی می‌دانیم تامین می‌کرد) خوش‌بینی را در داستان‌هایش دمید. قهرمان‌های او اوج آسمان‌ها و قعر دریاها را کاوش می‌کنند، به ارتفاع ماه و به عمق زمین نفوذ می‌کنند و همیشه دستاوردهای باشکوهی دارند که ما را با خودشان همراه می‌کنند. موانعی وجود دارند که باید از آن‌ها گذشت، و این پشت‌سر گذاشتن موانع است که اهمیت دارد.

این‌کتاب با ۴۳۶ صفحه، شمارگان ۴۰۰ نسخه و قیمت ۴۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

نویسنده «نقد تساهل محض» درگذشت


به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از آسوشیتدپرس، پروفسور رابرت پل وولف آمریکایی که متفکر، نویسنده، معلم و مدافع زندگی فکری عمومی بود، در ۹۱ سالگی درگذشت.

این‌نویسنده سال ۱۹۳۳ در نیویورک متولد شد. سال ۱۹۵۰ در ۱۶ سالگی وارد دانشگاه هاروارد شد و در ۱۹ سالگی مدرک لیسانس خود را گرفت و وقتی ۲۳ ساله بود دوره دکتری خود را در رشته فلسفه با پایان‌نامه خود با عنوان «نظریه فعالیت ذهنی در رساله طبیعت انسان و نقد عقل محض» به پایان برد. وولف کار خود را در فلسفه آکادمیک به عنوان مدرس در هاروارد در سال ۱۹۵۸ شروع کرد و مدتی در دانشگاه شیکاگو و دانشگاه کلمبیا تدریس کرد و جوانترین استاد فلسفه دانشگاه شد.

وی سال ۱۹۷۱ به هیئت علمی دانشگاه ماساچوست در آمهرست پیوست و تا زمان بازنشستگی در سال ۲۰۰۸ درآنجا به عنوان استاد فلسفه و سپس به عنوان استاد و مدیر تحصیلات تکمیلی در برنامه دکتری دپارتمان مطالعات آفریقایی-آمریکایی کار کرد و سال ۲۰۱۷ به عضویت انجمن دانش پژوهان ارشد در دانشگاه کلمبیا منصوب شد.

وولف به‌عنوان یک محقق، به دلیل تحلیل انتقادی‌اش از شخصیت‌های اصلی سنت فلسفی اروپا و آثار متعددی که در زمینه فلسفه تالیف کرد، شهرت داشت. تحلیل دقیق او از نوشته‌های امانوئل کانت در مورد متافیزیک و نظریه اخلاقی در دوران اولیه کارش، به ویژه «نظریه کانت درباره فعالیت ذهنی» (۱۹۶۳) و «خودمختاری عقل» (۱۹۷۴) با تحسین روبه رو شد. وی در اواسط زندگی حرفه‌ای‌اش، به نظریه اقتصاد کار کارل مارکس در کتاب «سرمایه» علاقه‌مند شد و در کتاب‌های «درک مارکس» (۱۹۸۴) و «کیسه‌های پول باید خیلی خوش شانس باشند» (۱۹۸۸) به نقد آنها پرداخت.

آثار اصلی فلسفی ولف بیشتر بر لیبرال دموکراسی غربی متمرکز بود. مشهورترین کتاب او، «در دفاع از آنارشیسم» (۱۹۷۰) یک بررسی انتقادی درباره امکان مشروعیت در اقتدار دولتی است. این کتاب مخاطبان جهانی گسترده‌ای در بسیاری از رشته‌ها به دست آورد و به ده‌ها زبان ترجمه شده است. این اثر بر اساس کاوش وولف در جنبه‌های نظریه و نهادهای لیبرال دموکراسی در کتاب‌های «آرمان‌های دانشگاه» (۱۹۶۹)، «فقر لیبرالیسم» (۱۹۶۸) و «نقد تساهل محض» (۱۹۶۵) که با همکاری هربرت مارکوزه و بارینگتون مور جونیور نوشته شده بود، شکل گرفت.

