چند رمان و داستان به دبیرخانه جایزه جلال رسید و جوان‌ترین نامزد کیست؟


به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد صبح امروز یکشنبه ۳۰ دی‌ در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران آغاز شد.

در این‌نشست ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران حضور دارند.

ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات در ابتدای این نشست گفت: جایگاه جلال‌آل احمد و ادبیات در کشور ما جایگاه خاصی است. در خون هر ایرانی داستان و ادبیات نهفته است، بنابراین برگزاری چنین جشنواره‌هایی پویایی ادبیات ماست.  هر بخشی از ادبیات دارای اقلیم خاصی است و باید به هر اقلیم توجه داشته باشیم.

وی افزود: در این دوره استقبال شرکت‌کنندگان از نظر کمی و کیفی خوب بوده است. هر چند تغییر، تحول و تاخیر ناخواسته‌ای را داشتیم اما تلاش می‌کنیم در سال‌های بعد طبق جدول زمان‌بندی کار را جلو ببریم.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات گفت: برگزیده جایزه جلال آل احمد در این دوره مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را به عنوان جایزه دریافت می‌کند و به این ترتیب از نظر ریالی این جایزه با افزایش ۲۵ تا ۳۰ درصدی روبه رو بوده است. همچنین شایستگان تقدیر نیز مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان را دریافت خواهند کرد. پیش از این جوایز به صورت سکه‌ای بود و مصوبه‌ای وجود دارد که بر اساس آن می‌تواند جایزه هم اندازه با جایزه کتاب سال و به شکل ریالی پرداخت شود.

حیدری گفت: در این دوره در استان‌ها ۱۰۰ کارگاه و در تهران ۳۰ کارگاه و دو دوره تخصصی برگزارشد. در حال حاضر جوایز و رویدادها با یکدیگر همپوشانی دارند و باید نحوه برگزاری جوایز از نظر جهانی و استانی بازنگری شود. بنابراین باید همگام با تحولات روز باشیم.

وی درباره ترجمه آثار برگزیده ادامه داد: بخشی از برنامه ها پس از گرفتن جایزه در قالب بازاریابی، نشست و نقد  است. در بحث ترجمه هم باید فکر شود که کدام اثر قابلیت این کار را دارد. قطعا یکی از وظایف ما این است و رویکرد اصلی ما رویکرد پس از گرفتن جایزه است.

هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه به دبیرخانه رسیده است

 مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین جایزه جلال آل احمد نیز در ادامه این نشست گفت: پیش از این قرار بود که هفدهمین دوره جایزه جلال آل احمد در سالروز تولد جلال برگزار شود اما به دلایل مختلف و اتفاق هایی که همه از آن خبر دارند، امکان برگزاری جایزه در این زمان مهیا نشد.

وی افزود: در این دوره بخش داستان کوتاه نسبت به سال قبل گسترش پیدا کرد و بنابراین هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده‌اند، به دبیرخانه رسید، این نشان می‌دهد به تولید کمی قابل توجهی در رمان و داستان بلند رسیدیم بنابراین باید گامی برداریم و از کمی‌سازی به سمت کیفی سازی برویم.

دبیر علمی جایزه جلال آل احمد ادامه داد: جایزه جلال باید به شکلی باشد تا آثار بتوانند به جوایز ادبی جهانی راه پیدا کنند. در هر اقلیم سنت داستان‌نویسی متفاوت است. تنوع اقلیمی کمک می‌کند جایگاه داستان‌ها، آپارتمان‌های تهران نباشد، در اطراف این کشور داستان‌های متعددی وجود دارد. دو نکته در آیین نامه جایزه ادبی جلال آل احمد باید اصلاح شود، یکی مسئله پژوهش ادب فارسی، به این دلیل که بخش نقد ادبی را در جوایز جلال داریم و آثاری که پژوهش هستند کنار می روند و نادیده گرفته می شوند، اما بخش پژوهش باید در جایزه جلال یا کتاب سال جایی داشته باشد.

کوثری با اشاره به بخش مستندنگاری و اهمیت آن گفت: آثاری برای این بخش به دبیرخانه ارسال شده است. در این دوره مستندهای تاریخ جنگ و مستند اجتماعی داریم که یک دست نیستند و با شاخصه‌های این جایزه توانستیم آن را با جایزه مرتبط کنیم. این حوزه متنوع است و می‌توان فکری برای آن کرد، امیدوارم بتوانیم راه تغییر آیین نامه‌ها را ایجاد کنیم. اثر ادبی با کمک گرنت دولتی به جهان معرفی نمی‌شود و باید کیفیت آثار افزایش پیدا کند. رمان ایرانی می‌تواند در این حوزه گام بردارد، با گرنت کار به جایی نمی‌رسد سال‌های قبل درباره کارهای آثار هوشنگ مرادی کرمانی اقداماتی انجام شد، اما بازخورد جهانی نداشت.

وی ادامه داد: بازار را به رمان خارجی می‌بازیم و این خطری است که ممکن است رمان فارسی با آن مواجهه شود و به همین دلیل از سبد خانوار حذف شود، اگرچه رمان ترجمه شده محترم است اما در حال حاضر بازار را به رمان خارجی واگذار کردیم و این زنگ خطری برای ادبیات ماست.

دبیر علمی هفدهمین جایزه ادبی جلال درباره ترجمه آثار برگزیده و برگزاری جایزه جهانی جلال در افغانستان و تاجیکستان گفت: چون ادبیات متنوعی در افغانستان و تاجیکستان منتشر می شود بسیار خوب است که جایزه جلال و زبان فارسی را گسترش دهیم. اما شاید فعلا موقع این مسئله نباشد چون ادبیات ما هنوز به بازار جهانی راه نیافته است. ولی در قسمت جلال پژوهی می توانیم بین المللی باشیم، همچنین در بحث گسترش زبان فارسی می توان به منطقه گسترش داشته باشیم.

جوان‌ترین نامزد جایزه جلال ۳۵ سال سن دارد

حامد محقق معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات نیز در بخش پایانی این‌نشست گفت: در هفدهمین دوره جایزه جلال دو هزار و ۵۲۶ اثر به دبیرخانه ارسال شده‌است، گفت: هزار و ۲۶۵ اثر مربوط به حوزه داستان بلند رمان می‌شود. از این‌تعداد در حوزه مستندنگاری ۷۴۹ اثر، در حوزه مجموعه داستان کوتاه ۳۹۶ اثر، در بخش نقد ادبی ۱۱۶ اثر داوری شد.

وی افزود: در این‌دوره ۸۷۹ ناشر کتاب‌ به دبیرخانه فرستادند و آثار مورد داوری قرار گرفت و ۲۲ نامزد اعلام شد. در این میان نشر چشمه و نشر خط مقدم بیشترین نامزد را دارند. دو نامزد غیرتهرانی و پنج نویسنده غیرتهرانی هم در میان نامزدها هستند. هشت نفر نامزدهایی هستند که در دوره‌های پیش تکرار شدند. جوان‌ترین نامزد ۳۵ ساله و مسن‌ترین ۶۷ ساله است، سه خانم در میان نامزدها وجود دارند. در بین ۱۲ داور بخش اصلی ۵ نفر غیرتهرانی و ۶ نفر از داورها مدرسان دانشگاه هستند.

معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات درباره کاهش تعداد آثار در هفدهمین دوره جایزه جلال نسبت به سال گذشته گفت: جایزه جلال وظیفه بررسی کتاب های منتشره در سال را دارد و یکی از جوایز ادبی شفاف است. این رویدادچهار بخش اصلی دارد که طبق آیین نامه هیئت علمی اجازه دارند برای دقت بیشتر یک بخش جانبی نیز درنظر بگیرند. بنباراین برای توجه ویژه به بخش ویراستاری این بخش از جمله بخش های جانبی است. تعداد ارسال آثار ۳۶۳ اثر نسبت به سال گذشته پایین تر است و خب باید شرایط جامعه و دلایل چاپ و عدم چاپ کتاب توسط ناشران را در این باره بررسی کنیم.



منیع: خبرگزاری مهر

«طلسم شهر برف» رونمایی می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، نشست جشن امضا و رونمایی کتاب «طلسم شهر برف» نوشته‌ سپیده نیک‌رو روز چهارشنبه ۳ بهمن در کتاب مان برگزار می‌شود.

جمال‌الدین اکرمی در این مراسم به گفتگو با کودکان و نوجوانان حاضر در نشست می‌پردازد و نوجوانان می‌توانند با توجه به موضوعاتی که این‌کتاب به آن‌ها می‌پردازد در این‌نشست درباره‌ رمان، فانتزی و دغدغه‌های خود درباره‌ آلودگی‌های زیست‌محیطی و یا هر موضوع مرتبط دیگر گفتگو کنند؛ برای نویسنده یادگاری بنویسند و همراه با او کیک کتاب را ببرند.

این‌برنامه روز چهارشنبه ۳ بهمن از ساعت ۱۵ در کتابفروشی کتاب مان به‌نشانی تهران، خیابان آزادی، میدان استادمعین، مجتمع معین‌مال، طبقه اول، واحد ۱۲۸ برگزار می‌شود.

*پویا فیض پور



منیع: خبرگزاری مهر

‌سکوت ایران در قبال تصمیم مهم دولت هند برای زبان فارسی


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه چراغ زبان فارسی در هند در آستانه خاموشی است، اما نمی‌توان حضور این زبان را در تاریخ و فرهنگ هند کتمان کرد و نادیده گرفت. با وجود آنکه فارسی قرن‌هاست جایگاه خود را از دست داده و در حال حاضر تنها به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک هند شناخته می‌شود، اما نشانه‌هایی از حیات آن را هنوز هم می‌توان در این کشور احساس کرد؛ از تأثیری که بر فرهنگ و تاریخ هند گذاشته تا نقوش معماری و میراثی که از آن در کشور هفتاد و دو ملت باقی مانده است.

میراث ایرانی اسلامی در هند با ورود نخبگان علمی و فرهنگی ایرانی در دوره گورکانی به این کشور که می‌توان آن را مشابه فرار مغزهای این روزها در نظر گرفت، جانی دوباره گرفت. ماحصل حضور این نخبگان، خلق آثار متعدد و شکوفایی استعدادهای تازه‌ای بود که زیر سایه زبان فارسی بالیدند و خود به یکی از نمایندگان اصلی این زبان در شبه‌قاره تبدیل شدند. با این حال، کارشناسان طی سال‌های گذشته با کم شدن رونق فارسی در این کشور نسبت به عواقب آن هشدار داده و درباره از دست رفتن کرسی‌های آموزش زبان فارسی در مراکز علمی و جایگزین شدن دیگر زبان‌ها انتقاد کرده‌اند.

دولت هند در سال 1399، زبان فارسی را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور اعلام کرد؛ تصمیمی که در آن زمان امیدها را در دل برای جان گرفتن دوباره این زبان روشن کرد. با این حال، فقدان برنامه‌ای مشخص برای سر و سامان دادن به آموزش زبان فارسی در این کشور و حفظ میراث آن، سبب شده تا دغدغه‌مندان به آینده این زبان همچنان با چشمی نگران نظاره‌گر باشند.

سکوت ایران در قبال تصمیم دولت هند برای زبان فارسی

مهدی خواجه پیری، مؤسس و مدیر مرکز میکروفیلم نور در هندوستان، معتقد است تصمیم دولت هند در این‌باره گامی مهم برای حفظ زبان فارسی است، اما کافی نیست. او در گفت‌وگویی با خبرنگار فرهنگی تسنیم، گفت: دولت هند آمادگی حفظ این زبان را دارد اما باید گروهی از ایران باشد که با دولت هند همفکری کند. رونق زبان فارسی در هند از بین رفته، اما دولت هند تلاش کرده آن را به عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک در نظر بگیرد. دولت علاقه‌مند است و دوست دارد و بزرگان هند در سیاست‌های خود این نظر را دارند که زبان فارسی بخش عظیمی از تاریخ هند است و باید حفاظت شود. اما مسئله اینجاست که رسیدن به این مهم، تنها به خواست دولت هند میسر نمی‌شود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

به گفته او؛ مسئولان ایرانی باید گروهی را مشخص کنند تا نقاط قوت و ضعف شناسایی و بررسی شود. تنها از این طریق می‌توان زبان شیرین فارسی را در هند زنده نگاه داشت.

زبان فارسی در دنیای امروز در حال رقابت با زبان‌هایی است که به لحاظ اقتصادی برای زبان‌آموزان آینده بهتری را به تصویر می‎کشند. در دنیای امروز، انتخاب زبان دوم، عموماً براساس منفعت اقتصادی افراد در آینده انتخاب می‌شود. بنا بر بررسی‌های صورت گرفته، در حال حاضر زبان انگلیسی موفق‌ترین زبان از این منظر است. به گفته کارشناسان؛ انتظار می‌رود که دیگر زبان‌ها در سال‌های آتی به رقیبی جدی برای این زبان تبدیل شوند. زبان چینی از جمله این رقبای تازه‌نفس است که توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بر تعداد افرادی که به این زبان جذب می‌شوند، هر ساله افزایش می‌یابد.

در چنین فضایی، زبان فارسی که از پشتوانه اقتصادی کمتری برخوردار است، انتخاب اول بسیاری از زبان‌آموزان نیست. زبان فارسی، زبان هنر و فرهنگ است و همین امر، در دنیای صنعتی امروز که علاقه به هنر، موسیقی و ادبیات روزافزون می‌‎شود، مزیت کمی نیست. خواجه‌پیری معتقد است باید مزیت‌های فارسی را از این منظر به مردم هند بیشتر معرفی کرد تا بتوان بارقه‌های امید را در جان گرفتن دوباره این زبان در هند به نظاره نشست: زبان فارسی در هند، زبانی نیست که زبان اقتصاد باشد و مردم از قِبَل آن شغلی داشته باشند یا تجارتی انجام دهند. زبان فارسی، زبان عشق، علاقه و زبان هم‌بستگی میان ملت‌هاست؛ لذا از این وجه باید زبان فارسی را در هند تقویت کرد.

چرا دیگر “فارسی” انتخاب اول هندی‌ها نیست؟

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه زبان انگلیسی زبان اقتصاد است و مردم بر مبنای یادگیری این زبان و دیگر زبان‌های پیشرفته شغل و امکانات پیدا می‌کنند، افزود: اما زبان فارسی الآن این موقعیت را در هند ندارد؛ بنابراین زبان فارسی را باید جذاب کرد و زیبایی‌های این زبان را به کام مردم هند چشاند تا بتوانند با زبانی که زبان فرهنگ، عشق، ادب و موسیقی است، دوباره آشنا شوند و آشتی کنند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری ادامه داد: در کاسته شدن رونق زبان فارسی در هند باید این موضوع را نیز یادآور شد که عدم توجه مسئولان ایرانی نیز خود یکی از علل است. متأسفانه چاره‌جویی برای جلوگیری از ضعف این زبان در هند، دغدغه برخی از مسئولان نبوده است. 

روش عجیب تدریس زبان فارسی در هند

این فعال فرهنگی با بیان اینکه تقریباً تا سه دهه قبل هنوز فارسی رونق خوبی داشت، اضافه کرد: در مراکز فرهنگی و دانشگاهی افراد سرشناسی داشتیم که به ادبیات و زبان فارسی خدمت کردند: ضیاءالدین دسایی، امیرحسن عابدی، نذیر احمد، اظهر دهلوی و ده‌ها استاد زبان فارسی که عاشق و خدمتگزار این زبان در سرزمین پهناور هند بودند. پس از آنکه تعدادی از این اساتید از دنیا رفتند، از رونق زبان فارسی در دانشگاه‌ها کاسته شد. پیش‌تر بیش از 250 شعبه زبان فارسی در دانشگاه‌ها داشتیم که به دلیل عدم استقبال دانشجویان و فقدان اساتید بزرگ، کم‌کم تعطیل و یا با زبان اردو و عربی ادغام شدند.

به گفته او؛ یکی از علل بی‌توجهی به زبان فارسی عدم انتشار آثار اساتیدی است که به این زبان می‌نوشتند و می‌نویسند. از سوی دیگر، در دپارتمان‌های فارسی که تعدادشان حدود 100 مرکز است، دیگر زبان فارسی را به زبان اردو تدریس می‌کنند. 

آینده تاریک میراث ایرانی در مسیر صنعتی شدن هند

هند با میراث فرهنگی غنی و جمعیت گوناگون خود، در طول سال‌ها شاهد یک سیر تحول چشمگیر در حرکت به سمت توسعه صنعتی بوده است. این کشور که زمانی عمدتاً بر اقتصاد کشاورزی تکیه کرده بود، در سال‌های اخیر به تدریج به یک قطب تولید در جهان تبدیل شده و سرمایه‌گذاری‌هایی را از سراسر جهان به خود جذب کرده است. اما این مسئله چه تأثیری بر میراث تاریخی و فرهنگی این کشور می‌گذارد؟ خواجه‌پیری یکی از دغدغه‌ها در حوزه زبان فارسی را این موضوع دانست و گفت: حرکت سریع هند به سمت صنعتی شدن، نگرانی‌ها راجع به آینده زبان فارسی در این کشور را دوچندان می‌کند. در چنین شرایطی، صدها هزار نسخه خطی و میلیون‌ها برگ سند تاریخی فارسی در هند آینده تاریکی دارند. با توجه به سرعتی که در نابودی میراث مکتوب ایرانی اسلامی وجود دارد، کاری از دست یک مؤسسه برای پیشگیری از این آسیب‌ها برنمی‌آید.