پروفسور وولف از نظر سیاسی هم به همان اندازه که در زمینه آکادمیک فعالیت داشت، جدی بود، و بحث‌های سیاسی درباره خلع سلاح هسته‌ای در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۶۰، جنگ ویتنام در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۷۰ در کلمبیا را در پیش گرفت و در تظاهرات ضدجنگ ۱۹۶۸ و ضد آپارتاید آفریقای جنوبی در دهه‌های ۱۹۸۰ و ۹۰ شرکت می‌کرد و به این افتخار می کرد که در هاروارد برای اعتراضی که از دانشگاه خواسته شده بود دارایی‌های خود در دولت آپارتاید آفریقای جنوبی را بیرون بیاورد، دستگیر شد.

او به زودی به یکی از «پدران بنیانگذار» و اولین مربی ارشد مطالعات اجتماعی بدل شد که برنامه‌ای بین رشته‌ای بود که به دانشجویان امکان می‌داد تا موضوع‌های بحث‌برانگیز یا غیرمتعارف سیاسی را بررسی کنند و آنها را با ابزارهای روش شناختی قوی‌تر مجهز کنند. وی پس از ورود به دانشگاه ماساچوست، برنامه تفکر اجتماعی و اقتصاد سیاسی را تأسیس کرد، که یک برنامه کارشناسی بود که بر اساس مدل مطالعات اجتماعی ساخته شده و به استفاده از دیدگاه‌های انتقادی برای تحلیل روابط سیاسی و اجتماعی در جوامع و نهادها اختصاص داشت.

مشارکت وولف در جنبش حذف آپارتاید در دهه ۱۹۸۰ باعث شد تا او در سال ۱۹۹۰ یک سازمان غیرانتفاعی به نام بورسیه‌های دانشگاهی برای دانشجویان آفریقای جنوبی تأسیس کند که با کمک مالی به دانشجویان سیاه‌پوست آفریقای جنوبی، امکان آموزش عالی را در دسترس آنها قرار می‌داد. این سازمان در طول دو دهه فعالیت خود، هزینه تحصیل بیش از ۱۵۰۰ دانش‌آموز را تامین کرد. وی سال ۲۰۱۱ به پاس تأثیر تلاش‌هایش، مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه کیپ غربی را از اسقف اعظم دزموند توتو دریافت کرد.

پروفسور وولف همچنان به عدالت نژادی متعهد ماند و در همکاری با دانشکده W.E.B. انرژی و مهارت‌های سازمانی خود را برای کمک به ایجاد یک برنامه دکترا در مطالعات آفریقایی-آمریکایی وقف کرد. او تا زمان بازنشستگی خود در سال ۲۰۰۸ در این دپارتمان باقی ماند و در زمینه اهمیت مطالعات آفریقایی-آمریکایی به عنوان یک رشته دانشگاهی کار کرد و تجربه خود را در کتابی با عنوان تحریک‌آمیز «اتوبیوگرافی یک مرد سفید سابق» که سال ۲۰۰۵ منتشر شد، گردآورد.

بازنشستگی فصل جدیدی را در زندگی وولف به عنوان یک روشنفکر عمومی به ارمغان آورد و او با ایجاد وبلاگی پرطرفدار به نام «سنگ فیلسوف» به ارائه تفسیر در زمینه سیاست و نیز بحث درباره چالش‌های وجودی پیری و یافتن مخاطب جدید پرداخت.

وولف در سال‌های آخر زندگی خود به بیماری پارکینسون مبتلا شد که به سرعت پیشرفت کرد و محدودیت‌های فیزیکی شدیدی را ایجاد کرد و با تلاش وی برای سازگار کردن خود با این ناتوانی‌ها، توانست به نوشتن فعالانه در وبلاگ خود ادامه دهد و برنامه آموزش از راه دور را درباره جلد یک «سرمایه» مارکس به گروهی از اساتید، دانشجویان کارشناسی ارشد و کارشناسی در هاروارد در ترم بهار ۲۰۲۴ و زمانی که ۹۰ ساله بود، ارائه دهد.

کتاب «نقد تساهل محض» که سال ۱۹۶۵ منتشر و به یکی از آثار کلاسیک فلسفه سیاسی و اجتماعی معاصر بدل شده، از این‌مولف به فارسی ترجمه و منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

ترجمه گنکور ۲۰۲۳ وارد بازار نشر شد؛ قصه ایتالیای بین جنگ‌های اول و دوم جهانی


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «مراقبت از او» نوشته ژان باتیست آندره‌آ به تازگی با ترجمه مهدی بهنوش توسط نشر افکار منتشر و روانه بازار نشر شده است. این رمان برنده جایزه گنکور ۲۰۲۳ شده است.

ژان باتیست ‌آندره‌آ (متولد ۱۹۷۱، سن‌ژرمن آنله، فرانسه) در چهل‌وشش‌سالگی نخستین رمان خود «ملکه‌ من» را نوشت که برایش موفقیتی گسترده به همراه داشت. این کتاب ده‌ها جایزه کسب کرد، از جمله جایزه‌ معتبر فمینا و جایزه‌ رمان اول. دو رمانِ بعدی او، «صدمیلیون سال و یک‌روز» و «شیاطین و قدیس‌ها» موفقیت‌های چشمگیرِ رمان نخست را تکرار کردند. رمان «مراقبت از او» در سال ۲۰۲۳ منتشر شد و جایزه‌ گنکور، جایزه‌ ادبی فناک و جایزه‌ بزرگ خوانندگان مجله‌ی اِل را به دست آورد و به پرفروش‌ترین کتاب فرانسه تبدیل شد.

«مراقبت از او» داستان مجسمه‌سازی به‌نام میکل آنجلو ویتالیانی (هم‌نامِ میکل آنجلو بوناروتی یا همان میکل آنژ نابغه‌ی مجسمه‌ساز عصر رنسانس) را در ایتالیای سال‌های بین دو جنگ جهانی روایت ‌می‌کند. آندره‌آ در این کتاب، به تاریخ سیاسی ایتالیا و ساختار طبقات اجتماعی از جنگ اول جهانی تا ۱۹۸۰ ‌می‌پردازد، ظهور فاشیسم و موسیلینی را به‌عنوان پدیده‌ای تدریجی در زندگی روزمره‌ بیان ‌می‌کند، به توصیفِ فمینیسم، هنر و حمایت از هنرمندان ‌می‌پردازد، و در این میان، سیمای زنی به‌نام «ویولا» را ترسیم ‌می‌کند که برای آزادی‌اش ‌می‌جنگد. آندره‌آ از خلالِ زندگیِ این دو قهرمان به‌یادماندنی، کتابی بی‌نظیر خلق کرده است؛ قهرمانانی که همچون ستاره‌هایی درخشان اما چشمک‌زن در آسمان تاریک قرن بیستم، می‌درخشند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

مرد غول‌پیکر سر برگرداند و به‌ام لبخند زد. مانند هیولایی بود که از بلندکردن آدم‌های بدجنس برای پرت‌کردن‌شان از پنجره خسته شده است، هم‌چنین از فرستادن شیاطین به جهنم. بلند شد. برای یک لحظه منظره‌یی مسخره‌تر از تفاوتِ قدِ بهترین بازیگر و بهترین مجسمه‌ساز کشور در تمام ایتالیا وجود نداشت. پاگانو درحالی‌که کمی خم شده بود دستش را به سمتم پیش آورد. حس کردم که برایش سخت است.

کمی خوش‌وبش کردیم و بعد من رفتم. در توالت‌های مرمری، درحالی‌که می‌لرزیدم جلوی آینه خطابه‌ام را تمرین کردم. از انتهای راهرو صدای تشویق و جیرجیر صندلی‌ها به گوش می‌رسید. نوبت من بود. رییس آکادمی به حضار سلام کرد و با چند شوخی همه را به خنده انداخت، بعد دستور جلسه را اعلام کرد و نوبت من شد تا از گمنامی‌یی که در آن زاده شده بودم بیرون بیایم.

این‌کتاب با ۴۲۲ صفحه و قیمت ۴۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

«فراز و فرود دموکراسی» در کتابفروشی‌ها


به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فراز و فرود دموکراسی؛ از دوران باستان تا امروز» نوشته دیوید استاساویج به‌تازگی با ترجمه لی‌لا سازگار توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات دانشگاه پرینستون چاپ شده است.