مرکز میکروفیلم نور که در دهه 60 به امر رهبر معظم انقلاب در دهلی نو با هدف حفظ و صیانت از نشر میراث اسلامی خصوصاً شیعی در کشور پهناور هند تأسیس شد، از جمله مراکز فرهنگی است که تلاش دارد میراث زبان فارسی در کشور هفتاد و دو ملت را در حد وسع خود پاسداری کند؛ امری مهم که با توجه به گستره دامنه این تراث فرهنگی در هند، دشوار می‌نماید: یکی از اهداف مرکز حفظ میراث زبان فارسی و پاسداری از زبان و فرهنگ فارسی در هند است. علت آن این است که حدود 800 سال زبان فارسی، زبان رسمی و دربار هند بوده است؛ بنابراین بیشتر دانشمندان و علما اندیشه‌های خود را به زبان فارسی تألیف می‌کردند. زبان فارسی، زبان رایجی بین علما بود و در دربار نیز تمام مکاتبات به این زبان انجام می‌گرفت. زبان فارسی در این دوره تاریخی، زبان علم، فرهنگ و ادب بوده است. با توجه به این شرایط، بسیاری از اندیشمندان و اهل فرهنگ از ایران به هند مهاجرت کردند.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

خواجه‌پیری به سابقه زبان فارسی در مراکز علمی هند اشاره و اضافه کرد: در کنار دربار، زبان فارسی زبان یادگیری علوم دینی و تحصیل در مراکز آموزشی بود؛ یعنی هرکسی می‌خواست زبان عربی بیاموزد، باید ابتدا فارسی می‌آموخت. کتاب‌های گلستان و بوستان سعدی، خمسه نظامی و… از جمله منابع اصلی بود که یک طالب علم باید ابتدا آنها را می‌خواند تا بتواند دیگر مدارج علمی را طی کند. در مجموع می‌توان گفت در این برهه تاریخی، یادگیری زبان فارسی و تسلط بر آن، مایه افتخار بود. حتی می‌بینیم که برخی از کتب علمی عربی مانند قانون ابن سینا یا کتاب‌های دینی هندوها که به زبان سانسکریت بود، در این دوره به فارسی ترجمه شد.

قدم‌های آرام روباه پیر برای حذف زبان فارسی

مدیر مرکز میکروفیلم نور با بیان اینکه انگلیسی‌ها پس از تسلط بر هند تلاش کردند تا چراغ روشن این زبان را خاموش و زبان انگلیسی را جایگزین آن کنند؛ بنابراین زبان فارسی کم‌کم به حاشیه رانده شد، یادآور شد: انگلیسی‌ها برای اینکه به مقصود خود برسند، در ابتدا زبان فارسی را آموختند و سپس اقدام به راه‌اندازی مراکزی مانند مدرسه عالیه کلکته و تصحیح برخی از آثار فارسی کردند؛ این امر به این دلیل صورت گرفت که تمام اطلاعات راجع به هند و تاریخ این کشور به زبان فارسی نوشته شده بود. آنها وقتی با این زبان آشنا شدند، کم‌کم زبان فارسی را به حاشیه راندند. در دو دهه پیش، زبان فارسی زبان پایه و شروع علوم دینی محسوب می‌شد، اما امروزه این شرایط نیز تغییر کرده و در حال حاضر زبان فارسی تنها به عنوان زبان کلاسیک هند از سوی دولت این کشور شناخته می‌شود. 

خواجه‌پیری با بیان اینکه پس از خروج انگلیسی‌ها از هند و استقلال این کشور، زبان انگلیسی زبان رسمی این کشور شد و جا افتاد، به دیگر تلاش‌های بریتانیا برای نابودی زبان فارسی در هند اشاره و تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از ضربه‌هایی که به زبان فارسی خورد، جدا شدن پاکستان از هند بود که این امر نیز نقشه انگلیسی‌ها بود. در این شرایط، برخی از مسلمانان مجبور به مهاجرت به کشور جدیدالتأسیس پاکستان شدند، مدارس دینی از رونق افتاد و طالبان علم دین نیز با این زبان غریبه شدند و زبان اردو جایگزین زبان فارسی شد. 

 نسخه‌های فارسی که سر از لندن درآوردند

به گفته او؛ نکته مهم این است که با مهاجرت خیلی از مسلمانان به کشور پاکستان، کتابخانه‌ها در اینجا باقی ماند. مدارس دینی مملو از کتاب‌ به زبان فارسی بود، اما با بی‌توجهی به کتابخانه‌ها، کم‌کم این مراکز از بین رفتو بسیاری از کتابخانه‌ها نیز مورد هجوم انگلیسی‌ها قرار گرفت. ابوطالب لندنی در سفرنامه خود می‌نویسد که در کتابخانه پادشاهان اول، 400 هزار نسخه خطی نفیس وجود داشت و وقتی انگلیسی‌ها وارد اینجا شدند، متصدی دولت انگلیس، در عرض دو سال بیش از 100 هزار نسخه از بهترین آثار را انتخاب و از هند خارج کرد؛ به عبارت دیگر، طبق منابع تاریخی  افرادی از سوی انگلیس مأموریت داشتند تا کتاب‌های نفیس و بسیار نفیس را از هند انتخاب و به انگلیس منتقل کنند؛ بنابراین ضربه محکمی به دارایی اسلامی و ایرانی در هند ایجاد شد.

مدیرمرکز میکروفیلم نور در ادامه به بخشی از فعالیت‌های این مرکز برای حفظ میراث ایرانی اسلامی در هند اشاره کرد و گفت: شروع به کار مرکز، مصادف بود با چهارصدمین سال شهادت علامه مجاهد، قاضی نورالله شوشتری، ملقب به شهید ثالث و صاحب کتاب گرانقدر «مجالس‌المؤمنین» و «احقاق الحق». در بدو فعالیت، کار شناسایی مراکزی که در آنها نسخ خطی و چاپ سنگی به زبان‌های فارسی و عربی نگهداری می‌شد، مد نظر قرار گرفت و در ادامه، دو فهرست نسخه‌های خطی عربی و فارسی کتابخانه ندوةالعلما در لکهنو هند تدوین شد. کار فهرست‌نویسی با نسخه‌های خطی کتابخانه راجه محمودآباد لکهنو ادامه پیدا کرد که از جمله کتابخانه‌های مهم اسلامی در آن منطقه به شمار می‌رود.

زبان فارسی , آموزش زبان فارسی , کشور هند ,

او ادامه داد: همراه با فهرست‌نگاری و شناسایی نسخ خطی، کار تهیه میکروفیلم نیز آغاز شد و از تعدادی کتابخانه که در آن نسخ خطی اسلامی و ایرانی به زبان‌های عربی و فارسی نگهداری می‌شد، میکروفیلم تهیه شد؛ زیرا در آن زمان هنوز دستگاه‌های جدید دیجیتال نیامده بود. ابتدای کار با کتابخانه علامه میرحامد حسین صاحب کتاب «عقبات‌الانوار» شروع شد. این کتابخانه از کتابخانه‌های بزرگ شخصی جهان و دارای نسخ ارزشمندی از منابع علمی و اعتقادی شیعی و سنی است. در آن زمان به دلایل مختلف از جمله عدم تمکن مالی، کتابخانه در وضعیت نامناسبی قرار داشت و اکثر نسخه‌ها مورد هجوم حشرات موذی و آب و هوای نامناسب قرار گرفته بود؛ به همین دلیل در ابتدای امر، تمام کتاب‌هایی را که آسیب دیده بودند، جلد کردیم و از آن پراکندگی درآوردیم.

مخفی کردن اسناد ایرانی پشت دیوارهای یک خانه

به گفته خواجه‌پیری؛ همزمان در دیگر شهرها نیز کار شناسایی مراکز نسخ خطی اسلامی را آغاز کردیم که از این جمله می‌توان به دانشگاه اسلامی علیگر با 14 هزار و 500 نسخه خطی اشاره کرد. حدود چهار هزار و 500 نسخه را دیجیتال‌سازی کردیم و دو جلد فهرست در آنجا آماده و به زبان انگلیسی ترجمه و چاپ شد. در شهر احمدآباد در درگاه پیرمحمدشاه که نسخه‌های بسیار نفیسی داشت، نیز کار را پی گرفتیم. فهرست به زبان اردو نوشته بود که ما آن را به زبان فارسی اماده کردیم. در حال حاضر 72 عنوان فهرست نسخ خطی عربی و فارسی در سراسر هند آماده شده است. در این مدت، میکروفیلم و نسخه دیجیتال بیش از 100 هزار نسخه خطی در هند نیز آماده شده است. در آرشیو ملی هند نیز کار دیجیتال‌سازی اسناد پیگیری و در این مدت یک میلیون و 200 هزار برگ سنند دیجیتال‌سازی شد. در مدت حضورمان در هند تلاش کردیم از میراث ایرانی و اسلامی در سرزمین هند پاسداری کنیم.