دیوید استاساویج نویسنده این‌کتاب، فیلسوف سیاسی آمریکایی است که به‌خاطر آثار و افکارش درباره دموکراسی و اقتصاد سیاسی شناخته می‌شود و سال ۲۰۱۵ به عضویت آکادمی هنر و علوم آمریکا درآمد. او معتقد است وقتی طیف گسترده‌ای از جوامع انسانی را در نظر بگیریم، معلوم می‌شود رخدادهایی در مناطقی دورافتاده و زمان‌های خیلی دور رخ داده که ممکن است نکات عجیبی درباره نهادهای سیاسی امروز روشن کنند. دموکراسی اغلب در مناطقی شکوفا شده که اصلا انتظارش نمی‌رفته است. پس روایت دموکراسی فقط روایتی نبوده که بزرگان اندیشه در کتاب‌های مهم نوشته باشند. بلکه مردم هم در ساختنش سهم داشته‌اند؛ مردمی که برای حکمرانی بر خود به‌شیوه جمعی، به‌طور عملگرایانه دست به کار شده‌اند.

کاری که مولف «فراز و فرود دموکراسی» انجام داده، این است که برداشتش از تاریخ دموکراسی را گسترش دهد. او که بیش از ۲۰ سال درباره دموکراسی پژوهش کرده می‌گوید در دهه‌های اخیر، با گسترش روال انتخاب آزاد رهبران در دنیا، دموکراسی حالتی ناگزیر پیدا کرده و گویی برای کسانی که به آن گوش سپرده‌اند، ندای آینده بوده است. استاساویچ در این‌کتاب چگونگی تحول دموکراسی‌های غربی را هم بررسی کرده و می‌گوید دموکراسی امروزی، فقط یکی از شیوه‌های بالقوه سازماندهی امور است و زمانی که این‌نکته درک شود، موقعیت بهتری برای توجه به نحوه تکامل دموکراسی در آینده به وجود می‌آید.

کتاب پیش‌رو ۳ بخش اصلی دارد که ۱۲ فصل را در خود جا داده‌اند. «دموکراسی اولیه»، «واگرایی» و «دموکراسی مدرن» عناوین ۳ بخش کتاب هستند که بخش اول ۴ فصل «خاستگاه‌های فرمانروایی دموکراتیک»، «دموکراسی اولیه فراگیر بود»، «دولت‌های ضعیف دموکراسی را به ارث بردند» و «زمانی که فناوری پایه‌های دموکراسی را سست کرد» را شامل می‌شود.

فصل‌های پنجم تا هشتم کتاب در بخش دوم قرار دارند که از این‌قرارند: «توسعه نظام مبتنی بر نمایندگی در اروپا»، «چین، گزینه بدیل دیوانسالاری»، «دموکراسی در دنیای اسلام چگونه از میان رفت» و «دموکراسی و توسعه اقتصادی در بلندمدت».

«چرا انگلستان متفاوت بود»، «دموکراسی _ و برده‌داری _ در آمریکا»،‌ «گسترس دموکراسی مدرن» و «تجربه مستمر دموکراتیک» هم عناوین فصل‌های نهم تا دوازدهم این‌کتاب هستند که در بخش سوم قرار دارند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

سوئد مثالی از این‌پدیده را در اختیار می‌گذارد. حکومت سوئد که در ۱۹۰۱ نگران چشم‌انداز درگیرشدن در جنگی اروپایی بود، توانست قانونی برای خدمت وظیفه تمام مردان وضع کند. دیری نگذشت که این‌کار به طرح شعار جدید سوسیال دموکرات‌های سوئدی، که حزب اقلیت بودند، انجامید: «یک مرد، یک سلاح، یک‌رای» درست همان‌طور که آتنی‌ها لازم دانسته بودند که نقش سیاسی مهم‌تری برای فرودست‌ترین طبقه اجتماعی (thetes) در نظر بگیرند، زیرا آنها بودند که برای قایق‌ها پارو می‌زدند، همان استدلال در حدود ۲۵ قرن بعد نیز مطرح شد. یالمار برانتینگ، که بعدها نخستین نخست‌وزیر سوئدی سوسیال دموکرات شد، تا آنجا پیش رفت که بگوید «حق رای برترین موضوعی است که در سوئد باید از آن حمایت کرد.» سوئد حق رای عمومی مردان را در سال ۱۹۰۹ تصویب کرد، و تردید زیادی وجود ندارد که استدلال در مورد سربازگیری به باز کردن مسیر این‌تغییر یاری رساند.