خواجه‌پیری در بخش دیگر صحبت‌های خود به علاقه هندی‌ها برای حفظ زبان فارسی اشاره کرد و گفت: در دوره حاکمیت تیموریان در هند، به علت وسعت و پهناوری حکومتشان نامه‌نگاری زیاد انجام می‌شد؛ به همین دلیل این حکومت به «دولت کاغذی» مشهور است. اما بخش زیادی از این اسناد(دوره تیموریان و گورکانیان) در دوره سلطه انگلیس بر هند از بین رفت. با توجه به اقدامات انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی در هند، برخی تلاش‌های شخصی برای حفظ این اسناد در آن ایام صورت گرفت.

به گفته او؛ از جمله این موارد می‌توان به مجموعه اسناد عنایت جنگ اشاره کرد. عنایت جنگ که از امرای حیدرآباد و اصالتاً ایرانی بود، با دیدن شرایط موجود و تلاش انگلیسی‌ها برای از بین بردن اسناد فارسی، بخشی از این اسناد را در جایی مخفی کرد و مقابلش دیواری کشید تا از این طریق از امحای آن جلوگیری کند. پس از سال‌ها، این دیوار را تخریب کردند و این اسناد پیدا شد که امروزه به عنوان یکی از مهمترین اسناد زبان فارسی در هند به شمار می‌آید. که خلاصه‌نگاری، دیجیتال‌سازی و چاپ همانند آن توسط مرکز میکروفیلم نور تهیه شده است. 

به نظر می‌رسد  آینده زبان فارسی در هند و ادامه حیان آن در شبه‌قاره بیش از هر چیز به تصمیماتی وابسته است که از سوی مسئولان ایرانی برای آن گرفته می‌شود. در شرایطی که دولت هند قدم مثبتی در این جهت برداشته و با مطرح کردن “فارسی” به‌عنوان یکی از زبان‌های کلاسیک این کشور، راه را برای آموزش گسترده‌تر آن باز کرده، این ایران است که باید قدم بعدی را در راستای بهره‌برداری حداکثری از این موقعیت بردارد تا دوباره “قند پارسی” کام مردم هفتاد و دو ملت را شیرین کند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

سه‌گانه ناداستان درباره تاریخ ایران به نمایشگاه کتاب می‌آید


مسعود آذرباد نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر درباره فعالیت این روزهای خود گفت: در حال حاضر مشغول نگارش یک مجموعه سه جلدی برای نشر معارف هستم که جلد اول آن را تحویل انتشارات داده‌ام، البته نگارش جلد دوم کتاب تا نیمه‌ها پیش رفته و در حال حاضر مشغول تحقیق جلد سوم آن هستم.

وی افزود: این کتاب یک ناداستان درباره تاریخ ایران است و تاریخ ما را از دوران باستان تا دوران معاصر روایت می‌کند. فکر می کنم جلد اول کتاب به سی‌وششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب برسد.

این‌نویسنده در ادامه گفت: در این کتاب تصمیم گرفتیم مواجهه ایرانیان با روایت‌های تاریخی متفاوت را برای نوجوانان بررسی کنیم. ما مباحث مختلفی را از روایت تاریخ داریم و علی رغم آنچه که در کتاب‌های درسی آمده است خلا روایت تحلیلی احساس می‌شود. بنابراین نوجوان باید بداند که چه اتفاقاتی را پشت سر گذاشته‌ایم تا به این نقطه برسیم.

آذرباد گفت: در حال حاضر موضعی که نسبت به روایت های تاریخی وجود دارد؛ موضعی یک سویه است. برای مثال ما درباره ۲۵۰ سال حضور ائمه صحبت می کنیم اما درباره رفتار و تصمیمات ایرانیان در مواجهه با ائمه صحبتی نمی کنیم. برای مثال درباره دوران حضور حضرت علی (ع) در کوفه به عنوان خلیفه ما چطور می خواهیم علاقه مردم ایران به امیرالمومنین را نشان دهیم؟ در حالی که در آن زمان ایرانیان در عید نوروز برای حضرت علی (ع) سمنو می آوردند. بنابراین سعی کردیم در این مجموعه یک روایت ساده به مخاطب ارائه دهیم و در عین حال حفره های تحلیلی را باز کنیم و به آن ها پاسخ دهیم تا مخاطب بداند که ما یک تاریخ تکه پاره نداریم.



منیع: خبرگزاری مهر

بریز و بپاش‌های نمایشگاه کتاب/فایده‌ هزینه ۲۲۶میلیاردی چیست؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،‌ 12 روز دیگر سی و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در مصلی امام خمینی آغاز به کار می‌کند،‌ این روزها حرف و حدیث‌ها درباره بودجه برگزاری نمایشگاه داغ است،‌ اخباری از هزینه‌کردهای دوره‌های گذشته در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود که تعجب برانگیز است،‌ خبرهایی درباره هزینه‌کرد 16 میلیارد تومانی برای ناهار در سی و پنجمین دوره و یا دریافت بودجه 6 میلیاردی برای تولید برنامه تلویزیونی برای شبکه‌ای خصوصی که جدای از آن بودجه مشخصی نیز از وزارت فرهنگ داشته است.

محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم،‌ در ماه‌های پس از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران،‌  درخصوص هزینه‌های مربوط به سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران گفته است:  بخش عمده هزینه‌های سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران از طریق حامی مالی و تبلیغات تامین شد. برگزاری نمایشگاه کتاب نزدیک به 120  میلیارد تومان هزینه داشت و این اعتبار صرف حوزه حمایتی و عدالت فرهنگی شد. نمایشگاه کتاب در این دوره از نظر مالی توانست بیشتر هزینه‌های خود را تامین کند. اما این سخنان اسماعیلی با انتشار فهرست هزینه‌ها بعد دیگری پیدا می‌کند.چرا که احتمالا رقم مدنظر آقای اسماعیلی از هزینه برگزاری نمایشگاه از آورده‌های مالی نمایشگاه کسر شده است.

برگزاری سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران،‌ 226 میلیارد تومان هزینه داشته است،‌ از این رقم،‌ بیشترین هزینه‌کرد مربوط به یارانه ارسال مرسوله‌های پستی ناشران بوده است،‌ که حدود 26 میلیارد و 500 میلیون تومان را شامل می‌شود.

هزینه اجاره و تامین برق مصلی 13 میلیارد تومان بوده است که از این میان 4 میلیارد سهم مصلی از اجاره و حدود 9 میلیارد هزینه توزیع و تامین برق مصلی برای ایام برگزرای نمایشگاه کتاب بوده است،‌ پیگیری‌های خبرنگار تسنیم نشان می‌دهد که این هزنیه امسال به 21 میلیارد تومان رسیده است.

 هزینه 16 میلیاردی ناهار در ایام برگزاری نمایشگاه یکی دیگر از موارد درشت موجود در فهرست هزینه‌کردهای وزارت ارشاد دولت سیزدهم برای نمایشگاه کتاب تهران است، که البته انتقادهایی را در روزهای گذشته متوجه مدیران وقت کرده است،‌ انتقاداتی که یاسر احمدوند رئیس نمایشگاه سی و پنجم در فضای مجازی در پاسخ به آن گفته است: نمایشگاه 11 روز است اما برگزاری نمایشگاه فقط در 11 روز خلاصه نمی‌شود، از مدتها قبل گروه‌های مختلف اجرایی برای آماده‌سازی نمایشگاه در مصلی مستقر می‌شوند، اجرای سازه‌های سالن‌ها تبلیغات انبارهای پشتیبانی و فرایند آماده‌سازی مفصل نمایشگاه که احتیاج به استقرار افراد مختلف دارد.عده قابل توجهی از همکاران خدمات و حفاظت و پشتیبانی نمایشگاه شبانه‌روزی حضور دارند، طبعا سه وعده غذا دریافت می‌کنند. برخی نهادهای همکار در برگزاری نمایشگاه مانند نیروی انتظامی، شهرداری، راهنمایی رانندگی، آتش نشانی، اورژانس ، بانک، پست، مصلی، و … که تعداد همکارانشان چند هزار نفر در روز است برای همکاری با نمایشگاه در قبال خدماتی که ارائه می‌کنند، حداقل یک وعده غذا دریافت می‌کنند. فرایند تهیه غذا و هر نوع قراردادی در نمایشگاه طبق آیین‌نامه مالی و بر اساس فراخوانهای منتشر شده در رسانه‌ها‌ و مناقصه و مناسب‌ترین پیشنهاد صورت می‌گیرد و اسناد آگهی‌ها و پیشنهادها و صورتجلسات کمیسیون مالی موجود و قابل مراجعه و استناد است.

اما در بخش یارانه‌ها در سی و پنجمین دوره مجموعا 62 میلیارد یارانه پرداخت شده است که از این میان 24 میلیارد و 578 میلیون یارانه نهادهل و سازمان‌ها بوده است،‌ هم‌چنین یارانه مصرفی اهل قلم 4 میلیارد و 500 میلیون،‌ یارانه مصرفی اهالی رسانه 600 میلیون،‌ یارانه مصرفی دانشجویان نخبه کمیته امداد حدود یک میلیارد، یارانه طلاب و دانشجویان 28 میلیارد‌، یارانه مصرفی هیئت علمی 6 میلیارد و 500 و یارانه مصرفی کتب خارجی یکمیلیارد و 800 میلیون بوده است.

اما همانطور که در مقدمه گزارش نیز اشاره شد،‌ مهدی اسماعیلی چند ماه پس از برگزای نمایشگاه اعلام کرده بود که بخش عمده‌ای از هزینه‌های برگزاری نمایشگاه از طریق آورده‌های حامیان مالی و تبلیغات تامین شده است،‌ این در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد از 226 میلیارد هزینه‌کرد نمایشگاه سی و پنجم تنها 50 میلیارد آورده مالی به ثبت رسیده است که از این میان 29 میلیارد از طریق تبلیغات محیطی‌، 15 میلیارد از اجاره غرفه به ناشران،‌ 5 میلیارد و 400 میلیون از 3درصد کارمزد حضور در بخش مجازی به دست آمده است،‌ علاوه بر این 40 میلیارد نیز بانک حامی نمایشگاه سی و پنجم آورده داشته است،‌ که 20 میلیارد آن صرف یارانه حمایتی شده است. به عبارت دیگر مجموع آورده‌های نمایشگاه سی و پنجم حدود 90 میلیارد بوده است. بنابراین هزینه‌های برگزاری و آرورده‌ها سر به سر نشده است.

اما حالا کمتر از دو هفته مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب تهران،‌ باید گفت که این نمایشگاه که از آن با عنوان بزرگترین رویداد فرهنگی ایران یاد می‌شود، به میان سالی خود نزدیک می‌شود،‌ آیا وقت آن نیست که در هزینه‌کردهای نمایشگاه با احتیاط بیشتری پیش رویم؟ آیا وقت آن نیست که از بریز و بپاش‌های نمایشگاه ممانعت کنیم؟ برخی هزینه‌کردهای موجود در فهرست هزینه‌های نمایشگاه کتاب تهران این پرسش را پیش می‌آورد که چرا هر سال برای برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در مصلی باید از نو چرخ را اختراع کنیم؟ بسیاری از هزینه‌کردهای موجود در فهرست،‌ به نوعی سهم‌خواهی دستگاه‌ها و نهادهایی است که نقش چندانی نیز در حوزه فرهنگ ایفا نمی‌کنند و حضورشان در نمایشگاه دردی را از فرهنگ دوا نکرده است،‌  امید آنکه در این دوره نمایشگاه هزینه‌کردها با مدیریت و نظارت بیشتری دنبال شوند.

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

نمایش مستند «دیوان حافظ سارایوو» در بوسنی


به گزارش خبرگزاری مهر، در مراسمی به مناسبت ۴۸۸ امین سالگرد تأسیس کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو در محل این کتابخانه برگزار شد، فیلم مستند «دیوان سارایوو – سفرنامه یک نسخه خطی» (روایت روند انتقال و مرمت نسخه خطی دیوان حافظ کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو در مشهد) برای نخستین بار به نمایش درآمد.

در این‌مراسم از کتابخانه آستان قدس رضوی و رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین به واسطه فعالیت‌ و حمایت از کتابخانه غازی خسروبیگ تقدیر شد. فیلم مستند «دیوان سارایوو – سفرنامه یک نسخه خطی» با همکاری رسانه جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین و اداره کل همکاری‌های رسانه‌ای و فضای مجازی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تهیه شده است.

این‌فیلم، روایت سفر نسخه منحصر به فرد و چهارصد ساله دیوان حافظ شیرازی کتابخانه غازی خسروبیگ سارایوو است که با همکاری آستان قدس رضوی، رایزنی فرهنگی و سفارت کشورمان در بوسنی و هرزگوین و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در شهریورماه سال ۱۴۰۳ برای مرمت به مشهد منتقل و مرمت آن زیر نظر کارشناسان کتابخانه آستان قدس رضوی انجام شد.

در این مراسم، رئیس‌العلماء جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین گفت: کتابخانه غازی خسروبیگ یکی از پایه‌های جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین است. به نظر می‌رسد کتابخانه لازم است پروژه‌هایی که این نهاد را در داخل و خارج از بوسنی مطرح و محترم کرده‌اند، ادامه دهد. وی افزود: کتابخانه در تلاش است در عرصه علمی بین‌المللی گام‌هایی بردارد و علاوه بر وظایف روزمره خود، میراث ما را به محافل اروپایی و جهانی معرفی کند.

همچنین جنان هاندژیچ مدیر کتابخانه غازی خسروبیگ، در این مراسم گفت: کتابخانه امروز با افتخار ۴۸۸ امین سالگرد تأسیس خود را جشن می‌گیرد. این مراسم سالگرد تحت تأثیر مرمت نسخه خطی دیوان حافظ شیرازی، شاعر بزرگ کلاسیک فارسی، قرار گرفته است که با نظر کارشناسان به‌خوبی در شهر مشهد در ایران مرمت شد. هر نسخه خطی تنها یک کتاب نیست، بلکه اثری هنری و یک میراث تاریخی-فرهنگی است، اما دیوان حافظ شیرازی به‌واسطه وجه هنری خود اهمیت دوچندان دارد.

وی افزود: امیدواریم این شاهکار هنر اسلامی به یکی از جاذبه‌های گردشگری سارایوو بدل شود. امروز همچنین فیلم مستندی را معرفی می‌کنیم که درباره سفر خاص این نسخه خطی، به مشرق دور و مشهد، تهیه شده است.

فیلم مستند «دیوان سارایوو؛ سفرنامه یک نسخه خطی» ضمن روایت روند انتقال نسخه خطی به مشهد، مراحل مرمت اثر و معرفی کتابخانه آستان قدس رضوی، در مصاحبه با اساتید دانشگاهی از جمله دکتر منیر درکیچ استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سارایوو و دکتر وحیدین پرلیویچ استاد گروه زبان آلمانی دانشگاه سارایوو (در خصوص تأثیرگذاری حافظ بر گوته) و شخصیت‌های علمی و فرهنگی دیگر، به بررسی تأثیر فرهنگی و هنری حافظ در بوسنی و هرزگوین و جهان می‌پردازد.

این‌مستند علاوه بر نمایش در مراسم یاد شده، طی روزهای آینده از تلویزیون BIR، رسانه جامعه اسلامی بوسنی و هرزگوین نیز پخش خواهد شد. مستند «دیوان سارایوو؛ سفرنامه یک نسخه خطی» در سامانه دماوند نیز واسپاری شده و قابل مشاهده است.

کتابخانه تاریخی غازی خسروبیگ سارایوو درسال ۱۵۳۷ میلادی به دست غازی خسروبیگ از حکمرانان عثمانی تأسیس و هم اکنون بزرگترین کتابخانه در بوسنی و هرزگوین و یکی از مهمترین مؤسسات فرهنگی در زمینه حفظ میراث شرقی و اسلامی در شرق اروپا محسوب می‌شود. در بخش نسخ خطی این کتابخانه، بیش از ده هزار نسخه بی نظیر خطی به زبان‌های عربی، ترکی و فارسی (شامل بیش از ۶۰۰ نسخه خطی فارسی) نگهداری می‌شود.

استقبال از دور جدید آموزش خوشنویسی در بوسنی و هرزگوین

دور جدید کلاس‌های آموزش خوشنویسی با حضور ۲۴ هنرجو در نگارخانه رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری ایران در سارایوو و ۱۰ هنرجو در مرکز فرهنگی کشورمان در شهر موستار آغاز شد.

در شهر سارایوو هنرجویان زیر نظر استاد عبدالحق حاجیمیلیچ، استاد خوشنویسی و فارغ التحصیل رشته تاریخ هنر، این هنر ایرانی‌اسلامی را فرا می‌گیرند. عبدالحق حاجیمیلیچ با بیش از شصت هزار دنبال کننده در فضای مجازی، یکی از پر مخاطب ترین هنرمندان بوسنی و هرزگوین است. این دوره آموزشی در طول هفت هفته در دو گروه برگزار خواهد شد.