همچنین می‌توانیم در حالی که حق رای مردان و زنان را از هم جدا می‌کنیم، شواهد کلی‌تری درباره سربازگیری همگانی و حق رای همگانی در اروپا را بررسی کنیم. هرچند شعاری مشابه وجود نداشت که بگوید «یک‌زن، یک‌سلاح، یک‌رای»، موضوع این است که در دوره دو جنگ جهانی زنان نقش‌های جدیدی عهده‌دار شدند، و برخی گفته‌اند که این‌کار پشتوانه‌ای برای ادعاهای آنها در مورد حق رای برابر شد.

برای مشاهده الگوی کلی سربازگیری و حق رای مردان در مجموعه‌ای از بیست کشور اروپایی، به دو خط در شکل ۲.۱۱ توجه کنید. خط توپُر نشان‌دهنده کسری از نمونه کشورهایی است که نظام سربازگیری همگانی داشتند. خط نقطه‌چین نشان‌دهنده کسری از کشورهایی است که در آنها حق رای همگانی برای مردان وجود داشت. این دو خط چنان تنگاتنگ پیش می‌روند که رابطه‌ای قوی بین آن دو استنباط می‌شود.

این‌کتاب با ۵۰۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۶۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

«در غرب خبری نیست» به چاپ ششم رسید


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «در غرب خبری نیست» اریش ماریا رمارک با ترجمه سیروس تاجبخش به‌تازگی توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ ششم رسیده است. رمارک، که خود از سربازان جنگ جهانی اول بوده، در این اثر تجربیات شخصی‌اش را بازتاب داده و احساسات سربازان جوان را در برابر هولناکی جنگ به تصویر کشیده است.

این‌رمان دربرگیرنده داستان سربازی جوان به نام پل بومر است که همراه همکلاسی‌هایش برای جنگ جهانی اول به جبهه فرستاده می‌شود.

کتاب با توصیف‌های بی‌رحمانه از خشونت جنگ آغاز می‌شود؛ جایی که سربازان تنها برای بقا تلاش می‌کنند و هر روز شاهد مرگ دوستان و هم‌رزمان خود هستند. رمارک به‌جای تمرکز بر قهرمانی‌های نظامی، بر تأثیرات روانی و جسمی جنگ بر افراد متمرکز شده است. پل بومر و دوستانش در حالی که برای میهن‌شان می‌جنگند، به تدریج متوجه پوچی و بی‌معنایی جنگ می‌شوند. یکی از پیام‌های این‌کتاب، شکاف عمیقی است که میان نسل جوان و نسل‌های گذشته ایجاد شده است. معلمان و والدین، جوانان را با تبلیغات و آرمان‌گرایی‌های پوچ به جبهه فرستاده‌اند، در حالی که خود از واقعیت‌های هولناک جنگ بی‌خبر بوده‌اند.

«در غرب خبری نیست» در طول دهه‌ها الهام‌بخش آثار متعدد هنری و سینمایی شد و اقتباس سینمایی آن که سال ۱۹۳۰ به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد، توانست جایزه اسکار بهترین فیلم را کسب کند.



منیع: خبرگزاری مهر

ترجمه باهره راسخ از «به‌خونسردی» به چاپ پنجم رسید


به گزارش خبرگزاری مهر، رمان ژورنالیستی‌جنایی «به‌خونسردی» نوشته ترومن کاپوتی با ترجمه باهره راسخ به‌تازگی توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ پنجم رسیده است.

ترومن گارسیا کاپوتی نویسنده این‌کتاب، با نامِ اصلی ترومن استرِکفوس پارسِنز در سی‌ام سپتامبر ۱۹۲۴ در نیواُرلئان به دنیا آمد. در نوجوانی تصمیم گرفت قیدِ تحصیلاتِ دانشگاهی را بزند و به دنبال نویسندگی برود. اوایلِ دهه چهلِ میلادی دو سالی را در هفته‌نامه نیویورکر کارِ شاگردی و پادویی کرد و بعد به‌خاطر توهین به رابرت فراستِ شاعر از آن‌جا بیرونش انداختند. بیست و یکی دوساله که شد، چاپِ نخستین داستان‌های کوتاهش در نشریه معتبرِ هارپرز بازار شهرتی در دنیای ادبیات برایش به‌هم زد و همان سال‌ها نخستین رمانش را هم نوشت. گذرگاهِ تابستان، رمانی که تا سال‌ها بعدِ مرگش منتشر نشد. دو رمانِ نخستی که منتشر کرد، «صداهای دیگر، اتاق‌های دیگر» و «چنگِ علف» بر آوازه‌اش افزودند.