نمایش مستند «دیوان حافظ سارایوو» در بوسنی

همچنین دوره جدید آموزش خوشنویسی خط نستعلیق در رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین -شهر موستار – آغاز شد. در این دوره هنرجویان زیر نظر استاد منیب ابرادوویچ، استاد برجسته خوشنویسی بوسنی و هرزگوین به یادگیری این هنر خواهند پرداخت. در این‌دوره تعداد ۱۰ هنرجو ثبت نام کرده‌اند که کلاس‌های ایشان طی هشت هفته روزهای پنجشنبه از ساعت ۱۷ تا ۲۰ در محل مرکز فرهنگی رایزنی فرهنگی سفارت ج. ا. ایران در شهر موستار برگزار خواهد شد.

منیب ابرادوویچ استاد این دوره، هنر خوشنویسی را در کشورهای مصر و کویت آموزش دیده و از معدود هنرمندان بوسنیایی است که به خط نستعلیق مسلط می‌باشد. خوشنویسی برج ساعت مکه توسط این هنرمند بوسنیایی، نشان از چیرگی وی در این هنر دارد. هر دو استاد خوشنویسی، در سال ۱۴۰۱ از سوی رایزنی فرهنگی سفارت کشورمان و به میزبانی اداره کل بین المللی تبلیغ به نمایشگاه بین المللی قرآن کریم تهران اعزام شده و آثار خود را در معرض دید مخاطبین ایرانی قرار دادند.

هنر خوشنویسی در بوسنی و هرزگوین هنری دینی و قرآنی قلمداد می‌شود و تاریخچه‌ای طولانی در این کشور دارد. خوشنویسان برجسته ای در تاریخ این کشور به خلق آثار هنری پرداخته اند.

رایزنی فرهنگی سفارت کشورمان در بوسنی و هرزگوین در تلاش است با برگزاری منظم کلاس‌های آموزشی مرتبط با هنرهای ایرانی‌اسلامی، ضمن رونق بخشیدن به مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در بوسنی و هرزگوین و جذب مخاطبین جدید، غنای هنر ایرانی در عرصه‌های مختلف را به مخاطبین معرفی کند.



منیع: خبرگزاری مهر

دلیل سفر حیدری به هند چیست؛ دنبال احیای ارتباطات قطع‌شده هستیم


ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره شایعات سفر خود به هند گفت: همانطور که می‌دانید هند کشور مهمی است و بخشی از آن جزئی از پهنه فرهنگی زبان فارسی بوده است بنابراین قرابت‌های فرهنگی زیادی میان ما و این کشور وجود دارد.

وی افزود: بسیاری از کشورهای مختلف تلاش می‌کنند این ارتباط و پیوند فرهنگی میان ما قطع شود، اما اگر بخواهیم با توجه به اتفاقی که سال گذشته رخ داد که بخشی از آن از طرف هند ناخواسته بود، به هند برویم و جمعیت کثیری را که مشتاق کتاب و ادبیات ما هستند به سمت آثار خود جلب کنیم، نباید به سمت خود حذفی برویم.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران در ادامه گفت: بنابراین خودمان به دنبال احیای روابط هستیم تا بخشی از ادبیات و ارتباطمان را که قطع شده است احیا کنیم و کتاب‌های حوزه جایزه ادبی جلال آل احمد و اشتراکات مان در حوزه فرهنگ را از طریق خانه فرهنگی که در آنجا داریم احیا کنیم. به این ترتیب این ارتباطات را بیشتر کنیم تا در هر دو نمایشگاه شاهد حضور جدی تری باشیم.

حیدری درباره حضور مجدد هند به عنوان مهمان ویژه در سی‌وششمین نمایشگاه کتاب گفت: رایزنی‌هایی برای حضور هند به عنوان مهمان ویژه نمایشگاه کتاب شده است. این فرآیندها شکل و قالب خاص خود را دارند و باید وارد گفتگو شویم تا تلاش کنیم یک کشور مناسب را با توجه به شرایط مان به عنوان مهمان ویژه دعوت کنیم.

سال گذشته یاسر احمدوند معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از انتخاب هند به عنوان مهمان ویژه این‌نمایشگاه خبر داد.

بنا بر گفته احمدوند تفاهمنامه این‌اتفاق فرهنگی که منجر به گفت‌وگوی بین فرهنگ‌های ایران و هند با محوریت کتاب شده بود، بین مسؤولان نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو به امضا رسیده بود و بر اساس این‌تفاهمنامه در سال ۲۰۲۵ نیز ایران مهمان ویژه نمایشگاه بین‌المللی کتاب دهلی نو خواهد بود. اما کمتر از ۱۱ روز مانده به برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، حضور هندی‌ها به عنوان مهمان ویژه این رویداد در هاله‌ای از ابهام قرار گرفت و پس از عملیات وعده صادق دولت هند در روز ۲۴ فروردین با صدور بیانیه‌ای به شهروندان خود توصیه کرد که «با توجه به شرایط حاکم بر منطقه» تا اطلاع ثانوی از سفر به ایران و اسرائیل خودداری کنند. به این ترتیب کشور هند به عنوان مهمان ویژه در سی و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران حضور نیافت و کشور یمن به عنوان مهمان ویژه در این رویداد جایگزین هند شد.



منیع: خبرگزاری مهر

آیا ممکن است کسی بی ‌آنکه شرور باشد، مرتکب شرارت شود؟


به گزارش خبرگزاری تسنیم،‌ حبیب احمدزاده نویسنده و کارگردان در یادداشتی که برایانتشار در اختیار رسانه‌ها قرار داده است،‌ با عنوان نامه‌ای از خاور میانه دردمند به الیز استفانیک، نماینده جدید آمریکا در سازمان ملل نوشت:  «می‌‌خواهم رسیدن به پستی را به شما تبریک بگویم که سال­ها بعد، وقتی که در آسایشگاه سالمندان هستید یا در بستری هستید که عزیزانتان در کنار شما هستند، می‌­توانید فقط به خاطر بالا بردن یا پایین نگهداشتن دست راست­تان بدان افتخار کنید یا به خاطر عذاب وجدانتان تا دم مرگ رنج بکشید.

دلیل نوشتن این نامه آن است که معتقدم هر انسانی به یادآوری تجارب گذشتگانش احتیاج دارد تا از اشتباهات آنان پند بگیرد و کار را به جایی نرساند که نوه­‌ها و آیندگان خاندانش از آشکار شدن ارتباط فامیلی با او شرمگین باشند.

سخن را کوتاه می­‌کنم. انسان‌­ها در مسیر زندگی خود، بارها بر سر دو راهی­‌های مختلف انتخاب، قرار می­‌گیرند. دوراهی‌­هایی که وادارشان می­‌کند به اتفاقاتِ پیش آمده برای خود، جواب آری یا جواب ِ نه بدهند. و این آری یا نه گفتن‌­ها حتی ممکن است (در حد و اندازهی قدرت پشت این تصمیم) باعث چرخش و تغییر در تاریخ شود.

تجارب چند نفر از این افراد در تجربه تاریخی­‌شان را برایتان بازگو می­‌کنم تا شاید به جوابی برای این سوال برسیم که چطور ممکن است در یک نظام سیاسی، جنایت اتفاق بیفتد، اما جنایت‌کاران بدون ذره‌ای عذاب وجدان به زندگی و حیات خود ادامه دهند؟

گروه اول آنان که برای  رسیدن به  سراب قدرت، آری گفتند:

آدولف آیشمن، ژنرال معروف آلمان هیتلری در زمانه­ی قبل و شروع جنگ جهانی دوم

آدولف آیشمن مسئول بخش «مربوط به یهودیان اداره‌ی اصلی امنیت رایش» و اداره­ اردوگاه­‌های مرگ نازی­‌ها بود که پس از جنگ، در آرژانتین ربوده شده، به اسرائیل منتقل شده و طی یک نمایش باشکوه، محاکمه و اعدام شد.

روزی که آدولف آیشمن را در دادگاه اورشلیم محاکمه می­‌کردند، او باید به تمامی آری­هایی که به نظام ناسیونال سوسیالیسم هیتلری داده بود، پاسخ­گو می­‌شد.

به قول هانا آرنت نویسنده­ یهودی کتاب آیشمن در اورشلیم، آیشمن هیولا نبود، شیطان نبود، مکبث نبود، ریچارد سوم هم نبود که بر سر آن باشد که نابکار شود. او نه منحرف بود و نه سادیست، بلکه به ‌شکلی اسف‌بار و هولناک، معمولیِ معمولی بود.