کاپوتی عاشقِ معاشرت و بازیگوشی و سَرک کشیدن به هر سوراخی بود. حالا که بین قصه‌نویس‌ها برای خودش نامی درکرده بود، تصمیم گرفت عرصه‌های دیگر را هم بیازماید. اقتباسی نمایشی از چنگِ علف و نمایش‌نامهٔ موزیکالِ گلخانه جست و خیزهایش در تئاترند. از پی‌اش سری به هالیوود زد و خودش را در فیلم‌نامه‌نویسی محک زد. شیطان را شکست بده که جان هیوستن ساختش و یک دهه بعدتر در قتل به دلیلِ مرگ بازیگری را هم تجربه کرد. هم‌هنگامِ این‌ها مقدار زیادی گزارش برای معتبرترین نشریاتِ آمریکا نوشت و به سبکی شخصی و بدیع در روزنامه‌نگاری رسید.

«به‌خونسردی» ترکیبی غریب از رمان‌نویسی و روزنامه‌نگاری، تجربه گزارش یک قتلِ واقعی به میانجی فنون و شگردهای داستان‌نویسی که حاصل، یکی از درخشان‌ترین رمان‌های ادبیاتِ آمریکاست. کاپوتی سال‌های آخرِ عمر را به‌شدت گرفتارِ انواع مخدر بود و مجموعه آثارش حجمِ چندان عظیمی نیستند اما غِنا و ابداعات‌شان بر داستان‌نویسی و روزنامه‌نگاری نسل‌های بعدی تأثیری قطعی و آشکار گذاشتند. این‌نویسنده کل زندگی را خوش گذراند و ۲۵ اوتِ ۱۹۸۴ در بستر بیماری از سرطانِ ریه درگذشت.

این‌کتاب کاپوتی، داستانی واقعی است که به سبک ابداعی نویسنده، رمان غیرداستانی خلق شده است. داستان روایت قتل چهارنفر از افراد خانواده‌ای در دهکده‌ای در کانزاس است. پیش از دستگیری قاتلان نویسنده برای نوشتن ماجرای قتل به کانزاس رفت و پس از صرف شش سال وقت، داستان تکوین یافت. موفقیت کتاب به حدی بود که عنوان دومین کتاب پرفروش جنایت واقعی در تاریخ نشر را از آن خود کرد، به خونسردی در این ژانر کتابی پیشرو به حساب می‌آید.

«به خونسردی» ابتدا در قالب سلسله مقاله در مجله نیویورکر و پس از آن در سال ۱۹۶۶ توسط انتشارات راندوم‌هاوس چاپ شد. این کتاب با اقبال خوبی مواجه شد و جزء کتاب‌های پرفروش بین‌المللی قرار گرفت. در این داستان علاوه بر ذکر جزئیات فراوان و دقیق درباره زندگی قربانیان و قاتلان آنها به جامعه روستایی محل وقوع جنایت نیز پرداخته شده است. ذکر جزئیات در این رمان غیرداستانی تفاوت آشکار آن از داستا ن واقعی است.

خشونت، ترس جمعی، مجازات اعدام، رؤیای آمریکایی، تقابل رؤیا و واقعیت خانواده و البته تبعیض ازجمله مضامینی‌اند که در این‌کتاب جمع آمده‌اند، رمانی که خودش به آن می‌گفت:nonfiction novel «اولین رمان با داستان واقعی» به‌عبارتی رمانی مبتنی بر اتفاقات واقعی.

چاپ اول ترجمه باهره راسخ از این‌کتاب سال ۱۳۴۷ منتشر شد. او ترجمه‌هایی برای نویسندگان مختلف از جمله ویلیام شکسپیر، وودی آلن، و فریدریش دورنمات انجام داده است، همچنین کتاب «یک زن در دو چهره» از میگل میئورا را به ترجمه کرده است. راسخ در زمینه ترجمه کتاب‌های ادبی و فرهنگی فعالیت دارد و ترجمه‌هایش در ایران به خوبی مورد توجه قرار گرفته‌اند.

چاپ پنجم «به خونسردی» با ۳۶۴ صفحه و قیمت ۴۰۰ هزار تومان به فروش می‌رسد.



منیع: خبرگزاری مهر