به‌ باور آرنت، آیشمن هیچ انگیزه‌ای جز این نداشت که با دقت و پشتکار، پیشرفت شخصی خود را در سلسله ‌مراتب رژیم هیتلر دنبال کند و این انگیزه نیز به خودی خود انگیزه‌ای مجرمانه نیست. آیشمن فاقد قدرت تخیل بود و همین امر باعث می‌شد نتواند از منظر دیگری بیندیشد یا حتی از خود، آن‌چنان که باید، همدلی نشان دهد.

کتاب و ادبیات ,

آیشمن احمق نبود. تنها بی‌فکری محضش بود که او را به یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌کاران دوران خود تبدیل کرد. او هیچ‌ وقت نفهمید حقیقتاً مشغول چه ‌کاری است. او اصلاً به پیامدهای اعمال خود توجه نداشت و از خِرد آن‌چنان که باید استفاده نکرد. آیشمن به‌واقع از واقعیت دور بود. آرنت به‌تفصیل از کاربرد کلیشه‌ها در گفتار آیشمن سخن می‌گوید و نتیجه می‌گیرد که او به ‌واقع در سخن ‌گفتن ناتوان بود و همین امر، ناتوانی او در اندیشیدن را نیز نشان می‌دهد. همچنین از نسبت خودفریبی و دوری از واقعیت در ذهن و ضمیر آیشمن و همین­طور فضای آلمان زمان آیشمن پرده برمی‌دارد.

رابرت مک نامارا

نظامی آمریکایی که در پی سلسله مراتب نظامی حتی به وزارت جنگ آمریکا رسید. او در طی جنگ دوم جهانی طراح اصلی بمباران­‌های هوایی بی­‌رحمانه­ شهرهای ژاپن بود. او چند روز قبل از انداختن بمب اتمی بر هیروشیما، با فرستادن صدها هواپیما بر فراز توکیو، شصت درصد این شهر و مردمانش را یکجا با بمب­‌های آتش­‌زا سوزاند. جمله­ تاریخی او این است که اگر جنگ با پیروزی متفقین تمام نمی­‌شد، قطعاً او به جای افسران نازی به عنوان جنایتکار جنگی در دادگاه نورنبرگ محاکمه می­‌شد.

اما او هنوز تا لحظه­‌ای که به پشیمانی و افسوس برسد، راه درازی داشت. او به بهانه­‌ای واهی برای شروع جنگ با ویتنام شمالی ساخت و آن، حمله­ دروغین و خیالی ویتنامی­‌ها به کشتی آمریکایی مادوکس درخلیج تونکینبود. دروغی که دستاویز شروع جنگی طولانی مدت شد و جان میلیون­ها ویتنامی و ده‌­ها هزار آمریکایی را گرفت.

مک نامارا پس از گذشت40سال اعلام کرد کشتی آمریکایی در خلیج تونکین اصلا وجود خارجی نداشته است! در واقع باگذشت زمان و انتشار اسناد جنگ ثابت شد که قایق‌های ویتنام هیچ‌گاه به هیچ ناو آمریکایی حمله نکرده بودند.

ولی کار او به اینجا ختم نشد. او طولانی‌­ترین زمان هدایت وزارت دفاع در امریکا را داشت، از سال 1961 تا 1968  او اصلی‌­ترین مدافع ادامه­ جنگ ویتنام بود؛ ولی سال­‌ها بعد به بدگمانی راجع به تلاش­‌های خود در آن جنگ، اذعان کرد. او گفت تصور نم‌کرده بمباران­‌های گسترده­ آمریکا در ویتنام شمالی به موفقیت برسد. مک نامارا اعتراف کرد که از بیهودگی جنگ ویتنام مطلع بوده است ولی از آنجا که او استراتژیست دولت بوده، با ادامه این نبرد، سعی در آزمایش تاکتیک‌های نوین جنگی داشته است!.

او چند سال قبل از مرگش  در مستندی با نام (غبار مه آلود جنگ) با درد و رنج و خجالت، از تمام آن اعمال بی فایده یاد می‌کند.

کالین پاول

کالین پاول که سال 2021 در سن 84 سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا جان خود را از دست داد، به عنوان اولین وزیر امور خارجه­ی سیاه‌پوست آمریکا، نقش موثری در شکل‌گیری سیاست خارجی کاخ سفید در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست‌ و یکم داشت.

او در پنجم فوریه­ 2003 در جلسه­ عمومی شورای امنیت سازمان ملل متحد سخنرانی کرد و به دفاع از حمله­ آمریکا و متحدانش به عراق پرداخت. او در این جلسه با نشان‌ دادن ویالی از یک ماده سفید رنگ و با استناد به منابع گمنام عراقی گفت: “هیچ شکی وجود ندارد که صدام دارای سلاح‌های بیولوژیک است و توانایی تولید سریع و انبوه آنها را دارد.”

پاول در 13 سپتامبر 2004، در کمیته امور دولتی سنا اعتراف کرد که منابعی که بسیاری از اطلاعات ارائه شده­ وی را در سخنرانی سازمان ملل در اختیار او قرار داده بودند، «اشتباه» بودند و «بعید است» که ذخایر سلاح‌های کشتار جمعی در عراق پیدا شود.

پاول بعدها قبول کرد که قضیه‌ای که او به شورا ارائه داده، نادرست بوده و اطلاعاتی که وی بر آن‌ها تکیه داشته «به‌طور عمد، گمراه‌کننده» بوده‌اند. ولی این اعتراف به گناه، بسیار دیرتر از آن بود که صدها هزار کشتهی بی­گناه از مردمان عراقی و سربازان آمریکایی را توجیه کند.

لیندا توماس گرینفیلد

او نماینده­ دولت بایدن در سازمان ملل بود. او به گفته­ داستانی که تنها شاهدش خود اوست، در زمان کشتار بی­رحمانهی توتسی­‌ها به دست هوتوها در رواندا، که فکر می­‌کردند رئیس جمهورشان به دست گروه مقابل به قتل رسیده است، به اسارت هوتوها در آمده بوده و همان­طور که مسلسل بر شقیقه­‌اش فشار داده می­‌شده، التماس می­‌کرده که او یک آمریکایی است نه یک توتسی و لهجه­ غلیظ لوییزیانایی خود را بیشتر به رخ می­‌کشیده تا رهایش کنند.

و عجبا که کسی که از چنین نسل‌کشی هولناکی جان به در برده است، خود چندین بار، تنها با بالا بردن دست راستش در جلسه­ سازمان ملل و وتو کردن قطعنامه‌­های آتش‌­بس در غزه، باعث ادامه­ نسل‌کشی فلسطینیان شده است.

سال‌­ها بعد می­‌توان کتابی درباره­ او نوشت و نامش را (خانم گرینفیلد درغزه) گذاشت تا همگان بدانند او نیز همچون آیشمن پس از ابلاغ دستورات وحشیانه به مامورانش، سر میز ناهار و شام با دو فرزندش به شوخی می­‌پرداخته و تنها فکرش رسیدن به مقام وزارت امور خارجه آمریکا و یا حتی تبدیل شدن به اولین رئیس جمهور زن سیاهپوست آمریکا بوده است و آن دست بالابردن­‌ها و کشتار هزاران زن و کودک در غزه، هیچ احساس عاطفی خاصی را در وجود او بر نمی‌­انگیخته، هم­چنان که آیشمن، مک نامارا یا کالین پاول تا زمان حضور در مسند قدرت، به نتایج عملشان فکر نمی­‌کردند.

 قسمت دوم

آنان که به قدرت نه گفتند:

نلسون ماندلا

ماندلا فرمانده شاخهی نظامی «کنگره ملی آفریقا» بود. کنگره در آن زمان بر اعتراض­‌های عمومی و کارزارهای مدنی علیه سیستم نژادپرستی افزوده بود و ماندلا نقشی مرکزی در این مبارزات داشت.

او بارها گفته بود که باوجود اعتقاد به مبارزه­ مسالمت‌آمیز، به خاطر فشارهای شدید رژیم آپارتاید، مجبور به انتخاب مشی چریکی شده. او پس از دستگیری، به حبس ابد محکوم شد و تا سال­ها در غرب او را تروریستی خطرناک می­‌دانستند. از دههی سوم زندانش بارها به او پیشنهاد شد که با محکوم کردن مبارزات مسلحانه­ مردمش، امکان آزاد شدن را برای خود ایجاد کند، اما او هر بار این پیشنهاد را رد کرد. پس از سال­ها که از زندان آزاد شد و با رای مردم به قدرت رسید، با روش­‌های ابتکاری و صلح آمیزش جهان غرب را به تسلیم اخلاقی  واداشت.

کتاب و ادبیات ,

آرون بوشنل

یک سرباز 25 ساله نیروی هوایی آمریکا که در مقابل سفارت اسرائیل در واشینگتن خود را به آتش کشید تا به مشارکت آمریکا در جنگ با مردمان غزه اعتراض کند. او در بیانیه‌­ای، دلیل این کارش را چنین اعلام کرده بود:

من یکی از اعضای فعال نیروی هوایی ایالات متحده هستم.  من دیگر شریک نسل‌کشی نخواهم بود. من در آستانه­ انجام یک عمل اعتراضی شدید هستم. اما در مقایسه با آن­چه که مردم در فلسطین به دست استعمارگران خود تجربه کرده‌اند، اصلاً افراطی نیست.

او نه تنها در فکر ارتقا مقام و پست نبود بلکه احساس کرد باید کاری بکند تا چرخ دنده‌­ای از این ماشین جنایت و نسل کشی در تاریخ به حساب نیاید.

آخر

سرکار خانم  الیز استفانیک نماینده جدید آمریکا در سازمان ملل!

حالا شما هم به قدرتی رسیده­‌اید که می‌­توانید با بالا بردن دست­تان بدون آن­که خود را شرور بدانید، بالاترین شرارت­‌های امروز جهان را تداوم ببخشید. و آن همانا ادامه­ نسل‌کشی در غزه و تداوم جنگ­ها در خاورمیانه است برای مساعدت و کمک به مردی به نام ناتانیاهو. مردی که برای ادامه­ بقای سیاسی‌‌اش حتی به فکر آینده مردمان اسرائیل و آبروی دین محترم یهود نیست.

اگر امروز به چیزهایی که گفتم، فکر نکنید، به ناچار سال­ها بعد، وقتی پیر و فرتوت شده‌­اید، به امروز و کاری که می‌­توانستید برای جلوگیری از کشتار هزاران هزار انسان انجام دهید، فکر خواهید کرد. انسان‌­هایی که تنها با بالارفتن دست شما کشته شده‌­اند.

به این بیاندیشید که آیندگان از شما همچون آیشمن، مک نامارا یا کالین پاول یاد خواهند کرد که به ادامه­ جنایت، آری گفتند و بعدها افسوس فرصت‌­های از دست داده و همراهی با جنایات غیرقابل بازگشت را خوردند؟

یا همچون نلسون ماندلا و آرون بوشنل که به همراهی با ادامه­ جنایت، نه گفتند و مردمان آگاه جهان تا ابدیت به آنان افتخار می‌کنند؟

فقط آری ِیا نه ؟»

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

معرفی نامزدهای هفدهمین جایزه جلال


به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری و اعلام اسامی نامزدهای هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد صبح امروز یکشنبه ۳۰ دی با حضور ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

در این‌مراسم اسامی نامزدهای هفدهمین‌دوره این‌رویداد اعلام شد.

فهرست این‌اسامی به این‌ترتیب است؛

بخش مستندنگاری

«آن شب در دوحه: سفرنامه تحلیلی از حضور تیم ملی در جام جهانی قطر» نوشته محمدحسن یادگاری از انتشارات سوره مهر

«ابهام طبس: رمزگشایی از جعبه سیاه تهاجم نظامی آمریکا» نوشته شاداب عسگری از انتشارات ایران

«از سرگذشت؛ یادداشت‌های دوره دکتری» نوشته علیرضا رعیت حسن آبادی از نشر خاموش

«خاک کارخانه؛ پارچه‌های ناتمام چیت‌سازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» نوشته شیوا خادمی از نشر اطراف

«غلامرضا غلامرضا را کشت: روایتی از بودن و نبودن غلامرضا تختی» نوشته مهدی میرمحمدی از نشر چشمه

«ماه تمام؛ سرگذشت‌نامه معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت» نوشته گلعلی بابایی از انتشارات بیست و هفت بعثت

«میاندار: خاطرات شفاهی حسن عبدالله‌زاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه» نوشته مسعود امیرخانی از انتشارات خط مقدم

داستان بلند و رمان

«تار تاریکی» نوشته بهاره ارشد ریاحی از انتشارات لف

«دختران قبیله جنگ» نوشته جواد افهمی از انتشارات خط مقدم

«دم اسبی» نوشته رامبد خانلری از نشر بان

«سنگ اقبال» نوشته مجید قیصری از نشر چشمه

«گم‌شهر» نوشته حسین پورستار از انتشارات کتابسرای تندیس

داستان کوتاه

«آن پری‌زاد سبزپوش» نوشته صمد طاهری از نشر نیماژ

«پرنده باز تهران» نوشته ندا رسولی از انتشارات هیلا

«خون طاووس و داستان‌های دیگر» نوشته عماد عبادی از انتشارات نظام‌الملک

«ریواس‌های بلند رودخانه تیزو» نوشته فرهت فرخی از نشر ثالث

«عقده اودیپ پسر هاشم آقا» نوشته علی موذنی از انتشارات نیستان هنر

نقد ادبی

«از نابهنگامی حیات تا سترون سازی خیال: مطالعه‌ای جامعه‌شناختی در ادبیات داستانی ایران» نوشته محمدحسین دلال رحمانی از انتشارات ققنوس

«دیرش روایی» نوشته بهمن نامورمطلق از نشر سخن

«فلسفه ایده اولیه داستان؛ چیستی، کجایی، مولفه‌ها» نوشته احمد شاکری از انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

«کیمیای کرامت؛ کرامت اولیا از تحلیل واقع‌نمایی تا واقع‌گرایی ادبی هنری» نوشته محمد رودگر از انتشارات شهرستان ادب

«واکاوی پدیده روسپیگری در رمان‌های فارسی دوره پهلوی» نوشته کامران پارسی نژاد از نشر صاد



منیع: خبرگزاری مهر

بهترین کتاب‌های آموزش فیلم‌نامه‌نویسی برای مبتدی‌ها و حرفه‌ای‌ها

نامه‌نویسی هنر تبدیل ایده به ساختار روایی است؛ جایی که کلمات روی کاغذ، به صحنه‌ای زنده روی پرده تبدیل می‌شوند. برای یادگیری این مهارت، کتاب‌های معتبر فیلم‌نامه‌نویسی راهنمایی جامع برای تازه‌کارها و همچنین افراد حرفه‌ای هستند.

در ادامه، چند کتاب مهم برای آموزش فیلم‌نامه‌نویسی را معرفی می‌کنیم که در فروشگاه نقش‌نگار در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.


۱. سفر نویسنده – کریستوفر ووگلر

این کتاب بر پایه نظریات جوزف کمپبل نوشته شده و الگوی «سفر قهرمان» را به فیلم‌نامه‌نویسی وارد می‌کند. ساختار روایی ۱۲ مرحله‌ای آن در بسیاری از فیلم‌های موفق جهان قابل مشاهده است.

اگر به دنبال خرید کتاب فیلم‌نامه‌نویسی با ساختاری کاربردی هستید، این اثر انتخابی عالی است.


۲. چگونه فیلم‌نامه بنویسیم – سید فیلد

از کتاب‌های کلاسیک و مرجع آموزش فیلم‌نامه‌نویسی که ساختار سه‌پرده‌ای را تبیین می‌کند. این کتاب برای مبتدی‌ها بسیار مناسب است و به زبان ساده مبانی را توضیح می‌دهد.


۳. درام برای فیلمنامه‌نویسان – یان گودبر

تمرکز این کتاب بر شخصیت‌پردازی، کشمکش و انسجام درام است. نویسنده با بهره‌گیری از مثال‌های واقعی، روند خلق داستان را برای نویسندگان فیلم به‌خوبی شرح داده است.


۴. کارگاه فیلمنامه‌نویسی – رابرت مک‌کی

کتابی پیشرفته‌تر برای فیلمنامه‌نویسانی که می‌خواهند سبک نویسندگی خود را ارتقا دهند. مک‌کی با تحلیل دقیق ساختار درام، به نویسنده کمک می‌کند داستان‌های تاثیرگذار خلق کند.


۵. نوشتن برای تلویزیون – یوجین ویل

اگر علاقه‌مند به نوشتن سریال یا برنامه‌های تلویزیونی هستید، این کتاب منبعی تخصصی برای درک تفاوت‌های ساختاری بین سینما و تلویزیون است.


چرا کتاب‌های آموزش فیلم‌نامه‌نویسی مهم‌اند؟

کتاب‌ها ابزار رشد ذهنی هستند. برخلاف دوره‌های کوتاه‌مدت، شما می‌توانید بارها به محتوای یک کتاب رجوع کنید، یادداشت‌برداری کنید و مسیر یادگیری خود را شخصی‌سازی نمایید. بسیاری از این کتاب‌ها در بخش فروش کتاب‌های تخصصی سینما در سایت نقش‌نگار موجودند.


برای دیدن همه کتاب‌های مرتبط با فیلم‌نامه‌نویسی، به دسته کتاب‌های سینمایی نقش‌نگار سر بزنید.